مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
راهنمای نگارش مقاله در مورد قانون مدنی- فایل ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

تبصره- در صورت استنکاف رئیس جمهور از امضاء یا ابلاغ به دولت در مهلت مقرر دولت موظف است مصوبه یا نتیجه همه پرسی را پس از انقضای مدت مذکور ظرف چهل و هشت ساعت منتشر نماید.
ماده۲- قوانین ۱۵ روز پس از انتشار ، در سراسر کشور لازم الاجراء است مگر آنکه در خود قانون ، ترتیب خاصی برای موقع اجرا مقرر شده باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ماده۳- انتشار قوانین باید در روزنامه رسمی به عمل آید.
ماده۴- اثر قانون نسبت به آتیه است و قانون نسبت به ما قبل خود اثر ندارد مگر اینکه در خود قانون ، مقررات خاصی نسبت به این موضوع اتخاذ شده باشد.
ماده۵- کلیه سکنه ایران اعم از اتباع خارجه و داخله مطیع قوانین ایران خواهند بود مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.
ماده۶- قوانین مربوط به احوال شخصیه از قبیل نکاح و طلاق و اهلیت اشخاص و، ارث در مورد کلیه اتباع ایران ولو اینکه مقیم در خارجه باشند مجری خواهد بود.
ماده۷- اتباع خارج مقیم در خاک ایران از حیث مسائل مربوط به احوال شخصیه و اهلیت خود و همچنین از حیث حقوق ارثیه در حدود معاهدات مطیع قوانین و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود.
ماده۸- اموال غیر منقول که اتباع خارجه در ایران بر طبق عهود تملک کرده یا میکنند از هر جهت تابع قوانین ایران خواهد بود.
ماده۹- مقررات عهودی که بر طبق قانون اساسی بین دولت ایران و سایر دول منعقد شده باشد در حکم قانون است .
ماده۱۰- قراردادهای خصوصی نسبت به کسانی که آنرا منعقد نموده‌اند در صورتی که مخالف صریح قانون نباشد نافذ است .
جلد اول در اموال
کتاب اول در بیان اموال و مالکیت بطور کلی
باب اول - در بیان انواع اموال
ماده۱۱- اموال بر دو قسم است منقول و غیر منقول۰
فصل اول در اموال غیر منقول
ماده۱۲- مال غیر منقول آنست که از محلی به محل دیگر نتوان نقل نمود اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به واسطه عمل انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود.
ماده۱۳- اراضی و ابنیه و آسیا و هر چه که در بنا منصوب و عرفا جزء بنا محسوب می شود غیر منقول است و همچنین است لوله ها که برای جریان آب یا مقاصد دیگر در زمین یا بنا کشیده شده باشد.
ماده۱۴- آینه و پرده نقاشی و مجسمه و امثال آنها در صورتی که در بنا یا زمین بکار رفته باشد به طوری که نقل آن موجب نقص یا خرابی خود آن یا محل آن بشود غیر منقول است .
ماده۱۵- ثمره و حاصل ، مادام که چیده یا درو نشده است غیر منقول است اگر قسمتی از آن چیده یا درو شده باشد تنها آن قسمت منقول است .
ماده۱۶- مطلق اشجار و شاخه‌های آن و نهال و قلمه مادام که بریده یا کنده نشده است غیر منقول است .
ماده۱۷- حیوانات و اشیائی که مالک آن را برای عمل زراعت اختصاص داده باشد از قبیل گاو و گاومیش و ماشین و اسباب و ادوات زراعت و تخم و غیره و بطور کلی هر مال منقول که برای ، استفاده از عمل زراعت لازم و مالک آنرا به این امر تخصیص داده باشد از جهت صلاحیت محاکم و توقیف اموال جزو ملک محسوب و در حکم مال غیر منقول است و همچنین است تلمبه و گاو و یا حیوان دیگری که برای آبیاری زراعت یا خانه و باغ اختصاص داده شده است .
ماده۱۸- حق انتفاع از اشیاء غیر منقوله مثل حق عمری و سکنی و همچنین حق ارتفاق نسبت به ملک غیر از قبیل حق العبور و حق المجری و دعاوی راجعه به اموال غیر منقوله از قبیل تقاضای خلع ید و امثال آن تابع اموال غیر منقول است .
فصل دوم در اموال منقوله
ماده۱۹- اشیائی که نقل آن از محلی به محلی دیگر ممکن باشد بدون اینکه به خود یا محل آن خرابی وارد آید منقول است .
ماده۲۰- کلیه دیون از قبیل قرض و ثمن مبیع و مال الاجاره عین مستاجره از حیث صلاحیت محاکم در حکم منقول است ولو اینکه مبیع یا عین مستاجره از اموال غیر منقوله باشد.
ماده۲۱- انواع کشتیهای کوچک و بزرگ و قایقها و آسیاها و حمامهائی که در روی رودخانه و دریاها ساخته میشود و میتوان آنها را حرکت داد و کلیه کارخانه‌هائی که نظر به طرز ساختمان جزو بنای عمارتی نباشد داخل در منقولات است ولی توقیف بعضی از اشیاء مزبوره ممکن است نظر به اهمیت آنها موافق ترتیبات خاصه به عمل آید.
ماده۲۲- مصالح بنایی از قبیل سنگ و آجر و غیره که برای بنایی تهیه شده یا به واسطه خرابی از بنا جدا شده باشد مادامی که در بنا بکار نرفته داخل منقول است .
فصل سوم
در اموالی که مالک خاص ندارد
ماده۲۳- استفاده از اموالی که مالک خاص ندارد مطابق قوانین مربوطه به آنها خواهد بود.
ماده۲۴- هیچکس نمیتواند طرق و شوارع عامه و کوچه‌هایی را که آخر آنها مسدود نیست تملک نماید.
ماده۲۵- هیچکس نمی تواند اموالی را که مورد استفاده عموم است و مالک خاصی ندارد از قبیل پلها و کاروانسراها و آب انبارهای عمومی و مدارس قدیمه و میدانگاههای عمومی تملک کند. و همچنین است قنوات و چاهائی که مورد استفاده عموم است .
ماده۲۶- اموال دولتی که معد است برای مصالح یا انتفاعات عمومی مثل استحکامات و قلاع و خندقها و خاکریزها نظامی و قورخانه و اسلحه و ذخیره و سفاین جنگی و همچنین اثاثه و ابنیه و عمارات دولتی و سیم های تلگرافی دولتی و موزه‌ها و کتابخانه عمومی و آثار تاریخی و امثال آنها و بالجمله آنچه از اموال منقوله و غیر منقوله که دولت به عنوان مصالح عمومی و منافع ملی در تحت تصرف دارد قابل تملک خصوصی نیست و همچنین است اموالی که موافق مصالح عمومی به ایالت و ولایت یا ناحیه یا شهری اختصاص یافته باشد.
ماده۲۷- اموالی که ملک اشخاص نمیباشد و افراد مردم میتوانند آنها را مطابق مقررات مندرجه در این قانون و قوانین مخصوصه مربوطه بهر یک از اقسام مختلفه آنها تملک کرده و یا از آنها استفاده کنند مباحات نامیده میشود مثل اراضی موات یعنی زمینهائی که معطل افتاده و آبادی و کشت و زرع در آنها نباشد.
ماده۲۸- اموال مجهول المالک با اذن حاکم یا ماذون از قبل او بمصارف فقرا می رسد.
باب دوم
در حقوق مختلفه که برای اشخاص نسبت به اموال حاصل میشود
ماده۲۹- ممکن است اشخاص نسبت به اموال علاقه‌های ذیل را دارا باشند:
۱- مالکیت (اعم از عین یا منفعت ).
۲- حق انتفاع .
۳- حق ارتفاق به ملک غیر .
فصل اول در مالکیت
ماده۳۰- هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد.
ماده۳۱- هیچ مالی را از تصرف صاحب آن نمیتوان بیرون کرد مگر به حکم قانون .
ماده۳۲- تمام ثمرات و متعلقات اموال منقوله و غیر منقوله که طبعا یا در نتیجه عملی حاصل شده باشد بالتبع مال مالک اموال مزبوره است .
ماده۳۳- نما و محصولی که از زمین حاصل میشود مال مالک زمین است چه بخودی خود روئیده باشد یا به واسطه عملیات مالک مگر اینکه نمایا حاصل از اصله یا حبه غیر حاصل شده باشد که در این صورت درخت و محصول مال صاحب اصله یا حبه خواهد بود اگر چه بدون رضای صاحب زمین کاشته شده باشد.
ماده۳۴- نتایج حیوانات در ملکیت تابع مادر است و هر کس مالک مادر است مالک نتایج آنهم خواهد شد.
ماده۳۵- تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
ماده۳۶- تصرفی که ثابت شود ناشی از سبب ملک یا ناقل قانونی نبوده معتبر نخواهد بود.
ماده۳۷- اگر متصرف فعلی اقرار کند که ملک سابقا مال مدعی او بوده است در این صورت مشارالیه نمیتواند برای رد ادعای مالکیت شخص مزبور به تصرف خود استناد کند مگر اینکه ثابت نماید که ملک به ناقل صحیح به او منتقل شده است .
ماده۳۸- مالکیت زمین مستلزم مالکیت فضای محاذی آن است تا هر کجا بالا رود و همچنین است نسبت به زیر زمین بالجمله مالک حق همه گونه تصرف در هوا و فراز گرفتن دارد مگر آنچه را که قانون استثناء کرده باشد.
ماده۳۹- هر بنا و درخت که در روی زمین است و همچنین هر بنا و حفری که در زیر زمین است ملک مالک آن زمین محسوب میشود مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.
فصل دوم

نظر دهید »
مقطع کارشناسی ارشد : منابع کارشناسی ارشد در مورد احتضار و حقیقت مرگ در ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

اما نباید این نکته از نظر دور بماند که آنچه مومن را در دم آخر و در قبر و قیامت به گقتن کلمه الله و رسالت رسول و امامت ولی الله یاری می دهد، همانا ترکیب این کلمات با قلب و جان مومن است. و الا در شداید مرگ و سختی لحظات جان دادن ممکن اس ت انسان خدا و رسول را فراموش کند. امام خمینی در این باره به صورت مشروح می‌فرمایند:
«در آن اهوال و شدائد و سکرات موت چه خواهد شد؟ و اگر سمع قلب باز نشده باشد و دل سمیع نباشد، تلقین عقاید حین موت و بعد از موت به حال او نتیجه‏اى ندارد. تلقین براى کسانى مفید است که دل آنها از عقاید حقّه با خبر است و سمع قلب آنها باز است، و در این سکرات و شدائد فى الجمله غفلتى حاصل شده باشد، این وسیله شود که ملائکه اللَّه به گوش او برسانند؛ ولى اگر انسان کر باشد و گوش عالم برزخ و قبر نداشته باشد، هر گز تلقین را نمى‏شنود و به حال او اثر نکند.»[۸۵]
«ممکن است در وقت شدائد مرض موت و سکرات هولناک موت و اهوال و مصیبات پس از موت خداى نخواسته صورت آن بکلّى از صفحه قلب محو و نابود شود و انسان با دست خالى در پیشگاه مقدّس حق برود. مثلًا اگر کسى ذکر شریف لا الهَ الّا اللَّه، مُحَّمدٌ رَسولُ اللَّه (ص) را با سکونت قلب و اطمینان دل بگوید و قلب را به این ذکر شریف تعلیم دهد، کم کم زبان قلب گویا شود و زبان ظاهر تابع زبان قلب شود و اوّلْ قلب ذاکر گردد و پس از آن لسان‏.
و امّا اگر این ذکر شریف را بى‏سکونت قلب و طمأنینه آن و با عجله و اضطراب و اختلال حواسّ گفت، از آن در قلب اثرى حاصل نشود و از حدّ زبان و گوش حیوانى ظاهرى به باطن و سمع انسانى نرسد و حقیقت آن در باطن قلب محقّق نشود و صورت کمالیّه قلب نگردد که ممکن الزّوال نباشد.
پس، اگر اهوال و شدائدى دست دهد، خصوصاً مثل اهوال و سکرات موت و شدائد نزع روح انسانى، بکلّى آن ذکر را فراموش کند و از صفحه دلْ آن ذکر شریف محو شود، بلکه اسم حق تعالى و رسول ختمى (ص) و دین شریف اسلام و کتاب مقدّس الهى و ائمّه هدى (ع) و سایر معارف را که به قلب نرسانده فراموش کند و در وقت سؤال قبر جوابى نتواند دهد؛ تلقین را نیز به حال او فایده‏اى نباشد، زیرا که در خود از حقیقت ربوبیّت و رسالت و دیگر معارف اثرى نمى‏بیند؛ و آنچه به لقلقه لسان گفته بود و در قلب صورت نگرفته بود از خاطرش محو شود و او را نصیبى از شهادت به ربوبیّت و رسالت و دیگر معارف نخواهد بود.»[۸۶]
۲-۲-۲-۳-۱-۱ تلقین کلمه توحید
طبق روایات مومنی که در طول زندگانی و حیات مادی اش متذکر به کلمه توحید باشد، در هنگام مرگ، زبانش وی را در گفتن کلمات همراهی می کند، و در قبر و روز حساب نیز خداوند وی را در پاسخ دادن یاری می رساند.
در حدیثی شریف از حضرت امام جعفر بن محمد صادق (علیهما السلام) نسبت به این موضوع تصرح و بر تلقین محتضر تأکید گردیده است: «هیچ کس نیست که مرگش فرا رسد و در حال احتضار باشد مگر اینکه ابلیس یکى از افراد خود را بر او موکّل کند تا به کافرشدنش دعوت کند و وى را در دینش بشک اندازد تا جان از تنش بیرون رود.
پس هر گاه بر سر شخصى از کسان خود رفتید که مرگش فرا رسیده به او شهادتین را تلقین کنید (که او بگوید: اشهد ان لا إله إلّا اللَّه و اشهد انّ محمّدا رسول اللَّه) تا هنگامى که از دنیا برود و شیطان بر او دست نیابد.[۸۷]
در روایت دیگری از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ایشان بهشت را مقصد کسی می دانند که آخرین کلامش «لا إله إلا الله» باشد. ایشان در تأیید تلقین به محتضر اینگونه می‌فرمایند: «لَقِّنُوا مَوْتَاکُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فَإِنَّ مَنْ کَانَ آخِرُ کَلَامِهِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ دَخَلَ الْجَنَّهَ.»[۸۸]
۲-۲-۲-۳-۱-۲ تلقین شهادت به ولایت ائمه
همان‌طور که قبلاً نیز ذکر نمودیم تعیین عاقبت انسان به هنگام نزع روح در گرو تجلی امر ولایت در هنگام احتضار و چگونگی مواجهه با این انوار مطهره است، ولیکن گاهی نجات مومن در آن سکرات هولناک به وسیله تلقین شهادت به ولایت ایشان میسر است. در این مورد نیز به روایتی اشاره می کنیم.
کلینی از امام جعفر بن محمد صادق (علیهما السلام) در تلقین محتضر اینگونه روایت کرده است: «فَلَقِّنْهُ (المحتضر) کَلِمَاتِ الْفَرَجِ وَ الشَّهَادَتَیْنِ وَ تُسَمِّی لَهُ الْإِقْرَارَ بِالْأَئِمَّهِ ع- وَاحِداً بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى یَنْقَطِعَ عَنْهُ الْکَلَامُ.[۸۹]
و اقرار گرفتن که در این روایت بدان اشاره‌شده است، شاید اشاره ای باشد بر انکار محتضر در آن لحظات سخت، چراکه بر طبق روایات وارده علاوه بر نفسانیات و ملکات خبیثه ای که در انسان موجود است که باعث بند آمدن زبان و عدم توجه و ایجاد فراموشی می شود، شیاطین نیز سعی در تلقین انکار توحید و ولایت و اجبار به کفر و شرک شخص می نمایند.
حضرت امام (رحمه الله علیه) متذکر می شوند که «ممکن است در آن فشارهاى سکرات که از براى غیر مؤمنین و مخلصین مى‏باشد انسان از دهشت و وحشت، على بن ابى طالب، علیه السلام، را فراموش کند. در حدیث است که یک طایفه از اهل معصیت در جهنم معذب‏اند، و اسم رسول اکرم، صلّى اللّه علیه و آله، را فراموش کنند، تا بعد از آنکه مدت عذاب سرآید و از قذرات گناه تطهیر و تخلیص شوند، اسم مبارک آن حضرت به یادشان آید به آنها القا شود، پس فریاد آنها به وا محمّدا! صلّى اللّه علیه و آله، بلند شود و مورد رحمت شوند.»[۹۰]
۲-۲-۲-۳-۱-۳ تلقین کلمه فرج
علاوه بر شهادتین در روایات امر دیگری را هم برای تلقین محتضر مشاهده می کنیم و آن به تعبیر روایات کلمات فرج است. در کتاب مستدرک الوسایل روایتی از حضرت امیرالمؤمنین آمده است به این مضمون که بیان کلمات فرج باعث نجات و از بین رفتن ترس و هراس است: «أَنَّهُ کَانَ إِذَا رَأَى مُؤْمِناً فِی حَالِ النَّزْعِ لَقَّنَهُ کَلِمَاتِ الْفَرَجِ فَإِذَا قَالَهَا قَالَ لَا أَخَافُ عَلَیْهِ الْآن‏».[۹۱]

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

به کرات در کتب مختلف و روایات متعددی به این کلمات اشاره‌شده است که برای نمونه یک مورد را از کتاب شریف اصول کافی نقل می کنیم. زراره از مولایش امام جعفر بن محمد صادق (علیهما السلام) روایت می کند: «إِذَا أَدْرَکْتَ الرَّجُلَ عِنْدَ النَّزْعِ فَلَقِّنْهُ کَلِمَاتِ الْفَرَجِ- لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْحَلِیمُ الْکَرِیمُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ سُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَ رَبِّ الْأَرَضِینَ السَّبْعِ وَ مَا فِیهِنَّ وَ مَا بَیْنَهُنَّ وَ مَا تَحْتَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ».[۹۲]
با نگاهی به این کلمات شاید بتوان اینگونه بیان نمود که در این کلام اشاره به عظمت و بزرگی رب العالمین و خلقت آسمان هاو زمین و همه کائنات شده است، چه بسا به دلیل این است که چشم باطن محتضر باز شده است و عوالم و کائنات را مشاهده می کند و آنچه را که در طول زندگانی مادی اش درک نمی کرده به یکباره در مقابل او قرار گرفته است. یکی از ابتدایی ترین آثار چنین مشاهده ای خوف و هراس و بلکه در مؤمنین شدت خشیت است و البته در چنین موقعیتی گرداندن وجه دل به عظمت و جلالت پروردگار و کلمه توحید، مانع از لغزش و خطا و نفوذ القائات شیطانی به قلب است. و شاید یکی از دلایل تلقین کلمات فرج بر زبان و قلب محتضر همین باشد.
۲-۲-۲-۳-۱-۳ تلقین توبه و استغفار
بیان نمودیم که در ثانیه های آخر عمر انسان، به دلیل عدم انقطاع کامل نفس از بدن هنوز سیر استکمالی نفس ادامه دارد و در طی حرکت جوهری همچنان قوای نفس به فعلیت بدل می گردند. لذا در این لحظات احتمال و امکان تغییر سرنوشت انسان وجود دارد.
در روایتی ارزشمند از حضرت امام جعفر بن محمد صادق (علیهما السلام) با اشاره به گفتار و رفتار پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ملاقات ایشان با شخص محتضر، مومنین را به تلقین توبه و استغفار در هنگام احتضار اشخاص توصیه می نمایند. در این روایت آمده است که یکی از اصحاب در حال احتضار بود و در این حال حضرت ختمی مرتبت بر او وارد شدند، سپس حضرت رسول بر بالین وی استغفار را اینگونه به وی تلقین نمودند: «اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِیَ الْکَثِیرَ مِنْ مَعَاصِیکَ، وَ اقْبَلْ مِنِّی الْیَسِیرَ مِنْ طَاعَتِکَ»[۹۳]
۲-۲-۲-۳ -۲ انتقال محتضر به جایگاه نمازش
یکی از مستحبات در ارتباط با محتضر، بردن وی به جایگاه نمازش و گرداندن پاهای وی به سوی قبله است، همان‌طور که مرحوم شیخ حر عاملی (رحمه الله علیه) در کتاب شریف وسایل الشیعه به نقل از زراره اینگونه آورده اند که حضرت جعفر بن محمد (علیهما السلام) فرمودند: « إِذَا اشْتَدَّ عَلَیْهِ النَّزْعُ فَضَعْهُ فِی مُصَلَّاهُ الَّذِی کَانَ یُصَلِّی فِیهِ أَوْ عَلَیْهِ».[۹۴]
مکان ها فی نفسه به یکدیگر ارجحیت ندارند، مگر به واسطه صاحبانشان و کسانی که در آن ها مقیم اند و یا حوادث و رویدادهایی که در آن ها به وقوع پیوسته است. زمین مکه، زمین کربلا و دیگر مکانهای اینچنینی، تنها دلیل ارجحیتشان حضور افراد و یا وقوع اتفاقات در آن هاست، و به همین دلیل زمین مسجد که تا کنون با زمین های دیگر تفاوتی نمی کرد، بعد از خواندن صیغه وقف زمین برای مسجد، احکام خاصی بر آن مترتب می شود و منزلت و مقام خاصی می یابد.
به همین ترتیب منزلی که فرد مومن در آن زندگی می کند، به جهت حضور وی در آن ارزش می یابد. و البته جایگاهی که در آن عبادت می کرده، بر دیگر مکان های منزل تقدم دارد. گویی حضور ملائک در منزلش به واسطه قیامش در مصلی، اکنون نیز که در حال احتضار است، اگر در مصلایش حاضر شود، بمانند زمان عبادتش، باعث نزول ملائکه رحمت خواهد شد. و لازم به ذکر نیست که حضور ملائکه رحمت چه تأثیر مثبتی در کیفیت جان کندن و قبض روح او دارد.
۲-۲-۲-۳-۳ رو به قبله قرار دادن محتضر
از دیگر آداب زمان احتضار این است که اطرافیان محتضر وی را به سمت قبله بگردانند و اعضای بدن او را در حالت آرام قرار دهند تا جان دادن برای وی تسهیل شود. این مسأله در روایات بدان تأکید فراوان شده و این مسأله به عنوان عاملی برای توجه ملائلکه، ذکر شده است.
در روایتی ازحضرت امیرالمؤمنین (علیه و علی آبائه السلام) در کتاب شریف وسایل الشیعه نقل شده است که حضرت ختمی مرتبت (صلی الله علیه و آله) بر فردی که در حال احتضار بود وارد شدند و ملاحظه فرمودند که وی متوجه به سمت قبله نیست. ایشان فرمودند: «وَجِّهُوهُ إِلَى الْقِبْلَهِ» و دلیل آن را اینگونه بیان داشتند: «فَإِنَّکُمْ إِذَا فَعَلْتُمْ ذَلِکَ أَقْبَلَتْ عَلَیْهِ الْمَلَائِکَهُ وَ أَقْبَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِ بِوَجْهِهِ فَلَمْ یَزَلْ کَذَلِکَ حَتَّى یُقْبَض‏»[۹۵]
اینگونه اشارات و توصیه ها در روایات به کرات مشاهده می شود، علاوه بر آن در قفه شیعی و اسلامی نیز این موضوع مورد توجه واقع شده، امام خمینی می‌فرمایند: بنابر احتیاط، بلکه خالى از قوت نیست، واجب است- به وجوب کفایى- مسلمانى را که در حال احتضار و جان دادن است، مرد باشد یا زن، کوچک باشد یا بزرگ، رو به قبله قرار دهند، به این ترتیب که او را به پشت خوابانده و کف دو پا و صورتش را رو به قبله نمایند، به طورى که اگر بنشیند صورتش رو به قبله باشد. و احتیاط (واجب) آن است که مادامى که از محل احتضار نقل داده نشده به همان کیفیت رو به قبله باشد.[۹۶]
این مسأله نشان می دهد که علاوه بر اهمیت مکان شخص،[۹۷] جهت توجه بدن او نیز مورد اهمیت است. شاید بتوان اینگونه عنوان داشت که قبله، علاوه بر این ظاهر چهار دیوار و سنگ و گل که مربوط به دنیا و عالم شهادت است و محل طواف و توجه مومنین می باشد، یک وجه و حقیقتی فراتر از این ظاهر دارد، و آن همان معنای اعلایی است که در عوالم مجردات تجلی دهنده قبله، به صورت این مصداق مادی است. همان «بیت المعمور» که در قرآن کریم نیز بدان اشاره‌شده است.
علامه طباطبایی ذیل آیه «وَ الْبَیْتِ الْمَعْمُور»[۹۸] متذکر می شوند که «بیت معمور» خانه‏اى است در آسمان، برابر کعبه که محل زیارت ملائکه است.[۹۹] این مسأله در روایات رسیده از ائمه هدی نیز آمده است.[۱۰۰] صدرالمتألهین این مسأله را در کتاب ارزشمند شرح اصول کافی متذکر می شود و می فرماید که عرش به مثابه مغز است برای این پوسته که همان کعبه است و فلسفه طواف و عبادت کعبه، طواف ملائکه الهی است، حول عرش. ایشان می فرماید به محازات آنچه در عالم پایین وجود دارد، مصداقی در عوالم بالاتر موجود است. «فانه سبحانه خلق العوالم متوافقه متحاذیه، السافل منها قشر و حکایه للعالی و العالی لب و روح للسافل، فالکعبه تحاذی بیت المعمور المشهور»[۱۰۱]
بر این اساس چه بسا بتوان نتیجه گرفت که هر آنچه در عالم بالا در مقام بیت المعمور واقع می شود، در تنزل عوالم و به محازات آن در قبال کعبه، صدق می کند. و هنگامی که فرد در زاویه قبله، رو به سوی کعبه می کند، در حقیقت رو به روح و لب آن در عوالم بالا نموده است. و در نتیجه در محاذات عوالم، در مدار طواف ملائکه الله قرار می گیرد، و همان‌طور که در حدیث مذکور بیان شد، به نظر می رسد این توجه و التفاط به قلبه و در محازات آن به بیت المعمور و عرش، علت توجه ملائکه رحمت به فرد است.
۲-۲-۲-۳- ۴ خواندن سوره صافات و یس
از آنجا که قرآن دارای آثار جسمی و روحی فراوانی در شنونده خویش است و نمی‌توان این آثار منحصر در امور محدودی نمود. بر اساس روایات موجود می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که یکی از آثار وضعی خواندن سوره های صافات و یس برای محتضر، راحتی جان دادن و نزول رحمت است.
ذیل آیات ابتدایی سوره مبارکه صافات در تفسیر نورالثقلین به روایتی در همین ارتباط اشاره‌شده است.[۱۰۲] شیخ کلینی این روایت را اینگونه نقل می فرماید: «إقْرَأْ عِنْدَ رَأْسِ أَخِیکَ- وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا حَتَّى تَسْتَتِمَّهَا… فَقَالَ یَا بُنَیَّ لَمْ یُقْرَأْ عِندَ مَکْرُوبٍ مِنْ مَوْتٍ قَطُّ إِلَّا عَجَّلَ اللَّهُ رَاحَتَهُ.»[۱۰۳] حضرت امام (رحمه الله علیه) نیز در تحریر الوسیله این مطلب را بیان می کنند: « براى آن ‏که (محتضر) زودتر راحت شود، سوره یس و صافات نزد او خوانده شود.»[۱۰۴]
۲-۲-۲-۳-۵ کراهت حضور جنب و حائض بر بالین محتضر
از دیگر موارد مورد توجه در آداب زمان احتضار، عدم حضور جنب و حائض، در کنار بالین محتضر است. در روایات به این مسأله تأکید فراوان شده است. همان‌طور که در روایتی در مستدرک می خوانیم: «لَا یَجُوزُ أَنْ تَحْضُرَ الْحَائِضُ وَ الْجُنُبُ عِنْدَ التَّلْقِینِ لِأَنَّ الْمَلَائِکَهَ تَتَأَذَّى بِهِمَا… فَإِنْ حَضَرَاهُ عِنْدَ التَّلْقِینِ وَ لَمْ یَجِدَا مِنْ ذَلِکَ بُدّاً فَلْیَخْرُجَا إِذَا قَرُبَ خُرُوجُ نَفْسِه‏»[۱۰۵]. این مسأله در رساله عملیه حضرت امام (رحمه الله علیه) نیز مورد توجه واقع شده است: «… همچنین حاضر شدن جنب و حائض نزد او (محتضر) در حال جان دادن مکروه است».[۱۰۶]
چه بسا شاید وجه این امر، همان اهمیت همنشین باشد، که در شریعت اسلام هم بسیار مورد اهتمام واقع شده است، وجود انسان های پاک و همنشینی با ایشان موجب ریزش نعمات و رحمت الهی می شود و بالعکس همنشینی با افراد ناپاک، سبب محرومیت ها و دوری از رحمت خواهد شد. همچنان که در روایات زیادی به اهمیت این موضوع اشاره‌شده است.
این مسأله برای فرد محتضر، که در آخرین لحظات سیر تکاملی خویش است و لحظه، لحظه آن برایش سرنوشت ساز و تعیین کننده است، از اهمیت و ارزش دو چندان و بلکه صد چندان برخوردار می شود. لزوم تطهیر مکان و اطرافیان محتضر چه بسا بر اساس روایات مشابه، همان عدم مانعیت از حضور و نزول ملائکه رحمت الهی باشد.
۲-۲-۳ آگاهی محتضر نسبت به حال خود و عوالم پس از مرگ
از ویژگی های ذاتی ماده، عدم حضور است و این امر سبب می شود انسان در طول حیات مادی، توجه اش به امور مادی معطوف باشد، علاوه بر آنکه صرف حضور در دنیا فی نفسه، به معنی قرار گرفتن در پس حجب و ظلمت هاست. این امر خود به تنهایی عامل عدم التفاط و توجه به عوالم مجردات و ماوراء طبیعت است.
در هنگامه احتضار آنچه رخ می دهد منحصر در چهارچوب مادی نیست. به همین سبب مشاهدات محتضر نیز، فقط شامل امور موجود در عالم شهادت نمی شود. انسان در طول مدت نزع روح علاوه بر آنچه همیشه می دیده است، با باز شدن دریچه های عوالم دیگر، در همان حالی که هنوز جسمش جان دارد، فرشتگان، شیاطین و انوار مجرده را نیز ادراک می کند.
در کتاب شریف فروع کافی در باب مشاهدات فرد محتضر نقلی آمده است که راوى گوید: «به امام صادق علیه السّلام عرض کردم: خداوند کار شما را اصلاح نماید! آیا کسى که لقاى خداى را دوست بدارد، خداوند نیز دیدار او را دوست مى‌دارد؟ و کسى که لقاى خداى را دوست نمى‌دارد، آیا خداوند نیز دیدار او را دوست نمى‌دارد؟ فرمود: آرى، چنین است. گفتم: به خدا سوگند! ما مرگ را مکروه مى‌داریم و آن را دوست نمى‌داریم.
فرمود: این‌طور نیست که گمان مى‌کنى، دوست داشتن، فقط به وقت احتضار است. هرگاه شخص آن‌چه را دوست دارد ببیند، چیزى نزد او محبوب‌تر از این نیست که به پیش او رود، و خداى تعالى ملاقات او را دوست مى‌دارد، و او نیز دیدار خدا را دوست مى‌دارد، و هرگاه ببیند آن‌چه را که خوش ندارد، چیزى براى او بدتر از لقاى خدا نیست، و خداوند نیز دیدار او را دوست نمى‌دارد.»[۱۰۷]

نظر دهید »
دانلود پژوهش های پیشین درباره بررسی و شناخت مهمترین ویژگی ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

که هرزه گرد بود گر به هر دری باشد
نه کار او بود این کار دیگری باشد

وزن:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن / بحر مجتث مثمن اصلم
موضوع کلی: عشق وبیان جلوه های زیبای عشق
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-گرفتم، کنایه از فرض می کنم که./ بیت استفهام انکاری دارد. یعنی مشابه تو در زیبایی کسی پیدا نمی شود./
۲-شهیدان، کنایه از عاشقان./ مصراع دوم اغراق دارد. محشر وقیامت، تناسب./
۳- سرو صنوبر خرام، استعاره از قامت زیبای یار./ دل، در مصراع دوم مجاز از انسان است./صنوبر در مصراع اول نام درخت سرو و در مصراع دوم مراد قلب صنوبری است./کجاست، کنایه از وجود ندارد./
۴-سردر چوگان آوردن، کنایه از تسلیم شدن./ چون گوی ، تشبیه./ دریغ کردن، کنایه از مضایقه وخود داری کردن./
۵- تو جوهر جانی، تشبیه بلیغ اسنادی./ خزائن، گنجینه ها./ خزائن روح، تشبیه بلیغ اضافی./آرایه تصدیر در بیت وجود دارد./
۶-در، مخفف درگاه./ هرزه گرد، آن که بیهوده هرجا رفت وآمد کند، کنایه از هرجایی./تشبیه مضمر وتفضیل در بیت وجود دارد معشوق از کعبه و مسجد بالاتر و برتر است./
۷-مفهوم بیت ناپایداری و بی وفایی عاشق در راه عشق/کار، کنایه از عشق ورزی ./

غزل ۵۰۱

عالم از سیل فنا گر چه خطر ها دارد
غم عالم بهل ای خواجه غم خویش بخور
ساقی مهوش و یک شیشه می و گوشۀ امن
چون کس امروز نداند که سر آرد یا نه
اهلی دلشده چون شمع بسی سوخته است

هر که در عالم مستی است چه پروا دارد
ز آنکه عالم چه غم از ننک و بد ما دارد
هر که افزود بر این ها سر غوغا دارد
ابله است آن که چو زاهد غم فردا دارد
تا کنون در نظر اهل دلان جا دارد

وزن:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن/ بحررمل مثمن مخبون محذوف
موضوع کلی: مست وبی خود شدن عاشق در راه عشق
غزل مردّف با ردیف فعلی.
۱-سیل فنا، تشبیه بلیغ اضافی./پروا، کنایه از ترس وبیم./مصراع دوم استفهام انکاری است، عاشق از خطرات راه عشق نمی ترسد./
۲-بهل، فعل امر به معنی رها کردن./خواجه، خطاب عام است نسبت به انسان ها، معادل آقای امروزی./عالم مجاز از مردم عالم./
۳-مهوش، صفت مرکب برای ساقی،به معنی زیبا./سر، مجاز از فکر واندیشه./

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-سرآوردن، کنایه از زنده بودن./ ابله، نادان واحمق./ فردا، کنایه از روز قیامت./
۵-دلشده، کنایه از عاشق./ چون شمع، تشبیه./ سوخته، کنایه از در عذاب بودن./ اهل دل، کنایه از عاشق./ اهل دلان، جمع بستن صفت ، ویژگی سبکی است./
غزل ۵۰۲

شوخی که خون من چو می ناب می خورد
هر گه فکند بر گل رخ زلف تابدار
دل با خراش ناوک او خوش بود مرا
باور مکن که گوشه نشین گشت چشم او

نظر دهید »
پژوهش های کارشناسی ارشد درباره بررسی وضعیت موجود و ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

۷/۱۷

۵/۵

۱۹۹۵

۱۷

-

۱۹۹۶

جدول ( ۱۳-۴ ) هزینه های جاری آموزشی برمبنای سطوح مختلف آموزشی

سطح سوم

سطح دوم

سال تحصیلی

۲/۲۱

۸/۷۸

۱۹۹۰

۷/۱۹

۳/۸۰

۱۹۹۲

۸/۱۷

۲/۸۲

۱۹۹۵

۸/۱۷

۲/۸۲

۱۹۹۶

ترکیب پیشتوانه مالی آموزش. پشتوانه مالی آموزش یکی از اولویتهای اصلی مورد نظر دولت در عربستان سعودی هماهنگ با پیشرفت اساسی که سیستم آموزش در کمیت و کیفیت در طی برنامه‌های توسعه ملی چند دروه شاهد آن بوده است ، اصل ۲۳۳ از سند سیاست آموزشی در عربستان سعودی اظهار می‌دارد که آموزش برای تمامی انواع و مقاطع رایگان است و دولت نباید هیچ شهریه‌ای را به خاطر آن تحمیل کنند . این انعکاس توجه و موقعیتی است که آموزش در روند پیشرفت در تمامی زمینه‌های کشور داشته است . جدولی که بعدا خواهد آمد بازگو کننده حجم پرداختهای دولت برای آموزش درسالهای ۲۰-۱۴۱۰هجری است ( نادری ، ابولقاسم – ۱۳۸۶) .

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

پرداختهای دولتی حوزه آموزش. شاخصهای آموزشی رشد زیادی را بوسیله تمامی استانداردها، بوسیله فراهم نمودن موقعیتهای آموزش رایگان برای تمامی شهروندان و حتی به وسیله پرداختن بعضی پاداشها برای تخصصها به عنوان تشویق به وسیله دولت داشته است . مانند : موسسه آموزشهای فنی و حرفه‌ای ، موسسات علمی وابسته به دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود ، دانش آموزان معلول یا دانش آموزان با نیازهای خاص ، دانشجویان  دانشگاهها . تعداد دانش آموزان ثبت نام شده در آموزش عمومی به رقم چهار و نیم میلیون در۲۰-۱۴۱۹هجری (۲۰۰۰-۱۹۹۹ میلادی ) رسیده است.به منظور روبرو شدن با این تعداد و کسانی که در آینده واجب است که به دنبال منابع اضافی برای بهبود پیشتوانه مالی آموزش باشیم و با تحمل بارمالی دولت را در بودجه کمک کنیم . این در واقع پیش نیازی برای بهبود پرداختها در آموزش است.آگاهی از اهمیت سرمایه‌گذاری در بخشهای آموزشی و پرورش منابع انسانی وجود دارد . این موضوع در جدول پایین نشان داده شده است ( نفیسی ، عبد الحسین – ۱۳۸۲) .
سال مالی  بودجه عمومی بودجه بخش آموزش درصد آموزش ازکل
۱۱/۱۴۱۰(۹۱-۱۹۹۰)       ۱۳۵۹۰۸           ۲۵۴۶۰             ۷/۱۸%
۱۲/۱۴۱۱(۹۲-۱۹۹۱)       ۱۳۵۸۲۷           ۲۵۴۷۵            ۸/۱۴%
۱۳/۱۴۱۲(۹۳-۱۹۹۲)       ۱۷۴۰۰            ۳۰۸۰۰            ۷/۱۷%
۱۴/۱۴۱۳(۹۴-۱۹۹۳)       ۱۹۶۹۵۰           ۳۱۵۹۰            ۰/۱۶%
۱۵/۱۴۱۴(۹۵-۱۹۹۴)       ۱۶۰۰۰۰           ۲۸۸۱۷            ۰/۱۸%
۱۶/۱۴۱۵(۹۶-۱۹۹۵)       ۱۵۰۰۰۰           ۲۶۵۴۱            ۸/۱۷%
۱۷/۱۴۱۶(۹۷-۱۹۹۶)       ۱۶۰۰۰۰           ۲۷۲۰۵            ۰/۱۷%
۱۸/۱۴۱۷(۹۸-۱۹۹۷)     ۱۸۱۰۰۰              ۴۱۲۶          ۰/۲۲%

نظر دهید »
طرح های پژوهشی دانشگاه ها با موضوع روش شناسی ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

قرآن به عنوان بهترین و کامل ترین کتاب آسمانیو به عنوان منبعی عظیم در معرفی ارزش ها و ضد ارزش ها است و مربی آموزش ارزش ها می توان با بیان آیات قرآن به تحلیل این آیات نورانی پرداخته و ارزش های یاد شده در آنها را بیان نماید. کامل ترین و ارزنده ترین معارف و ارزش ها در قرآن بیان شده اند؛ لذا به یقین می توان گفت که قرآن گنجِ بی بدیل و ثروتِ بی حدی است که همیشه در اختیار ماست و می توانیم با دقت در آیات و تحلیل آن ها به استخراج ارزش های نهفته در آن بپردازیم. مربی می تواند با تحلیل آیات قرآن به عنوان منبعی که مواضع محکم و حکیمانه ای درزمینه مسائل مذهبی و اخلاقی دارد، رفتاری را مبتنی بر فضیلت های دینی و اخلاقی یاد شده در آن ها ،به متربی آموزش دهد و وی را از رذایل و آلودگی ها بر حذر دارد.
۶-۳-۲-۱۹٫روش رسانه ای :
قسمت عمده وسایل ارتباط جمعی را وسایل سمعی و بصری تشکیل می دهند و مربی می تواند از طریق آن ها به آموزش ارزش ها بپردازد. برنامه های صوتی با تأکید بر گفتار و کلام و برنامه های تصویری با تأکید بر تصویر، می توانند نقش عمده ای را در آموزش – خصوصاً آموزش ارزش ها- ایفا کند. و از بین این دو نیز می توان به نقش بارز رسانه های تصویری، به ویژه فیلم اشاره کرد.
به گفته ی مظلومی( ۱۷۹:۱۳۸۹) ثابت شده است که انسان با دیدن اشیاء یا تصویر آن ها و به کار بردن حواس، بهتر و آسان تر و زودتر می تواند بشناسد و درک کندوآن چه به این وسیله فرا می گیرد در خاطر او پایدارتر است. به وسیله ی تصویر، درس برای کودک روشن و با معنی و زنده می شود.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در آموزش ارزش ها،مربی می تواند فیلمی را با محتوای ارزش هایی که قصد آموزش آن ها را دارد انتخاب نموده و برای متربیان به نمایش بگذارد. فیلم برای عموم مردم به ویژه جوانان جذابیت زیادی دارد. تماشای فیلم علاوه بر تفنن و سرگرمی وسیله ی بسیار مناسبی جهت آموزش به شمار می رود و آثار تربیتی فراوانی بر آن مترتب است. از طریق فیلم می توان ارزش های غیر ملموس را به شکل عینی و ملموس به تصویر کشید. چیزی را که می توان با یک فیلم یک ساعته آموزش داد با ساعت ها سخنرانی و موعظه نمی توان آموزش داد؛ لذا مربی می تواند پس از نمایش فیلم و تحقق اهدافی که در نظر دارد( یعنی به نمایش کشیدن ارزش هایی که قصد آموزش آن ها را دارد) از متربیان بخواهد تا آن چه را که از محتوای فیلم آموخته اند بیان نمایند و درباره ی ارزش های نهفته در فیلم به اظهارنظر و تبادل نظر بپردازند.
و یا می تواند با طرح سوالاتی درباره ی فیلم، متربیان را متوجه ، آن چه که قصد تعلیم آن ها را دارد بنماید.
۶-۳-۲-۲۰٫روش تحلیل تاریخ وعبرت آموزی:
احمدی( ۱۳۸۰: ۱۲۲) معتقد است تاریخ و سرگذشت گذشتگان و بیان وقایعی که بر آن ها گذشته
است طریقه ی زندگی و روش کار آن ها را روشن می کند، آگاهی از تاریخ ملت ها به انسان می فهماند که چه اعمالی درست و چه رفتاری ناپسند است. تاریخ امت ها نشان می دهد که کدام یک در اثر پیمودن راه حق و درست به نیک بختی رسیدند و کدام یک در اثر گناه و نادرستی به هلاکت افتادند. تاریخ و سرگذشت پیشینیان وسیله عبرت و آگاهی است. قرآن در سوره مبارکه یوسف آیه ۱۱۱ می فرماید:
«پس چرا در زمین گردش نکردند تا نتیجه و حاصل کار آن دسته را که قبل از آنان بودند ببینند؟»
تاریخ و مطالعه ی آن، منبع رشد عقل و تکامل اندیشه و برای آیندگان درس آموز است.از این رو بسیاری از آیات قرآن مشتمل بر بیان زندگی گذشتگان است تا مردم صحنه های نیک و بد را دیده ، درس گرفته و با آن تربیت شوند.
قطب( ۱۳۸۹: ۲۸۴) می گوید: مربی و معلم ماهر و دانا نمی گذارد که حوادث و پیش آمد ها، بی
فایده بگذرند و به هدر روند، بلکه از آن ها درس عبرت می گیرد و تجربه مفید کسب می نماید و برای تربیت و تهذیب جان ها از آن ها استفاده می کنند. برتری رویدادها بر دیگر وسایل تربیتی در این است که آن ها در نفس حالت خاصی را پدید می آورند که به گداختن نفس بسیار نزدیک است و نفس را می گدازد. هر رویدادی مقداری از حرارت و گرمی و انفال و تأثیرپذیری پدید می آورد. وی معتقد است که در حالت گداختگی مربی می تواند هر نقشی را که بخواهد در نفس پدید آورد و آن را به هر شکلی که می خواهد در آورد و توجیهات و تهذیبات و پاک سازی هایش در آن چنان موثر افتد که تأثیر آن هرگز از بین نرود.
زهادت( ۱۳۷۸: ۱۵۳) به نقل از حضرت امیر المؤمنین علی(ع) می فرماید:
«العقل عقلان عقل الطبع و عقل التجربه»عقل دو قسم است: یکی تفکر و آگاهی هایی که انسان ذاتاً و بدون اکتساب از گذشتگان آن ها را داراست و قسم دیگر معلوماتی که از راه بررسی رفتارو کردارِ سرنوشت پیشینیان بدست آورده است.
مربی می تواند از طریق بیان تاریخِ سراسر ظلم پادشاهان و حاکمان گذشته و تلاش آن ها در جهت نابودی ارزش ها و همچنین بیان تاریخ زندگی مردمانی که هیچ گاه کلام خدا در آن ها میسر نیافتاد و همواره با تکذیب آیات الهی و آزار و اذیت و تمسخر پیامبران (ع) به زندگی نکبت بار و ننگین خود ادامه دادند و سرانجام به عذاب و قهر الهی دچار شدند و به هلاکت رسیدند ، به آن ها بفهماند که انحرافات بشر، بیشتر از طرف غرایز، تمـایلات مهار نشده ، فـاصـله
گرفتن از ارزش ها و سرانجـام دامن زدن به ضـد ارزش هاست .که ایـن ها در نهـایت عاقبتی جـز
خواری، نابودی و حسرت روز قیامت بر جای نخواهد گذاشت.
۶-۳-۲-۲۱٫روش موعظه و انذار :
هر چند روش های متکی به زبان و گفتار در مقایسه با روش های عملی، از نفوذ و تأثیر کمتری برخوردارند با این حال هرگز مـردود شمـرده نمی شوند؛ بلکه صـرفاً در مقـام مقایسه، روش های
عمـلی و غیر مستقیم بهتـر از روش هـای زبانی هستند ؛امـا ایـن به معنـای انکار روش تربیتی لسانـی
نیست (حیدری تفرشی، ۱۳۸۷: ۱۲۲) .
حضرت علی (ع)می فرمایند:«احی قلبک بالموعظه:بهترین راه برای زنده شدن دل این است که انسان به موعظه گوش بدهد و یا موعظه بخواند .( مصباح یزدی ،۱۳۸۰ :۵۰)
موعظه یک نیاز طبیعی است، ممکن نیست کسی از آن بی نیاز باشد. پندپذیری استعدادی است که در جان آدمی نهاده شده و او را برای قبول تربیت آماده کرده است. برای این که موعظه در وجود متربی مؤثر واقع شود باید شرایط زیر را دارا باشد.
۱- موعظه گر خود بایستی عامل به نصایح خویش باشد و تذکر وی هم زبانی باشد هم عملی.
۲- موعظه باید کوتاه باشد و گر نه خستگی شنونده مانع از گوش دادن می شود.
۳- موعظه باید رسا و بلیغ و سنجیده باشد و با اوضاع فکری اش سازگار باشد.
۴- موعظه باید گام به گام باشد ابتدا به اصول پرداخته سپس به فروع.
۵- موعظه باید باکمال نرمی و مدارا و به صورت خیرخواهانه باشد (امینی، ۱۳۸۷).
اگر شرایط بالا حاکم نباشد و شخص آمادگی پیدا نکند ،موعظه تأثیر چندانی ندارد.
به طور مثال: برای نمونه به ارائه ی داستانی می پردازیم که حاکی از این است که سخن گو فاقد شرط سوم یاد شده بوده است.
فایضی( ۱۳۸۷: ۱۲۰) چنین حکایت می کند که:
«گویند: روزی کوری و بینایی در کنار هم نشسته بودند. بینا مشغول خوردن ماست بود؛ اما کور که ماست ندیده بود پرسید که ماست چه رنگی است؟ بینا پاسخ داد که ماست سفید است؟ کور پرسید سفید چه رنگی است؟ بینا پاسخ داد: سفیدی مثل غاز است (چون غاز سفید رنگ است). کور پرسید غاز چگونه است؟ فرد بینا دست خود را به شکل غازی در آورد و سپس دست کور را گرفت روی دست خود کشید. تا شکل غاز را به او نشان دهد در این زمان کور در حالی که روی دست بینا دست می کشید گفت: پس این، ماست است (یعنی در اثرعدم بلاغت در کلام گوینده ،فرد کوراز ماست به غاز رسید)».
غرض ایـن است که گوینده در این داستان آن قـدر حاشیه رفت که از مطلب اصلی خارج شد و
شنونده را به اشتباه انداخت.
اسماعیلی یزدانی( ۱۳۸۱: ۹۸) به نقل از امام جواد (ع) می فرماید:
«المومن یحتاج الی توفیق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه»
«مؤمن به چند چیز نیازمند است: به توفیق از جانب خداوند، واعظ و نصیحت گری از درون خویش، (برای این که او را نصیحت کرده و پند دهد) و پذیرش سخن و نصیحتِ کسی که خیر خواه اوست.»
قرآن سرشار از موعظه است و در سوره های مبارکه ی زیر به این امر اقدام نموده است.
آل عمران: ۱۳۹ و ۱۳۸ ؛ هود: ۴۷ و ۴۶ ؛ سبا: ۴۷ و ۴۶ ؛ بقره : ۲۳۲ ، ۲۷۶، ۲۷۵ ؛ نحل: ۱۲۶ و ۱۲۵، لقمان: ۱۳ ، هود: ۱۲۳ و ۱۲۰
یک مربی می تواند از این روش در آموزش ارزش ها، بهره ی لازم را برده و به راحتی به تبیین ارزش ها و ضد ارزش ها بپردازد.
اما تحقق این امر مشروط به رعایت نکات زیر است.
۱- در درجه ی اول مربی بایستی شرایطی که برای یک واعظ ضروریست و در بالا به آن ها اشاره شد، را دارا باشد.
۲- چون مربی اغلب با افراد جوان سروکار دارد واین افراد مرتباً از کانال های مختلف مورد نصیحت قرار می گیرند، و چندان تمایلی به گوش دادن به نصیحت ندارند، لذا بهتر است مربی، موعظه خود را با روش های دیگر تلفیق نماید و در کنارِ روش های دیگر از موعظه استفاده نماید. به طور مثال می توان موعظه را در لفافه ی داستان، شعر، بازی و غیره بیان نمود.
۳- از آن جایی که یکی از معایبِ موعظه و نصیحت این است که در بسیاری از مواقع ،مدت کوتاهی پس از اتمام آن به فراموشی سپرده می شود و اثرش از بین می رود؛ لذا مربی بایستی تلاش کند تا برای ممانعت از بروز این مشکل، در هنگام نصحیت، در درجه ی اول ضمیر و درون متربی را مورد هدف قرار دهدو کار خود را از آن جا شروع کند و با بیدار نمودن فطرت آن ها و هم نوا شدن با نوای آن، زمینه ای فراهم کند که متربی خود تشنه و شیفته ی شنیدن گردد.به جرات می توان گفت نصحیتی که در قلب و روح متربی نفوذ کند به راحتی از آن خارج نمی شود. واضح است که اگر قلب آمادگی شنیدن نداشته باشد و یا این که آلوده به صفات رذیله باشدهرگز ،گوشِ شنیدن نداردو در آن صورت نصحیت جنبه ی سطحی پیدا می کند و به راحتی به ورطه ی فراموشی سپرده می شود.
یکی از شیوه های استفاده از وعظ ،شیوه ی تذکر و یادآوری است، که به شرح آن می پردازیم.
۶-۳-۲-۲۲٫روش تذکر و یادآوری:
تذکر و یادآوری از جمله روش های موعظه است که برای جلب توجه افراد به مسائل اخلاقی و رعایت آداب اجتماعی مورد استفاده قرار می گیرد. قرآن خطاب به پیامبر (ص) در سوره مبارکه غاشیه آیه ۲۱ می فرماید: فذکّر انّما انت مذکّر.
با تذکرِ سازنده، کودکان و نوجوانان به خطاهای خود آگاه شده و وادار می گردند که در برابر یک مساله یا رفتار نامناسب، روشی معقول را در پیش گیرند و دست از رفتار ناهنجار خود بردارند.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 122
  • 123
  • 124
  • ...
  • 125
  • ...
  • 126
  • 127
  • 128
  • ...
  • 129
  • ...
  • 130
  • 131
  • 132
  • ...
  • 164

مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

 بازار کار عکاسی آنلاین
 معرفی سگ پیکینیز
 فروشگاه آنلاین لوازم ورزشی
 درآمد از سمینارهای آنلاین
 فروش تم‌های گرافیکی نرم‌افزار
 علل شکست روابط عالی
 کتاب الکترونیکی با هوش مصنوعی
 درآمدزایی از اپلیکیشن هوش مصنوعی
 سوالات ضروری پیش از ازدواج
 ابراز محبت بیمرز
 لینک‌سازی حرفه‌ای سایت
 درآمد از اپلیکیشن‌نویسی
 شناسایی گربه‌های پرشین
 استفاده از اینفوگرافیک فروشگاهی
 درآمدزایی از گیمیفیکیشن
 طوطی کاکادو جذاب
 توسعه اپلیکیشن موبایل
 علل زخم پوست سگ
 علائم عشق واقعی
 خمیر مالت گربه ضروری
 درمان افسردگی سگ
 دوره‌های آموزشی دلاری
 بهترین نژاد خرگوش خانگی
 واگذاری گربه در تهران
 احساس نادیده گرفته شدن
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

آخرین مطالب

  • وقف پول و اوراق بهادار از منظر ...
  • دانلود پایان نامه با فرمت word : منابع کارشناسی ارشد با موضوع : مقایسه ...
  • دانلود منابع پژوهشی : نگارش پایان نامه در مورد مطالعه برهمکنش گرافن و ...
  • دانلود منابع پایان نامه درباره دادرسی در دعاوی حقوقی ...
  • تحقیقات انجام شده در مورد : رویکرد فقها به ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع ادراک دانش‌آموزان از تخطی ...
  • طرح های پژوهشی انجام شده در مورد بررسی نقش و تأثیر ...
  • دانلود فایل پایان نامه با فرمت word : دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با آموزش ...
  • تهیه و بررسی خواص نانو کامپوزیت پلی اتیلن کلرینه شدهپلی ...
  • راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع شناسایی تأثیر ارزش ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان