مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود مقالات و پایان نامه ها با موضوع بررسی ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع
 

درصد

 

فراوانی

 

سطح تحصیلات

 
 

۳۰

 

۶۰

 

دیپلم

 
 

۵/۲۴

 

۴۹

 

فوق دیپلم

 
 

۵/۴۰

 

۸۱

 

لیسانس

 
 

۵/۳

 

۷

 

فوق لیسانس

 
 

۵/۱

 

۳

 

دکترا

 
 

۱۰۰/۰

 

۲۰۰

 

کل

 

۵٫۳ . ابزار جمع آوری اطلاعات
در این قسمت به معرفی مختصر ابزاری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند می پردازیم:
در این تحقیق از سه پرسشنامه تعهد سازمانی ، کیفیت زندگی کاری و همچنین فرهنگ سازمانی استفاده شده است.
الف : پرسشنامه تعهد سازمانی
پرسشنامه تعهد سازمانی مورد استفاده در این تحقیق برگرفته از پرسشنامه استاندارد آلن و می یر (۱۹۹۰ ، به نقل از سمیعی،۱۳۷۵) می باشد و به وسیله دکتر شکرکن (۱۳۷۵) به فارسی ترجمه شده است. این پرسشنامه ۲۴ سؤال با طیف پنج گزینه ای (کاملاً موافقم ، موافقم ، نظری ندارم ، مخالفم ، کاملاً مخالفم) است که به ترتیب نمره (۱ ، ۲ ، ۳ ، ۴ ، ۵) به آنها تعلق می گیرد و شامل سه خرده مقیاس تعهد عاطفی و تعهد مستمر و تعهد تکلیفی یا هنجاری است. بدلیل استفاده از پرسشنامه استاندارد آلن و می یر، روایی هریک از مؤلفه های تعهد سازمانی و سایر مقیاس ها با بهره گرفتن از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده است . ضریب آلفای کرونباخ برای تعهد عاطفی ۸۸/۰ ، برای تعهد مستمر ۸۲/۰ ، و برای تعهد هنجاری ۸۵/۰ به دست آمده که ضرایب قابل قبولی محسوب می شود و بنابراین می توان گفت که گویه های این مقیاس از سازگاری درونی مطلوبی برخوردار است. و برای تاُیید پایایی پرسشنامه نیز از روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. اندازه این ضریب بالاتر از ۷۵/۰ بوده است و نشان می دهد که پرسشنامه مورد نظر از پایایی مورد قبول برخوردار است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

همچنین پایایی آزمون مذکور از طریق ضریب آلفای کرونباخ توسط همایی(۱۳۸۲) و سلطان حسینی و همکاران(۱۳۸۴) به ترتیب ۸۷/۰ و ۸۴/۰ گزارش شده است .
ب : پرسشنامه کیفیت زندگی کاری
این پرسشنامه توسط والتون [۸۱](۱۹۷۳) تهیه شده است . پرسشنامه مذکور دارای ۳۲ سؤال با طیف پنج گزینه ای (خیلی کم، کم، متوسط، زیاد، خیلی زیاد) است که به ترتیب نمره ۱، ۲، ۳، ۴، ۵ ، به آنها تعلق می گیرد. این پرسشنامه کیفیت زندگی کاری را در هشت بعد مورد سنجش قرار می دهد.
که این پرسشنامه شامل موارد : پرداخت منصفانه و کافی (سوالهای ۱تا۵ ) ، محیط کار ایمن و بهداشتی (سوالهای ۶تا۸) ، تامین فرصت رشد و امنیت مداوم (سوالهای ۹تا۱۱) ، قانون گرایی در سازمان ( سوالهای ۱۲ تا۱۷) ، وابستگی اجتماعی زندگی کاری (سوالهای ۱۸تا۲۰) ، فضای کلی زندگی (سوالهای ۲۱تا۲۵) ، یکپارچگی و انسجام اجتماعی (سوالهای۲۶ تا ۲۹) و توسعه قابلیت های انسانی (سوالهای ۳۰تا ۳۲) می باشد.
جهت نمره گذاری این پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت از خیلی کم تا خیلی زیاد می باشد. که خیلی کم ۱ امتیاز و خیلی زیاد ۵ امتیاز می باشد. این پرسشنامه سوال معکوس ندارد و همه سوالات به همین ترتیب می باشد.

نظر دهید »
دانلود منابع دانشگاهی : دانلود منابع پایان نامه درباره حقوق دارندگان سهام اکثریت و ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

همچنین برابر ماده ۱ قانون مسولیت مدنی هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا به هر حق دیگر که به موجب قانون برای افراد ایجاد گردیده لطمه‌ای وارد نماید که موجب ضرر مالی یا معنوی دیگری شود مسوول جبران خسارت ناشی از عمل خود می‌باشد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

مطابق ماده ۱۴۲. ل.ا.ق.ت مدیران و مدیر عامل شرکت در مقابل شرکت و اشخاص ثالث نسبت به تخلف از مقررات قانونی یا اساسنامه شرکت و یا مصوبات مجمع عمومی حسب مورد و منفرداً یا مشترکاً مسئول می‌باشندو دادگاه حدود مسئولیت هر یک را برای جبران خسارت تعیین خواهد نمود.
به نظر می‌رسند که منظور از مسولیت اشتراکی، مسئولیتی است که متخلفان یا بطور تساوی عهده دار خواهند بود (ماده ۳۶۵ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۰ )[۵۸]، ویا متناسب با اهمیت تقصیر خود (ماده ۱۶۵ قانون دریایی، مصوب ۱۳۴۴) در هر حال در حقوق فعلی ایران تساوی مسئولیت مذکور در ماده ۳۶۵ یاد شده اصل است و حکم مذکور در ماده ۱۶۵ قانون دریایی، یک استثناء. . »[۵۹]
« مسئولیت مدیران و مدیر عامل شرکت، مانند مسئولیت مدنی عام ، مسئولیت مبتنی بر خطاست ؛ بنا بر این، برای اینکه مدیر یا مدیر عامل مسئول تلقی شوند باید هنگام انجام دادن وظایف خود مرتکب خطا شده باشند و این خطا موجب ضرر شده باشد ؛ امری که در عمل تشخیص آن دشوار است ، طبق قواعد عام نیز اثبات خطای مدیر و اینکه بین خطای مزبور ضرر وارد شده رابطه علیت وجود دارد با مدعی ضرر است. [۶۰]»
«علیرغم پیش‌بینی حق اقامه دعوی «از آنجائیکه اینگونه دعاوی از دعاوی پیچیده‌ای است که نیاز به تخصص خاصی دارد ضرورت اقتضاء می‌کند که دعاوی مذکور در دادگاههای تجاری و زیر نظر قضات متخصص در امور تجاری مورد رسیدگی قرار گیرد[۶۱].»
با وجود آنکه مسئولیت مدیران بر اساس قواعد عام مسئولیت مدنی استوار است ولی قانون‌گذار در ل.ا.ق.ت در چند مورد خاص به مسئولیت مدنی مدیران اشاره کرده است که به آن می‌پردازیم :
۱- در مواردیکه اعضا هیات مدیره و مدیر عامل در معاملاتی که با شرکت و یا به حساب شرکت انجام می‌شود بطور مستقیم یا غیر مستقیم طرف معامله و یا سهیم واقع می‌شوند و در اثر انجام معامله به شرکت خسارات وارد میشود. این مورد در مواد ۱۲۹ -۱۳۰ و ۱۳۱ . ل.ا.ق.ت پیش‌بینی شده است.
هر چند قانون‌گذار اعضاء هیات مدیره و مدیر عامل را مجاز دانسته که با اخذ موافقت هیات مدیره در معاملاتی که با شرکت و یا به حساب شرکت انجام می‌شود طرف معامله واقع شوند ولی مدیران باید صلاح و صرفه شرکت را در نظر بگیرند. لذا اگرمعامله نمایند چه با اجازه و چه بی‌اجازه هیات مدیره، و به شرکت خسارات وارد آید در مقابل شرکت مسئولند.
اگر معامله بدون اجازه هیات مدیره انجام شده باشد و معامله کننده مدیر عامل و یا تعدادی از اعضاء هیات مدیره باشند شرکت علاوه بر اینکه حق ابطال معامله را دارد می‌تواند به مدیر عامل یا مدیران معامله کننده مراجعه نمایدو کلیه خسارات وارده راازآنان بگیرد و اگر معامله کنندگان چند نفر از مدیران شرکت باشند می‌توانند به هر کدام از آنان با توجه به مسئولیت تضامنی آنان مراجعه و کلیه خسارات وارده را از هر یکی از آنان یا همگی آنان مطالبه نماید.
اگر معامله با اجازه هیات مدیره انجام شده باشد هر کدام از مدیران معامله کننده و نیز مدیرانی که اجازه انجام معامله را داده‌اند در مقابل خسارات وارده به شرکت مسئول هستند و شرکت می‌تواند با توجه به مسئولیت تضامنی آنها به هریک از آنها و یا تمام آنها مراجعه نماید.
۲- از دیگر مواردیکه برای مدیران تعیین مسئولیت گردیده است مربوط به ماده ۱۳۳. ل.ا.ق.ت است برابر این ماده در صورتیکه مدیران و مدیر عامل معاملاتی نظیر معاملات شرکت انجام دهند واین معامله به نوعی متضمن رقابت با عملیات شرکت باشد و منجر به ورود ضرر به شرکت گردد در مقابل شرکت مسئول هستند.
۳ – در مواردیکه برای تطبیق وضع یک شرکت سهامی با مقررات این قانون یا تبدیل آن به نوع دیگری از انواع شرکت‌های تجاری مذکور در قانون تجارت مصوب اردیبهشت ۱۳۱۱ دعوت مجمع عمومی عادی یا فوق‌العاده صاحبان سهام شرکت یا تسلیم اسناد و مدارک خاصی به مرجع ثبت شرکت‌ها لازم باشد و رئیس و اعضای هیات مدیره آن شرکت به دعوت مجمع عمومی عادی یا فوق‌العاده یا تسلیم آن اسناد و مدارک به مرجع ثبت شرکت‌ها اقدام ننمایند به جزای نقدی از بیست هزار ریال تا دویست هزار ریال محکوم خواهند شد و علاوه بر این متضامنا مسئول جبران خساراتی می‌باشند که بر اثر انحلال شرکت به صاحبان سهام و اشخاص ثالث وارد می‌شود.
۴ - مورد خاص دیگری که اختصاص به مسئولیت مدیران دارد ماده ۱۴۳ ل.ا.ق.ت. است به موجب این ماده: در صورتی که شرکت ورشکسته شود یا پس از انحلال معلوم شود که دارایی شرکت برای تأدیه دیون آن کافی نیست دادگاه صلاحیتدار می‌تواند به تقاضای هر ذینفع هر یک از مدیران و یا مدیر عامل را که ورشکستگی شرکت یا کافی نبودن دارایی شرکت به نحوی از انحاء معلول تخلفات او بوده است منفرداً یا متضامناً به تأدیه آن قسمت از دیونی که پرداخت آن از دارایی شرکت ممکن نیست محکوم نماید.
برخی معتقدند «ذینفع» مندرج در این ماده هر طلبکاری را که نتوانسته تمام یا بخشی از طب خود را وصول کند ، در بر می‌گیرد سهامداران شرکت نمی‌توانند به استناد این ماده علیه مدیران اقامه دعوی کنند چون سهامداران شرکت از عدم کفایت دارایی شرکت برای تادیه دیون ، ضرری متحمل نمی‌شوند[۶۲] .
به نظر اینجانب سهامدار شرکت هم می‌تواند در زمره اشخاص ذینفع موضوع ماده ۱۴۳ قرار گیرد. در بعضی مواقع سهامدار شرکت از عدم کفایت دارایی شرکت برای تادیه دیون متحمل ضرر میشود فرضا سهامداری که در خارج از کشور سکونت دارد بعد از چند سال جهت دریافت سود به شرکت مراجعه نماید و مدیر تصفیه اعلام نماید که شرکت هیچگونه دارایی جهت پرداخت مطالبات او ندارد بدیهی است سهامدار از اعلام کفایت دارایی شرکت برای تادیه دیون خود متحمل ضرر شده است . از طرفی قانونگذار در قانون تجارت در موارد متعددی از عبارت «طلبکار » استفاده نموده و اگر منظورش از ذینفع شخص طلبکار بود بجای عبارت ذینفع از طلبکار استفاده می‌نمود. لذا به نظر می‌رسد مانعی در جهت مراجعه سهامدار به مدیران و مدیر عامل به استناد ماده ۱۴۳. ل.ا.ق.ت. وجود ندارد .
بند دوم: تقاضای تشکیل مجامع عمومی از هیات مدیره
تشکیل جلسات مجامع عمومی ، مطابق قانون تجارت بر عهده هیات مدیره است تا فعالیتهای کلی شرکت در آن جلسات بررسی و مورد تصمیم قرار گیرد چه بسا عدم تشکیل جلسات در مواردی می‌تواند حتی منجر به تقاضای انحلال شرکت گردد. لذا از آنجائیکه هیات مدیره و سهامداران اکثریت که به نحوی اختیار شرکت در دست آنهاست ممکن است بنا به دلایلی اقدامات لازم را جهت تشکیل مجامع عمومی انجام ندهد لذا قانونگذار با وضع ماده‌ای خاص به سهامداران اقلیت اجازه داده از هیات مدیره شرکت تقاضای تشکیل جلسات مجمع عمومی را خواستار شوند.
برابر ماده ۹۵ ل.ا.ق.ت. سهامدارانی که اقلاً یک پنجم سهام شرکت را مالک باشد حق دارند که دعوت صاحبان سهام را برای تشکیل مجمع عمومی از هیأت مدیره خواستار شوند. هیات مدیره باید حداکثر تا ۲۰روز مجمع مورد درخواست را با رعایت تشریفات مقرره دعوت کند، مگر در موارد خاصی که تشکیل جلسات مجامع عمومی نیاز به انجام یک سری تشریفات است. به عنوان مثال افزایش سرمایه توسط مجمع عمومی فوق‌العاده پس از پیشنهاد هیأت مدیره قابل انجام است لذا سهامداران اقلیت نمی‌توانند از هیات مدیره تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق‌العاده را جهت افزایش سرمایه خواستار شوند.در رابطه با دارا بودن یک پنجم سهام شرکت از سوی اقامه کنندگان دعوی این سؤال مطرح است که آیا شخصی که به تنهایی یک پنجم سهام شرکت را دارا است، حق دارد دعوت صاحبان سهام را برای تشکیل مجمع عمومی از هیات مدیره خواستار شود؟
به نظر اینجانب پاسخ مثبت است آنچه مدنظر قانونگذار بوده، مقدار سهام است نه تعداد سهامداران، اگر غیر از این بود قانونگذار عبارت دیگری بکار می‌برد مثلاً از عبارت یک پنجم سهامداران یا سهامدارانی که اقلاً یک پنجم سهامداران شرکت را تشکیل می‌دهند، استفاده می‌کرد
برابر ماده ۲۷۶.ل.ا.ق.ت، شخصی که یک پنجم مجموع سهام شرکت را داشته باشد می‌تواند در صورت تخلف یا تقصیر رئیس و اعضای هیات مدیره و یا مدیر عامل به نام و از طرف شرکت و به هزینه خود علیه آنها اقامه دعوی نماید.
ملاحظه می‌شود که برای اعمال ماده ۲۷۶ ل.ا.ق.ت آنچه مدنظر قانونگذار است دارابودن یک پنجم سرمایه شرکت است و برای یک پنجم تعداد سهامداران شرکت چنین حقی پیش‌بینی نشده است. مگر آنکه یک پنجم سهامداران شرکت، یک پنجم سرمایه شرکت را هم دارا باشند.
از موارد مهمی که سهامداران اقلیت می‌توانند به استناد آن تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی را نمایند عبارتند از:
۱- تقاضای مجمع عمومی عادی سالانه برای رسیدگی به ترازنامه و حساب سود و زیان سال مالی به منظور جلوگیری از انحلال شرکت.
برابربند یک ماده ۲۰۱ ل.ا.ق.ت در صورتی که مجمع عمومی سالانه برای رسیدگی به حسابهای هر یک از سالهای مالی تا ۱۰ ماه از تاریخی که اساسنامه معین کرده است تشکیل نشده باشد، هر ذینفع می‌تواند تقاضای انحلال شرکت را از دادگاه نماید. لذا سهامداران اقلیت برای جلوگیری از انحلال شرکت می‌توانند قبل از انقضای مهلت۱۰ ماه تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی سالانه را بنمایند.
۲- مورد دیگری که شاید مصداق بیشتری داشته باشد، تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی به منظور تصویب تقسیم سود و اندوخته بین صاحبان سهام است. برابر ماده ۹۰ ل.ا.ق.ت تا قبل از تصویب مجمع عمومی عادی تقسیم سود و اندوخته امکان پذیر نیست. بنابراین اگر هیأت مدیره به وظیفه خود درباره تشکیل مجمع عمومی عمل ننماید، سهامداران اقلیت می‌توانند از هیأت مدیره تقاضای تشکیل مجمع را نمایند.
۳ – تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی از هیأت مدیره، به منظور انتخاب بعضی از اعضا هیأت مدیره
برابر ماده ۱۱۲ ل.ا.ق.ت، در صورتی که بر اثر فوت یا استعفا یا سلب شرایط از یک یا چند نفر از مدیران تعداد اعضا هیأت مدیره از حداقل مقرر در قانون کمتر شود و اعضاء علی البدل جهت احراز سمت مدیریت وجود نداشته باشد و مدیران باقیمانده هم مجمع عمومی عادی را جهت تکمیل اعضاء هیات مدیره تشکیل ندهند یک پنجم سهامداران می‌توانند از هیات مدیره تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی را جهت انتخاب مدیران بخواهند.
تقاضای تشکیل جلسه جهت انتخاب مدیران از آنجائی اهمیت دارد که برابر ماده۲۰۱ ل.ا.ق.ت. در صورتی که سمت تمام یا بعضی از اعضاء هیأت مدیره طی مدتی زاید بر شش ماه بلامتصدی مانده باشد، هرذینفع می‌تواند انحلال شرکت را از دادگاه تقاضا نماید لذا اقلیت سهامداران برای جلوگیری از انحلال شرکت می‌توانند تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی جهت انتخاب مدیران را بنماید. سؤالی که در اینجا قابل طرح است آن است که اگر از تمام اعضاء هیأت مدیره سلب شرایط شود اقلیت سهامداران چگونه می‌تواند تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی را نمایند؟ به نظر این جانب این امر نمی‌تواند نافی حقوق سهامداران اقلیت جهت تقاضای تشکیل مجمع عمومی شود و از آنجایی که مدیری باقی نمانده است تا ازاو تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی شود می‌توان از بازرس یا بازرسان تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی را نمود.
۴ – تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی عادی از هیأت مدیره به منظور انتخاب بعضی از اعضاء هیأت مدیره، در موردی که ذینفع به لحاظ بلاتصدی ماندن سمت تمام یا بعضی از اعضاء هیات مدیره به استناد بند ۳ ماده ۲۰۱ ل.ا.ق.ت. از دادگاه تقاضای انحلال شرکت را نموده است و هیأت مدیره هم اقدام به دعوت مجمع عمومی عادی جهت انتخاب مدیران نمی‌نماید (موضوع ماده ۲۰۲ل.ا.ق.ت).
۵ – تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی عادی جهت بررسی معاملاتی که توسط اعضاء هیأت مدیره و یا مدیر عامل با شرکت و یا به حساب شرکت انجام شده است (موضوع ماده ۱۲۹ ل.ا.ق.ت).
۶ – تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی عادی جهت انتخاب مدیران در صورتی که مدت مأموریت مدیران منقضی شده باشد (موضوع ماده ۱۳۶ ل.ا.ق.ت)
۷ – تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی جهت انتخاب بازرس یا بازرسان (موضوع ماده ۱۵۳ ل.ا.ق.ت).
در صورتی که هیات مدیره اقدام به دعوت مجمع عمومی جهت انتخاب بازرس یا بازرسان ننماید یک پنجم سهامداران می‌توانند از هیات مدیره تقاضای تشکیل مجمع عمومی عادی را جهت انتخاب بازرس یا بازرسان نمایند.
از موارد مهمی که سهامداران اقلیت می‌توانند تقاضای تشکیل مجمع عمومی فوق‌العاده را نمایند مربوط به زمانی است که برابر ماده ۱۴۱ ل.ا.ق.ت، بر اثر زیانهای وارده حداقل نصف سرمایه شرکت از میان برود و هیات مدیره مجمع عمومی فوق‌العاده صاحبان را جهت بررسی موضوع انحلال یا بقای شرکت یا کاهش سرمایه شرکت دعوت ننماید لذا در این موارد چون احتمال انحلال شرکت وجود دارد، سهامداران اقلیت می‌توانند تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق‌العاده را از هیات مدیره خواستار شوند.
موارد مهم دیگری که اقلیت سهامداران تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق‌العاده را از هیات مدیره خواستار می‌شوند عبارتند از :
۱ – تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق‌العاده جهت افزایش سرمایه یا تغییر شکل دادن شرکت به یکی از شرکت‌های مذکور در قانون تجارت.
برابر ماده ۵ ل.ا.ق.ت، در صورتی که سرمایه شرکت بعد از تاسیس به هر علت از حداقل مذکور در ماده ۵ ل.ا.ق.ت آمده کمتر شود و هیات مدیره ظرف یک سال تقاضای تشکیل مجمع عمومی فوق‌العاده را جهت افزایش ویا سرمایه و تبدیل سرمایه ننماید، سهامداران اقلیت می‌توانند برای جلوگیری از انحلال شرکت تقاضای دعوت مجمع عمومی فوق‌العاده را جهت بررسی موضوع افزایش سرمایه یا تبدیل شرکت از هیات مدیره خواستار شوند.
البته منع قانونی وجود ندارد که سهامداران اقلیت نتوانند قبل از پایان مهلت یک سال مذکور در ماده ۵ تقاضای تشکیل مجمع عمومی فوق‌العاده را خواستار شوند. دراین مورد خاص چون افزایش سرمایه اجباری است به نظر می‌رسد که نیازی نباشد که بدواً هیات مدیره پیشنهاد افزایش سرمایه دهد. در افزایش اختیاری سرمایه است که هیات مدیره باید گزارشی دال بر توجیه افزایش سرمایه به مجمع عمومی فوق‌العاده تقدیم کند. در مورد ماده ۵ و همینطور ماده ۱۴۱ل.ا.ق.ت نیازی به توجیه افزایش سرمایه وجود ندارد و خود قانون علت توجیه کننده افزایش سرمایه را بیان کرده است.
۲ – تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق‌العاده در موردی که هیات مدیره موفق به اخذ مطالبات مربوط به مبلغ باقیمانده سهام شرکت نمی‌شود ولی پس ازآن اقدام به دعوت مجمع عمومی فوق‌العاده جهت تقلیل سرمایه شرکت نمی‌کند (موضوع ماده ۳۳ ل.ا.ق.ت).
۳ – تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق‌العاده به منظور تمدید مدت شرکت یکی از مطالبی که در اساسنامه عنوان می‌شود مدت شرکت است در صورتی که شرکت برای مدت معین تشکیل گردد و آن مدت منقضی شود شرکت منحل می‌شود مگر آنکه قبل از انقضاء مدت مجمع عمومی فوق‌العاده به درخواست هیات مدیره تشکیل جلسه دهد و مدت شرکت را افزایش دهد. لذا در مواردی که مدت شرکت در حال اتمام است و هیات مدیره اقدام به دعوت مجمع عمومی فوق‌العاده در جهت تمدید مدت شرکت نمی‌نماید یک پنجم دارندگان سهام می‌توانند تقاضای تشکیل جلسه مجمع عمومی فوق‌العاده را جهت جلوگیری از انحلال شرکت تقاضا نمایند.
بند سوم: تقاضای تشکیل مجامع عمومی از بازرس یا بازرسان
در تمامی مواردی که اقلیت یک پنجم سهام داران حق تشکیل جلسات مجامع عمومی را دارا هستند در صورتی که هیات مدیره ظرف مدت ۲۰ روز مجمع مورد درخواست سهام داران را با رعایت تشریفات مقرر دعوت نکند.درخواست کنندگان می‌توانند به استناد ماده ۹۵.ل.ا.ق.ت دعوت مجمع را از بازرس یا بازرسان شرکت خواستار شوند و بازرس یا بازرسان مکلف خواهند بود که با رعایت تشریفات مقرره مجمع مورد تقاضا را حداکثر تا ۱۰ روز دعوت نمایند.
بند چهارم: حق تشکیل جلسات مجمع عمومی
دعوت ازسهامداران جهت تشکیل مجامع عمومی در وهله اول بر عهده مدیران است و در صورتیکه مدیران به وظایف قانونی خود در رابطه با تشکیل جلسات مجامع عمومی برابر مقررات قانون تجارت عمل ننمایند در موارد خاصی که قانون پیش‌بینی کرده، دعوت مجامع عمومی بر عهده بازرسان گذاشته شده است.
اما پیش‌بینی مراتب فوق به معنای تضمین کامل حقوق سهامداران جهت تشکیل جلسات مجامع عمومی در مواردی که قانون مقرر می‌کند نیست. چه بسا هیات مدیره و بازرسان به وظایف قانونی خود عمل نمی‌نمایند هر چند قانون در اینگونه موارد راهکارهای متعددی پیش‌بینی نموده است. ولی یکی از مهمترین مواردی که قانونگذار در این راستا پیش‌بینی کرده و در جهت حفظ حقوق سهامداران اقلیت نیز تاثیر به سزایی دارد اجازه تشکیل مجمع عمومی به یک پنجم دارندگان شرکت برابر ماده ۹۵ ل.ا.ق.ت است. هر چند اگر سهامداران اقلیت موفق به تشکیل جلسات هم شوند شاید نتوانند به نحو دلخواه کلیه حقوق خود را تضمین نمایند اما در موارد متعددی می‌توانند هشدار‌های جدی و یا راه کار‌های مناسب به سایر سهامداران نشان دهند. به عنوان مثال سهامداران اقلیت به این دلیل که مجمع عمومی عادی سالیانه برای رسیدگی به حساب‌های هر یک از سالهای مالی تا ده ماه از تاریخی که اساسنامه معین کرده تشکیل نشده است اقدام به تشکیل مجمع عمومی عادی برای رسیدگی به همین موضوع را می‌نمایند و در آن جلسه به سایر سهامداران هشدار می‌دهند در صورتی که ظرف مدت خاصی مجمع عمومی عادی تشکیل نشده، ترتیب تصویب ترازنامه و و تقسیم سود و زیان را ندهد به استناد بند ۲ ماده ۲۰۱ ل.ا.ق.ت. تقاضای انحلال شرکت را از دادگاه می‌نمایند.
قانونگذار در ماده ۹۵ ل. ا.ق.ت حق تشکیل مجامع عمومی را به یک پنجم دارنده گان سهام شرکت داده است. البته با لحاظ رعایت شرایط ذیل: ۱- از هیات مدیره تقاضای تشکیل جلسه مجامع عمومی شود و هیات مدیره ظرف مدت بیست روز مجمع مورد درخواست را دعوت ننماید ۲- بعد از آن که هیات مدیره درخواست تشکیل جلسات مجامع عمومی رااجابت نکرد از بازرس یا بازرسان شرکت تقاضا شود و بازرس یا بازرسان هم ظرف مدت ۱۰ روز اقدام به دعوت مجمع عمومی ننمایند ۳- بعد از آنکه هیات مدیره و بازرس اقدام به دعوت مجمع عمومی ننمودند از سوی دارندگان یک پنجم سهام شرکت اقدام به دعوت مجمع شود البته با لحاظ دو موضوع، اول اینکه کلیه تشریفات راجع به دعوت مجمع را رعایت نموده دوم اینکه در اگهی دعوت به عدم اجابت درخواست خود توسط هیات مدیره و بازرسان تصریح نمایند
گفتار دوم: حقوق قابل اعمال توسط ذینفع
اصطلاح ذینفع در موارد مختلفی از ل.ا.ق.ت آمده است که مراد از ذینفع در شرکت‌های سهامی اعم است از سهامداران و غیرسهامداران مثل طلبکاران شرکت. در این قسمت از ذینفع به عنوان شخصی یگانه و خاصی صحبت می‌کنیم که جزء سهامداران شرکت است ولی نمی‌تواند اکثریت دارندگان سهام، یک سوم دارندگان سهام و یا یک پنجم و حتی کمتر از آن را در جهت احقاق حق با خود همراه سازد بنابراین به ناچار می‌بایستی به تنهایی اقداماتی را جهت تحقق خواسته‌های خود انجام دهد هر چند در مواردی آثار اقدامات ذینفع ممکن است شامل همه سهامداران شود ولی از آن جائیکه یکی از اهداف اصلی این پایان‌نامه، آشنا کردن شخص سهامدار با حقوقی است که در قالب اکثریت سهامدارن نمی‌تواند آن را بدست بیاورد بناچار در این قسمت تحت عنوان حقوق قابل اعمال توسط ذینفع موضوع را بررسی می‌نمایم. البته بایستی اضافه کرد که در بعضی از موارد فقط خود شخص سهامدار است که حقوق او در شرکت تضییع می‌گردد، لذا در این موارد فقط خود سهامدار است که می‌تواند اقداماتی را جهت احقاق حق خود انجام دهد که این امر نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.
بند اول: حق اقامه دعوی مسئولیت مدنی بر علیه مدیران و مدیر عامل
در رابطه با مطالبه خسارات وارده به خود سهامداران، قانونگذار در هیچ کدام از مواد قانونی حق اقامه دعوی را برای هر یک از سهامداران یا یک پنجم سهامداران پیش‌بینی ننموده، بجز در مورد ماده ۱۴۳ل.ا.ق.ت. که به موجب آن هر ذینفع می‌تواند بر علیه مدیران و مدیر عامل اقامه دعوی نماید در این ماده آمده است: در صورتی که شرکت ورشکسته شود یا پس از انحلال معلوم شود که دارایی شرکت برای تأدیه دیون آن کافی نیست دادگاه صلاحیتدار می‌تواند به تقاضای هر ذینفع هر یک از مدیران و یا مدیر عاملی را که ورشکستگی شرکت یا کافی نبودن دارایی شرکت به نحوی از انحاء معلول تخلفات او بوده است منفرداً یا متضامناً به تأدیه آن قسمت از دیونی که پرداخت آن از دارایی شرکت ممکن نیست محکوم نماید.
در مورد عدم پیش‌بینی اقامه دعوی توسط یک پنجم دارندگان سهام به نفع سهامداران خسارت دیده با توجه به آنکه هر شخص فقط می‌تواند خسارات وارده به خود را مطالبه نماید یک پنجم دارندگان سهام هیچگونه حقی در اقامه دعوی به نفع سهامداران شرکت در مواقعی که به شخص آنها خسارت وارد می‌شود ندارند اما در رابطه با اقامه دعوی توسط ذینفع بر علیه مدیران و مدیر عامل با توجه به آنکه مطالبه خسارات ماده ۱۴۳ فقط مربوط به یک مورد خاص است کافی برای احقاق حقوق سهامدار نیست.

نظر دهید »
طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد :ارزیابی و مقایسه ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

۳-۱۱- تحلیل آماری
به منظور تحلیل این موضوع که یک مدل تا چه حد مناسب است معمولاً داده های اندازه گیری شده و شبیه سازی شده مقایسه می گردند که شامل آزمون های میانگین ها و واریانس می باشد که در این پژوهش از NRMS، و dبه منظور مقایسه سطح ایستابی مشاهده شده و شبیه سازی شده استفاده شده است. ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده[۱۸] NRMSE ، نشان دهنده پراکندگی داده ها می باشد و هر چه مقدار آن کمتر و نزدیک به صفر باشد بیانگر کارایی خوب مدل می باشد (Alexandris and Kerkides., 2003):
(۱۷-۳)
که در آن n تعداد مشاهدات، Oi مقادیر اندازه گیری شده، Pi مقادیر شبیه سازی شده و میانگین مقادیر اندازه گیری می باشد.
(۱۸-۳) =
نشان می دهد که مدل تا چه حد اندازه گیری ها را بالاتر یا پایین تر از مقدار واقعی برآورد می کند و NRMSE مقدار نرمال شده می باشد.NRMSE نشان می دهد که برآورد بیش از حد و یا کمتر از حد مدل در مقایسه با اندازه گیری ها چقدر است. هر چه مقدار به صفر نزدیکتر باشد نشان دهنده مناسب تر بودن دقت تخمین مدل است. از شاخص ویلموت (d) هم جهت تحلیل آماری داده های اندازه گیری شده استفاده گردید. d بیانگر درجه دقت مدل در شبیه سازی می باشد و اگر مقدار آن یک شود نشان دهنده تطابق کامل بین مقادیر شبیه سازی و اندازه گیری می باشد.
(۱۹-۳)
که در آن ، و سایر پارامترها مانند قبل می باشد.
فصل چهارم
نتایج و بحث
۴-۱- مدل PMWINدر مناطق مورد مطالعه
۴-۱-۱- منطقه سلامی
همانطور که گفته شد ابعاد این منطقه در راستای X و Y،۵/۱*۵/۱ تا ۱۵*۱۵ متر در نظر گرفته شد. تراز سطح آب زیرزمینی در این منطقه، در ۳۳ پیزومتر اندازه گیری شده است. برای مدل سازی از آمار تراز سطح آب در یک دوره ۱۲۰ روزه استفاده شده است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

با بهره گرفتن از مطالعات انجام شده (پرویزی، ۱۳۸۹) لایه نفوذ ناپذیر در عمق ۲۵/۵ متری از سطح زمین قرار دارد. با توجه به نقشه های هم پتانسیل مشخص شد که در شمال غربی و جنوب شرقی مرز ورود جریان و بقیه قسمت ها مرز بدون جریان قرار دارد. مقادیر فاصله سطح ایستابی تا لایه نفوذ ناپذیر(ضخامت لایه اشباع) به وسیله نرم افزار Surfer به روش کریجینگ در کل محدوده مورد نظر با داده های مربوط به زمان همگام ( بهمن ماه ) میان یابی و به عنوان شرایط اولیه به مدل معرفی شد (شکل ۱-۴). در این منطقه به دلیل کوتاه بودن دوره شبیه سازی، داده های اندازه گیری شده در اولین تاریخ به عنوان زمان ماندگار در نظر گرفته شد. در این مدل سازی از بسته های زهکش[۱۹]، تغذیه[۲۰] و مرزهای ورود جریان[۲۱] با توجه به شرایط منطقه استفاده گردید. از ورودی های دیگر مدل، هدایت هیدرولیکی خاک است. مقدار هدایت هیدرولیکی خاک (K) نیز برابر ۹۵۳/۰ متر در روز بود که وارد مدل شد. همچنین محل زهکش های سطحی پس از شبکه بندی منطقه مشخص گردید و مدل در شرایط همگام اجرا شد.

N
Y (m)
X (m)
شکل ۱-۴- خطوط هم پتانسیل ضخامت لایه اشباع در منطقه سلامی (متر)پ
اجرای مدل PMWIN در حالت همگام
در ابتدا مدل PMWIN با دادن داده های ورودی در حالت همگام اجرا شد. برای اجرای حالت همگام باید زمانی انتخاب شود که تغییرات سطح ایستابی صفر یا ناچیز باشد، اما به این خاطر که داده ها در زمان کوتاهی در دسترس بود داده های سطح ایستابی در شروع اندازه گیری در نظر گرفته شد (آخر بهمن ماه). اندازه گیری ها در زمان آخر بهمن ماه تا خرداد ماه انجام گرفت. ضریب رسانایی بین آبخوان و زهکش () و همچنین جریان ورودی از مرزها، سطح ایستابی اولیه و هدایت هیدرولیکی خاک به مدل معرفی شد و مدل اجرا گردید. مقدار طبق رابطه (۲-۳) از حاصلضرب هدایت هیدرولیکی خاک در طول زهکش در یک سلول به دست آمد:
همچنین ضریب رسانایی بین سلول و مرز ورود جریان از رابطه (۵-۳) برابر خواهد بود با:
که در واقع از حاصلضرب هدایت هیدرولیکی خاک در سطح مقطع ورود جریان به طول سلول به دست می آید.
جدول ۱-۴- ارتفاع سطح ایستابی مشاهده شده و شبیه سازی شده از لایه نفوذناپذیر در پیزومترها در حالت همگام(آخر بهمن ماه)

درصد مقدار تراز سطح آب شبیه سازی شده تراز سطح آب مشاهده شده شماره
اختلاف اختلاف از لایه نفوذ ناپذیر (متر) از لایه نفوذ ناپذیر (متر) پیزومتر
۴٫۸۹ ۰٫۲۱ ۴٫۰۰ ۴٫۲۱ ۱
نظر دهید »
تحقیقات انجام شده در مورد : بررسی تأثیر انیگزه در ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

گفتار اول ـ انگیزه و آموزه­های مکتب کلاسیک
از عصر منتسکیو با انتشار «روح القوانین» در سال ۱۷۴۸ و بکاریا با انتشار رساله «جرایم و مجازاتها» در سال ۱۷۶۴، دوره ای آغاز می­ شود که با نشر کتاب انقلابی لمبروزو[۲۴] تحت عنوان «انسان بزهکار» در سال ۱۸۷۶ پایان می­یابد. در این دوره صد و بیست و چهار ساله، نویسندگان غالباً نقش مهمی را ایفاء کرده ­اند؛ زیرا افکار آنان کم و بیش تا زمان حاضر ادامه یافته و قوانین ما را نیز تحت تأثیر قرار داده­اند. کلیه این دانشمندان را می­توان مکتب کلاسیک قلمداد کرد.[۲۵]
از اعتقادات طرفداران این مکتب مسئله «اراده آزاد» است که در مقابل جبر قرار می­گیرد. از نظر این مکتب جامعه حق تنبیه فرد مجرم را داراست. چنین تنبیه و ضمانت اجرایی صرفاً مبتنی بر مجازات است؛ زیرا مجازات برای برقراری نظم اجتماعی، سودمند و ضروری است؛ لیکن جامعه تنها زمانی می ­تواند مجازات کند که ضمانت اجرای کیفری مطابق با عدالتی باشد که کفاره و مکافات را توصیه می­ کند. این اندیشه در جمله مشهور «تنبیه نه بیش از آنچه عدالت اقتضا می­ کند و نه بیش از آن اندازه که سودمند است»، به خوبی خلاصه شده است.[۲۶]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

دانشمندان مکتب کلاسیک که در تعیین مسئولیت، بیشتر به عمل ارتکابی توجه دارند تا مرتکب، معتقدند که انگیزه نباید تأثیری در زوال مسئولیت داشته باشد. آنان معتقدند آن چه در تحقق جرم واجد اهمیت است، همان عمد و اراده مجرمانه است و وصف قانونی بودن جرایم به مجرد وجود عمد تحقق یافته است. هرگاه کسی با آگاهی و شعور عمل خلاف قانونی را انجام دهد، مسئول است، خواه این عمل را با انگیزه نیک انجام دهد یا انگیزه بد؛ زیرا آنچه برای جامعه اهمیت دارد همان حفظ نظم عمومی است و هر گاه کسی این نظم را بر هم زند صرف نظر از انگیزه، مسئول بوده، مستحق مجازات است و معتقدند که انگیزه نباید تأثیری در زوال مسئولیت داشته باشد.[۲۷] در آراء پیروان این مکتب که نگرشی عینی دارند ، عمد و انگیزه دو مقوله جدا از یکدیگرند، عمد ذاتاً نتیجه بلافصل فعل مرتکب است ولی انگیزه هدف غایی و بعید عمل وی می­باشد.[۲۸] طرفداران این مکتب صرف وقوع قتل را برای مجازات کافی می­دانند، هر چند انگیزه فرد، ترحم، فقر و… باشد.
بدین ترتیب، در چنین مکتبی، معیارهای انسانی و اجتماعی عمل مجرمانه و شخصیت مجرم بدست فراموشی سپرده می­شوند و فقط عناصر تشکیل­دهنده بزه و شرایط قابل مجازات بودن آن به صورت تجریدی، مورد توجه قرار می­گیرد.
گفتار دوم ـ انگیزه و آموزه­های مکتب تحققی
در زمانی که نظام کلاسیک نقطه اوج تحول حقوق کیفری را تشکیل می­داد و به دنبال بکاریا نویسندگانی چون بنتام، رسی و چند تن دیگر با رعایت توازن و برابری بین عدالت و سودمندی به تهیه و تدوین حقوق کیفری معتدل پرداخته بودند، تحولات سریع اقتصادی و اجتماعی صنعتی موجب افزایش نرخ بیکاری و متعاقب آن سبب افزایش مستمر بزهکاری و نیز رشد شدید نرخ وحشتناک تکرار جرم گردید. همین عوامل، به هر حال تردید و دودلی­هایی را نسبت به نظام کلاسیک بوجود آورد.
در چنین حال و هوایی در سده نوزدهم، گروه کوچکی از متفکران ایتالیایی شکل گرفتند و بر این باور بودند که باید نظام کلاسیک را از بین برد؛ زیرا تنها به این قیمت است که نمی­ توان به طور مؤثر با جرم مبارزه کرد. این گروه، شامل لمبروزو، فری و گاروفالو است.
لمبروزو پزشک بود و در سال ۱۸۷۶ کتاب مشهور «انسان بزهکار» را به رشته تحریر درآورد، انتشار آن هیجان و واکنش­های بسیاری را برانگیخت. فری[۲۹] استاد حقوق کیفری بود و کتاب «جامع شناسی جنایی» وی نیز در سال ۱۸۹۲، که الهام از کتاب قبلی او یعنی «افقهای جدید در آیین دادرسی کیفری» در سال ۱۸۸۵ بود، جنجالی به پا کرد. گاروفالو[۳۰] قاضی دادگستری بود و کتاب «جرم شناسی» را در سال ۱۸۸۵ منتشر ساخت. این سه دانشمند مکتبی را که به سرعت تحققی (اثباتی) ایتالیایی نام گرفت را در سال ۱۸۸۰، تشکیل دادند.[۳۱]
بر اساس مکتب تحققی، عمد اراده­ای مجرد و جدا از احساسات باطنی فرد تلقی نشده است، به اعتقاد پیروان این مکتب، عمد، اراده­ای است که تحت تأثیر انگیزه یا داعی بزهکار شکل می­گیرد،[۳۲] به همین خاطر در احراز سوءنیت، انگیزه نیز باید مورد ارزیابی قرار گیرد و فقط در صورتی که انگیزه ضد اجتماعی تشخیص داده شود، عمل، قابل مجازات می­باشد.[۳۳]طرفداران این مکتب برعکس مکتب کلاسیک نگرشی ذهنی دارند و معتقدند آنچه برای جامعه و نظم آن خطر دارد همان شخصیت مجرم است نه عمل ارتکابی، و چون انگیزه یکی از عوامل تعیین­کننده شخصیت است، لذا منطقاً نباید در تحقق جرم از آن چشم پوشید. به عبارت دیگر، دیدگاه مکتب تحققی این است که صرف قصد ارتکاب عملی ممنوع را نمی­ توان برای تحقق عنصر معنوی جرم کافی دانست، بلکه باید به انگیزه مرتکب نیز توجه داشت؛ زیرا در پشت پرده قصد مجرمانه، انگیزه­ای نهفته است که شخص را وادار می­ کند به سوی ارتکاب جرم حرکت کند و آنچه که در مجازات یا عدم مجازات مرتکب تأثیر دارد همین انگیزه می­باشد.[۳۴]
«مکتب تحققی پیشنهاد می­نمود که به عناصر متشکله عمد یعنی، شعور، اراده و قصد، عنصر دیگری که همان انگیزه باشد نیز اضافه گردد. زیرا بنابر گفته انریکو فری، انگیزه رکنی از ارکان تشکیل دهنده بزه عمدی محسوب می­گردد.»[۳۵]
البته این پیشنهاد مکتب تحققی، علی­الاصول مورد قبول مقننین قرار نگرفته است؛ زیرا قبول این فرضیه موجب خواهد شد که اعمال خلاف قانون و اوصاف مجرمانه جرایم منوط به اهداف و انگیزه­ های باطنی شخص مجرم باشد و جنبه اجتماعی و مفید بودن حقوق جزا فدای جنبه اخلاقی عدالت گردد؛ زیرا وقتی قانون عملی را جرم تلقی نمود و حقی را مورد حمایت قرار داد و حتی برای متجاوز به این حق مجازاتی هم تعیین کرد، هدفش حمایت از آن حق بوده است. حال اگر کسی بر­خلاف قانون رفتار نمود و این حق قانونی را مورد تعدی قرار داد، باید به خاطر همین تعدی و صرف­نظر از انگیزه و هدف غایی وی مورد مجازات قرار گیرد. به همین علت هم اکثریت قریب به اتفاق مقننین از جمله مقنن ما، تحقق جرایم عمدی را منوط به وجود عمد و اراده مجرمانه دانسته اند.[۳۶]
پزشکی که بیمار خود را در رنج و عذاب می­بیند و بیمار به او التماس می­ کند که خلاصش کند و پزشک یقین دارد که بیمار تا چند روز دیگر بیشتر زنده نمی­ماند، بنابراین از روی حس انسان ­دوستی و خیرخواهی به حیات بیمار خاتمه می­دهد و او را از عذاب دردناکی رها می­سازد، آیا عمل این پزشک برای جامعه خطرناک است و همچون قاتل عمدی باید او را قصاص کرد و آیا این شخص از نظر میزان مسئولیت مانند شخصی است که با انگیزه­ های پست مادی روی دیگری اسلحه می­کشد و او را به قتل می­رساند؟
مکتب کلاسیک به این پرسش، پاسخ مثبت می­دهد و هر دو مجرم را دارای مسئولیت کیفری می­داند، زیرا قتل عمد، قتل عمد است و قانونگذار هر دو را به یک اندازه ممنوع کرده است. بنابراین مرتکب، در هر دو صورت با علم و آگاهی دست به چنین اقدامی می­زند و می­داند که عمل ارتکابی او از نظر قانون، حرام و ممنوع است. اما مکتب تحققی میان این دو قاتل، تفاوت می­نهد و قاتل اول را فقط از نظر عنصر مادی قاتل می­داند، اما از نظر عنصر معنوی، این شخص قاتل نیست؛ زیرا سوءنیت صرف، قصد قتل نیست، بلکه باید دید قصد قتل با چه منظور و انگیزه­ای صورت گرفته است. اگر قاتل، انگیزه خیر­خواهانه و اجتماعی داشته باشد نباید او را به مجازات قتل عمد محکوم کرد؛ زیرا وی مجرم خطرناکی نیست که عمل او نظم جامعه را بر هم ریخته باشد و جامعه نیز تأکیدی ندارد که چنین شخصی را مجازات نماید.
قوانین موضوعه هیچ یک از این دو نظریه را به صورت مطلق نپذیرفته است. طبیعی است که این دو مجرم از نظر میزان مسئولیت یکسان نیستند، اما تفاوت آنها در حدی نیست که یکی را به کلی از مسئولیت مبرا کند، بلکه دادگاه باید مجازات یکی را تخفیف و مجازات دیگری را تشدید نماید. البته نظر شخص مجرم نیز در این زمینه قابل اتباع نیست و گرنه هر مجرمی ممکن است چنین ادعایی بنماید. پس برای احصای مواردی که انگیزه، مؤثر در مسئولیت است باید به قانون مراجعه کرد و دادگاهها نیز فقط در حدود کشف انگیزه اختیار دارند.[۳۷]
گفتار سوم ـ انگیزه در مکتب دفاع اجتماعی نوین
دفاع اجتماعی یک مکتب نیست بلکه یک «جنبش» است. ریشه ­های این جنبش یا آموزه­های دفاع اجتماعی را باید در کتاب آدلف پرینس[۳۸] تحت عنوان «دفاع اجتماعی و دگرگونی­های حقوق کیفری» که در سال ۱۹۱۰ در بروکسل انتشار یافت، جستجو کرد. در دفاع اجتماعی مورد نظر اثباتیون، به آزادی فردی و منافع فرد خطرناک توجه کمی می­ شود و همه چیز در جهت تأمین منافع جامعه صورت گرفته است. به همین جهت بود که حقوقدانان کلاسیک و آزادمنش، نسبت به آن مخالفت می­ورزیدند.[۳۹]
دفاع جامعه از طریق انطباق­پذیری مجدد و بازسازی اجتماعی مجرم، اندیشه اساسی جنبش دفاع اجتماعی نوین است. بنابراین هدف، دیگر مبارزه علیه فرد مجرم و خنثی کردن او نیست، در ضمن حقوق جنایی باید رعایت و احترام به حقوق بشر را تأمین نماید. اصول آزادی و قانونمندی نیز باید به عنوان اصولی غیر­قابل نقض مورد ملاحظه قرار گیرد. دفاع اجتماعی ماهیتاً جنبه علمی دارد؛ یعنی به مشاهده بزهکاران و علل بزهکاری می ­پردازد و جنبه ماوراءالطبیعه ندارد؛ از بکار بردن مفاهیمی چون آزادی اراده و نکوهش اجتناب می­ کند؛ اما در عین حال عدالت کیفری باید مطابق وجدان اجتماعی باشد و به احساس درونی هر فرد از مسئولیت اخلاقی­اش مراجعه کند و اگر قرار است نظام سرکوبگر کلاسیک به کنار گذاشته شود، باید در عوض، احساس مسئولیت بزهکار به وی باز داده شود.[۴۰]
طبق نظریه­ های مکتب دفاع اجتماعی نوین، بزهکار یک کلیشه یا شخصیت قراردادی نیست؛ بلکه حقیقتی زنده با تعارضات و اجبارهای وارد بر خویش است. این مکتب به دو مطلب اهمیت می­دهد، از طرفی شناخت شخصیت مجرم را واجب می­داند و به کار بردن تمام وسایل برای شناخت او را ضروری می­داند، و از طرف دیگر لزوم احترام به شخص و آزادی وی و دفاع علیه هر تجاوزی که وجود اورا دستخوش آسیب و لطمه سازد تأیید می­ کند. بنابراین می­توان تشکیل پرونده شخصیت را در کنار پرونده قضایی مجرمین از دستاوردهای جالب توجه مکتب دفاع اجتماعی نوین دانست.[۴۱]
تطبیق مجازات با شخصیت واقعی و حقیقی مجرمین، یکی از هدف­های پیشرفته حقوق جزا می­باشد که با تشکیل پرونده شخصیت که از پیشنهادات مکتب دفاع اجتماعی نوین است عملی می­گردد. جنبش دفاع اجتماعی نوین، با قبول اصل فردی­کرن تدابیر اجتماعی، معتقد است که در هر محاکمه کیفری بایستی با تشکیل پرونده شخصیت به طور نسبی، شخصیت واقعی و حقیقی مجرم کاملاً شناخته شود و متناسب با این شخصیت، عکس­العمل اجتماعی مناسب در نظر گرفته شود و از آنجایی که انگیزه در تعیین و شناسایی شخصیت حقیقی و واقعی مجرم نقش مهمی را به عهده دارد، لذا محاکم باید برای انگیزه، اهمیت فوق العاده­ای قایل شوند. چراکه همین انگیزه است که موجب پیدایش اراده مجرمانه و در نتیجه ارتکاب عمل می­ شود. بنابراین همان­ طوری که انگیزه نشان دهنده شخصیت است به همان ترتیب عمل ارتکابی که در نتیجه این انگیزه بوجود آمده است نیز نشان دهنده شخصیت خواهد بود.[۴۲]
گفتار چهارم ـ انگیزه و آموزه­های مکتب کیفری اسلام
سیاست کیفری که سیستم حقوقی اسلام در حدود، قصاص و دیات اتخاذ کرده است با سیاست کیفری در تعزیرات متفاوت است. بنابراین، برای بررسی تأثیر انگیزه در مسئولیت کیفری باید میان این دو گروه از جرایم تفکیک کرد.
در جرایم مستوجب حد، قصاص و دیه، مجازاتهایی که از سوی شارع در نظر گرفته شده است، مجازاتهای ثابتی می­باشد که قابل شدید یا تخفیف یا تعلیق نیست مگر در موارد محدودی که قانون پیش ­بینی کرده است. بنابراین، دادگاه حق ندارد با احراز انگیزه شرافتمندانه، مجازات را کم یا زیاد کند؛ مثلاً هرگاه شخص مسلمانی مشروبات الکلی بنوشد، مجازات او هشتاد تازیانه است،[۴۳] و دادگاه نمی­تواند به استناد اینکه متهم سابقه شرب خمر ندارد، به جای هشتاد ضربه شلاق حکم به هفتاد ضربه شلاق بدهد. همانگونه که میزان مجازات در این جرایم به صورت تعبدی است، کیفیت اعمال مجازات و قواعد دیگر را نیز شارع تعیین کرده است. بنابراین، دادگاه وقتی وقوع جرمی را احراز کرد و مرتکب دارای شرایط عمومی مسئولیت کیفری بود ناچار است که مجازات شرعی را مورد حکم قرار دهد مگر اینکه شارع خود در موردی انگیزه را مؤثر دانسته باشد؛ مانند شرب خمری که با انگیزه نجات جان صورت گرفته باشد،[۴۴] یا سرقتی که در سال قحطی و برای نجات از گرسنگی باشد.[۴۵]
تعیین قواعدی که بر تعزیرات حاکم است همچون اصل جرم تعزیری و مجازات آن بر عهده حاکم یعنی، قانونگذار نهاده شده است و قانونگذار نیز در این زمینه معمولاً تحت تأثیر قواعد و اصول علمی قرار گرفته است. قواعد حاکم بر جرایم تعزیری مانند تخفیف، تشدید، تعلیق و آزادی مشروط عموماً همان قواعدی است که در قوانین موضوعه کشورهای دیگر نیز وجود دارد. بنابراین، قانونگذار اسلامی نیز در این زمینه همچون سایر قانونگذاران به مسئله انگیزه توجه داشته است و در برخی موارد موجب تخفیف مجازات، در برخی موراد موجب تشدید مجازات و در برخی موارد سبب تعلیق مجازات و حتی در مواردی آن را از عوامل سلب مسئولیت کیفری قرار داده است. «در تعزیرات شارع حق اعتبار دادن انگیزه را در انتخاب مجازات و مقدار آن به قاضی داده است. بنابراین انگیزه از جهت عملی در مجازاتهای تعزیری مؤثر است و در غیر این مجازاتها اثری ندارد و این بدان علت است که مجازاتهای جرایم تعزیری معین نیست و قاضی در آن مجازاتها دارای آزادی وسیعی است. قاضی حق داردکه نوع مجازات را انتخاب و مقدار آن را تعیین نماید. بنابراین اگر قاضی با توجه با انگیزه، مجازات را تخفیف دهد یا تشدید نماید، در محدوده اختیار خود عمل کرده و از محدوده خود خارج نشده است».[۴۶]
تفکیک میان جرایم تعزیری از نظر تأثیر انگیزه و بسیاری از ویژگی­های دیگر، اختصاص به حقوق کیفری اسلام دارد و در سایر سیستم­های حقوقی چنین تفکیکی به عمل نیامده است و این امر از دیدگاه علمی و قواعد مرسوم قابل دفاع نیست؛ اما حقوقدانان اسلامی با تکیه بر نظریه تعبدی بودن احکام جرایم غیر­تعزیری آن را توجیه کرده­ اند.[۴۷]
مبحث سوم ـ تحلیل جرم­شناختی و روان­شناختی انگیزه
انگیزه به عنوان منشأ بروز رفتار در موجودات زنده و بالاخص انسان یک مفهوم و پدیده روان­شناختی است و جایگاه اصلی این مفهوم در علم روان­شناسی است و بخش مهمی از مباحث علم روان­شناسی را تشکیل می­دهد. از سوی دیگر، از آنجایی که جرم­ شناسی به عنوان یک علم سعی دارد که علل و عوامل بروز جرم را مشخص کند و در این بین، انگیزه ارتکاب جرم عامل مهمی در بررسی و شناخت علل جرم و شناسایی شخصیت بزهکار است، بنابراین، جرم­ شناسی در پی یافتن «انگیزه ارتکاب جرم» چاره­ای جز توسل به متخصصین روان­شناسی و بطور کلی، علم روان­شناسی ندارد.
گفتار اول ـ تحلیل جرم­شناختی انگیزه
جرم­ شناسی علمی است مستقل که عبارت است از مطالعه پدیده بزهکارانه؛ ولی مانند هر علم جدیدی با علوم مختلف دیگر وابستگی دارد؛ به عبارت دقیق­تر «جرم­ شناسی علمی است که سعی دارد با بهره­ گیری از علوم مختلف به شناخت علل وقوع جرم بپردازد و با بهره­ گیری از این شناخت برای ارائه راه های اصلاح و تربیت و انجام تدابیر پیشگیری اقدام نماید».[۴۸]
جرم­ شناسی در پی یافتن علل و منشأ بزهکاری و شناسایی شخصیت بزهکار و میزان تأثیر عوامل جرم­زا، در پی کشف و شناسایی «انگیزه ارتکاب جرم» است. انگیزه در جرم­ شناسی به عنوان عامل مهمی در تشخیص حالت خطرناکی افراد است. هدف جرم­ شناسی بالینی نیز به عنوان شاخه­ای از جرم­ شناسی عمومی، چیزی جز تشخیص حالت خطرناکی و قابلیت انطباق اجتماعی ، پیش ­بینی رفتار و اعمال یک فرد در آینده و ارائه روشی است که بایستی در مورد بزهکار و یا فرد در حالت خطرناک اعمال گردد.[۴۹] در جرم­ شناسی و جرم­یابی به انگیزه ارتکاب جرم عنایت خاصی مبذول می­ شود. جرم­شناس پس از بررسی علل پائولوژیک، به شناخت علل معرفت­النفسی بزهکاری می ­پردازد؛[۵۰] چرا که انگیزه جزئی از شخصیت افراد می­باشد و از این جهت عنصر مهمی در شناخت شخصیت بزهکاران می­باشد. شخصیت عبارت است از « سازمان تکاملی، مرتکب از خصایص بدنی و روانی، اعم از ذاتی و مکتسب که جمعاً معرف فرد آدمی است و او را از سایر افراد جامعه بطور روشن متمایز می­سازد. شخصیت حقیقتی است واحد و غیر­قابل تقسیم که چگونگی سازگاری اختصاصی فرد آدمی را با محیط اجتماع تعیین می­کند».[۵۱]
از آنجایی که مجرمیت را می­توان بصورت یک اختلال در شخصیت یا به عنوان یک بیماری اجتماعی توصیف کرد، پس هرگاه اختلالی در شخصیت روی دهد، سازگاری فرد با محیط و اجتماع مختل شده، ناسازگاری به صورت رفتارهای ضد­اجتماعی بروز می­ کند، پس برای درک علل بروز جرم و نیز برای حفظ و حمایت اجتماع در مقابل این رفتارهای مجرمانه و افراد دارای حالت خطرناک، بایستی به شخصیت مجرم که منبع و سرچشمه این رفتارهای ضد­اجتماعی است، توجه داشت نه عمل ارتکابی که فقط تظاهر یک لحظه کوتاه از این شخصیت است؛ بنابراین جدایی انسان از اعمالش به هیچ وجه صحیح نیست زیرا هر انسانی قبل از ارتکاب جرم قدری فکر نموده و سپس با در نظر گرفتن جمیع جهات به ارتکاب عمل مبادرت می­ورزد. بنابراین در ارتکاب عمل ، انگیزه نقش مؤثری دارد، همین انگیزه است که موجب پیدایش اراده مجرمانه و در نتیجه ارتکاب عمل می­ شود و از آنجایی که انگیزه، جزئی از شخصیت هر فرد محسوب می­ شود بنابراین انگیزه عاملی برای شناسایی شخصیت افراد خواهد بود بدون توجه به انگیزه ارتکاب جرم، تمییز و شناسایی شخصیت واقعی افراد ممکن نیست؛ چرا که همین خواست­ها و انگیزه­ ها هستند که مبنای رفتار آدمی را تشکیل می­ دهند و توجه به همین انگیزه­ ها است که شناسایی واقعی مجرم را ممکن می­سازد.
امروزه نیز بر مبنای همین واقعیات، حقوق کیفری و بخصوص محاکم کیفری در جریان رسیدگی و بخصوص جهت تعیین مجازات مناسب ناگزیر از استفاده از داده ­های جرم­ شناسی و بویژه روان­شناسی کیفری جهت شناسایی کامل مجرمین خواهند بود.
روان­شناسی کیفری نیز از جمله علومی است که با تحقیق درباره کیفیت تشکیل شخصیت بزهکاران و یافتن علل و موجبات بروز جرم، بخصوص عوامل روانی جرم­زا، به پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح بزهکاران می ­پردازد؛ به عبارت دیگر، روان­شناسی کیفری مجرم را به اعتبار عامل جرم مورد مطالعه قرار می­دهد.[۵۲]
در نهایت اینکه همه علوم فوق در تلاشند تا شناخت بیشتر و ملموس­تری از افراد و بخصوص بزهکاران ارائه دهند تا حقوق کیفری و بخصوص قضات بتوانند با استمداد از علوم فوق و داده ­های این علوم، مجازات را هر چه بیشتر با شخصیت مجرم متناسب نمایند تا وسیله­ای باشد جهت نیل به عدالت کیفری مطلوب­تر و اینکه بتوانیم هر چه بهتر به اصلاح و درمان پرداخته، راه را برای بازپذیری اجتماعی آنان فراهم آوریم.
الف ـ طبقه ­بندی جرایم بر مبنای انگیزه از دیدگاه جرم­ شناسی
در سرار فرهنگ واژه­گان حقوقی و جرم­ شناسی هیچ واژه­ای از نظر معنی به پیچیدگی واژه جرم یا بزه وجود ندارد، چه بسا افرادی که در برهه­ای از زمان مجرم شناخته شده و در برهه­ای دیگر به عنوان انسان­های نیک سیرت از ایشان یاد می­ شود.[۵۳]ضمن اینکه برخی جرایم نیز وجود دارند که در تمام اعصار و مکان­ها ثابت­اند و همیشه جرم تلقی می­شده ­اند. با این همه درک معنای این اصطلاح دربررسی وضع قانون و نقض آن و نیز در توجیه و ارزیابی مجازات از اهمیت بسزایی برخوردار است.[۵۴]
یکی از طبقه ­بندی­های مورد مطالعه در جرم­ شناسی، طبقه ­بندی جرایم برحسب انگیزه ارتکاب جرم می­باشد. جرم­شناسان جرایم را بر حسب انگیزه­هایی که موجب بروز جرم می­ شود به چهار گروه تقسیم می­ کنند که در ادامه به بررسی آنها خوایم پرداخت. [۵۵]
۱ـ جرم ابتدایی
جرم ابتدایی عبارت است از بروز ناگهانی فعالیت جنایی بدون اینکه فعالیت مذبور در کنترل تام شخص بوده باشد. مثل قتل ارتکابی به هنگام انفجار ناگهانی خشم.[۵۶]
در این گونه جرایم واکنش فرد در قبال اعمال جزئی، شدید و توأم با خشونت است؛ چنین فردی نمی­تواند واکنش خود را به تعویق انداخته یا با رفتار محرک، متناسب نماید.[۵۷] به نظر می­رسد جرم در این موارد تحت تأثیر انگیزه­ای نباشد.
۲ـ جرم سود­بخش
در این نوع جرایم، فرد در وضعیت خاص یا خطرناکی قرار می­گیرد که بدون ارتکاب جرم نمی­تواند از آن وضعیت نجات پیدا کند. انواع جرایم سود­بخش متعدد و اهم آنها جرایم علیه اشخاص یا اموال می­باشد؛ جرم سود­بخش همیشه مستلزم این است که بزهکار خود را در وضعیتی مخصوص یا خطرناک بیابد واغلب محدود به یک نوع از جرایم می­باشد و یا علیه شخص واحدی بوده یا علیه گروهی از اشخاص معین است؛ مثل قتل شوهر برای زندگی با عاشق. البته قتل سود­بخش را نباید با قتل عشقی که نوعی از جنایت عدالت­خواهی کاذب است اشتباه کرد.[۵۸]
جرایم سود­بخش علیه اشخاص جرایمی هستند که فرد برای رهایی از فردی که مزاحم و سدی برای پیشبرد هدف است اتفاق می­افتد، مثل رفتار زنی که برای رهایی از شکنجه شوهر بد ­اخلاق، او را به قتل می­رساند[۵۹].
در جرایم سود­بخش علیه اموال نیز فاعل در حالت غیر­عادی روانی یا در حالت کاملاً عادی با طرح نقشه و تهیه وسایل جرایم علیه اموال را انجام می­دهد. مثل سارقی که برای از بین بردن ادله و آثار جرم و رفع سوء­ضن در محل وقوع سرقت، حریق ایجاد می­ کند.[۶۰]
۳ـ جرم عدالت­خواهی کاذب
برخلاف جرایم سود­بخش که درآن نفع شخصی منظور است، در جرایم عدالت­خواهی کاذب فاعل شخصاً ذی­نفع نیست. مباشردر واقع با ارتکاب جرم می­خواهد به زعم خود عدالت را در زمینه روابط خصوصی یا در زمینه روابط عمومی دوباره برقرار سازد و فقط به تصور اجرای عدالت اجتماعی، مرتکب جرم می­ شود، اما در عمل همیشه یک احساس انتقام­جویی، نوع­دوستی، ایدئولوژی و… بیش یا کم شدید در این نوع از جرم وجود دارد که توأم با نوع­خواهی به نظر می­رسد[۶۱]. البته این نوع از جرایم داخل در شرایط دفاع مشروع نیست. مثل عمل فردی که مقابل بی­­مهری همسر خود اقدام به خودکشی یا ضرب و جرح و قتل طرف مقابل می­ کند؛ یا عمل اشخاصی که برای ابراز نارضایتی خود اقدام به شورش و تخریب دسته­جمعی می­ کنند.[۶۲]
۴ـ جرایم سازمان­یافته

نظر دهید »
مطالعه تطبیقی اضطرار در حقوق کیفری ایران و فرانسه- فایل ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

آخرین نظریه که به عنوان مبنای معافیت کیفری شخص مضطر ابراز شده، این نظریه است. طبق این نظریه، وقتی انسان خود را با دو ضرر متعارض مواجه می‌بیند (یکی ضرری که متوجه‌ی خود اوست و دیگری ضرری که متوجه‌ی دیگری است) در انتخاب یکی از آنها دچار حیرت گردیده و مضطر می‌شود و در این حالت، طبیعی‌ترین و منصفانه‌ترین حالت این است که اهمّ منفعتین و اقلّ الضررین را انتخاب کند. و قانونگذار نیز که وضع نمی‌نماید. در این راستا «سیسیرون» در کتاب «جمهوری» با الهام از تفکر یک فیلسوف یونانی می‌نویسد: «اگر غریقی که قوی‌تر است برای نجات خود، دیگری را به دریا پرتاب کند، کار عاقلانه‌ای است و اگر خود را فدا کند، عادلانه است ولی آدم عاقلی نیست».

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

خلاصه اینکه سیسیرون نتیجه می‌گیرد: «فردی که از نظر اجتماع کمتر فایده دارد باید فدا شود».[۸۲]
به نظریه‌ی فوق انتقاداتی شده است و دکتر عوض محمد در این خصوص می‌گوید: «منطقی نیست که صاحب حق بیشتر را در هنگام خطر آزاد بگذاریم تا از طریق تجاوز به حقوق کسی که هیچ دخالتی در ایجاد خطر نداشته است حقوق خود را حفظ نماید و صاحب حق کمتر را ملزم کنیم در مقابل مضطر هیچ‌گونه مقاومتی نکند و ضرر را متحمل شود».
در کتاب دیگر در رابطه با این اِشکال، قوی بودن جسمانی را مطرح نموده و حال آنکه سنجیدن میزان ضرر و نفعی که حادث شده بر اساس امور مادی تنها نیست بلکه موقعیت اجتماعی و اقتصادی و فکری نیز باید ملاحظه گردد. در هر حال آنچه که می‌توان ادعا نمود، اثبات نظریه‌ی تعارض منافع است و در بین حقوقدانان و اندیشمندان اسلامی از مقبولیت خاصی برخوردار است.
امروزه مفهوم قدیمی (یعنی فکری که معتقد بود حالت ضرورت خارج از محدوده‌ی نظم قضایی است ـ و اجبار غیر ـ قابل مقاومت به علت اضطرار و ضرورت که موجب سلب مسئولیت می‌شود)[۸۳] جای خود را به موضوع ـ تعارض منافع مشروع واگذار کرده و قضیه از موضوع به محمول متوجه گردیده اما از جهت اینکه معافیت از مجازات را مقرون به عدالت بدانیم خواه از لحاظ محمولی وضعیت حقوقی که مخلوق تعارض منافع مشروع است و باید بالضروره یکی فدای دیگری شود، خواه از لحاظ موضوعی یعنی یک جبر معنوی که سالب مسئولیت است ممکن نیست مگر آنکه جرم را مشروع تلقی کنیم. پس نتیجه می‌گیریم اگر در حالت ضرورت مجازاتی دیده نمی‌شود برای آن است که مجازات در این حالات از لحاظ اجتماعی بر خلاف عدالت و بی‌اثر شناخته شده است.
گفتار دوم: مبنای شرعی
الف: آیات و روایات

    1. در آیات قرآن

اولین و مهم‌ترین منبع قاعده‌ی اضطرار، قرآن مجید است. فقیهان اسلامی به استناد دو دلیل، حکم آیات را به غیر از موارد مخصوص تعمیم داده‌اند و با وجود حالت اضطرار، انجام هر فعل و ترک آن را بر مضطر مباح ساخته‌اند.
دلیل اول، از آنجا که روایات معتبر اسلامی که از ناحیه‌ی معصومین صادر شده آیات قرآن را تفسیر می‌کنند و موارد زیادی در روایات وجود دارد که حکم آیات قرآن درباره‌ی حالت اضطرار را تعمیم داده و شامل مواردی غیر از خوردن و آشامیدن نموده است.
دلیل دوم: فقیهان بزرگ اسلامی به دلیل پذیرش قاعده مورد مختص نیست، حکم مربوط به آیات اضطرار را تعمیم داده و شامل مواردی می‌شوند غیر از خوردن و آشامیدن، بنابراین استنباط می‌گردد چنانچه حالت اضطرار تحقق پیدا کند، ترک و انجام فعل بر شخص مضطر مباح می‌گردد.
ترجمه‌ی آیات ۱۴۵ سوره انعام: «بگو نمی‌یابم در آنچه وحی شده به سوی من، حرام شده بر خورنده‌ای که می‌خورد آن را مگر اینکه مردار باشد یا خونی که ریخته شده باشد یا گوشت خوک که آن البته پلید و نجس است یا حیوانی که بیگناه کشته شده باشد که در کشتن آن «بسم‌الله» گفته نشده و به اسم بت‌ها ذبح شده و هر که مضطر شد که غیر حیوانات حرام گوشت چیزی نیابد و ستمکار بر امام زمانش نباشد و زیاده‌روی در خوردن گوشت آن حیوانات یا میته نکند ـ بلکه به قدر رفع ضرورت و سدّ رمق از آنها بخورد. پروردگار تو آمرزنده و مهربان است و بر او گناه ـ نگیرد.
ـ آیه‌ی ۱۷۳ سوره بقره می‌فرماید: »انما حرم علیکم المیتته ……فمن اضطر غیر باغ ولا عاد فلا اثم علیه الخ، این آیه تصریح به عامل اضطرار نموده است.
ترجمه: «بدانید که خدا حرام کرد بر شما مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانی را که به اسم غیر خدا کشته و در وقت کشتن آن حیوان «بسم‌الله» نگفته‌اند. پس هر کس مضطر و بیچاره باشد و تعدی در خوردن و زیاده‌روی نکند اگر از این‌ها بخورد، گناهی بر او نیست، البته خدا آمرزنده و مهربان است.
ـ ترجمه‌ی آیه‌ی ۱۱۵ سوره نحل: «خدا بر شما بندگان تنها مردار و خون و گوشت خوک را حرام کرد و آنچه را به نام غیر خدا ذبح کنند و باز از این حرام‌ها نیز اگر کسی مضطر و ناچار شود بی‌آنکه قصد تجاوز و تعدی از حکم خدا کند به قدر ضرورت بخورد بداند که خدا آمرزنده و مهربان است».
این آیه ی سوره ی بقره مشعر بر حرمت مردار و خون و گوشت خوک و آنچه که به هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن گفته شود دارد مگر در حالت اضطرار که وضعیتی استثنایی است زیرا گاه اتفاق می‌افتد که حسب ضرورت انسان برای صیانت نفس و حفظ جان خویش که ناچار از اغذیه‌ی حرام باید استفاده کند مجبور به ارتکاب فعل حرام است ولی شارع مقدس در این راه دو شرط قائل شده است. زیرا به منظور اینکه حالت اضطرار بهانه‌ای برای استمرار و زیاده‌روی در خوردن اغذیه حرام نگردد و برای لذت، آن را نخورده باشد. دو کلمه‌ی «غیر باغٍ» و «لا عادٍ» را آورده است که اولی در این آیه به معنی «طلب کردن لذت» می‌باشد و دومی به معنی «تجاوز از حد ضرورت یا سدّ رمق و جوع».
البته در بعضی تفاسیر «باغ» به کسی که بر امام زمان خود خروج کند و «عاد» به دزد و قطاع‌الطریق نیز اطلاق گردیده است.[۸۴]
جناب شیخ طبرسی مفسر بزرگ قرآن کریم در تفسیر خود می‌گوید: که بیشترین مفسرین عقیده دارند مراد اضطرار است که از روی گرسنگی عارض می‌گردد ولی مجاهد به نقل شیخ طبرسی عقیده دارد که منظور اضطراری که از روی «اکراه» و «اجبار» پیش آید و شخص از گرسنگی بر جان خود بترسد. در نتیجه بدین ترتیب سدّ رمق کند.[۸۵]
نکته‌ی دیگر اینکه جمیع اجزای خوک از پیه آن گرفته تا سایر قسمت‌ها در دایره‌ی شمول حرمت حکم شرع است و چنانچه بیش از حد ضرورت خورده شود حرام خواهد بود.
کلمه‌ی «انما» که در آیه ذکر شده دلالت بر تأکید دارد نه جهت حصر، زیرا علاوه‌بر خوردن آنچه که در آیه ذکر شده خوردن چیزهایی دیگر نیز وفق موازین و احکام شرع حرام اعلام شده است.[۸۶]
ـ ترجمه‌ی آیه ۱۱۹ سوره انعام: «و چه چیز است شما را که نمی‌خورید از آنچه ذکر شده است اسم خدا بر آن و حال آنکه تفضیل داده خدا برای شما آنچه حرام است (که حیوان مرده باشد یا کشته به اسم بت‌هایی که بت‌پرستان در وقت کشتن اسم بت بر آن بزنند، یا دیگر حیوانات که گوشتشان حرام و در سوره‌ی مائده آیه‌ی سوم ذکر شده است) بخورید از آن‌ها مگر آنچه که ناچار شوید به خوردن آن و بسیاری گمراه می‌شوند به خواهش‌های خودشان به غیر دانش، البته پروردگار تو داناتر است به آن‌هایی که از حد در گذشتند».
ـ ترجمه‌ی آیه‌ی ۳ سوره مائده: «حرام شد بر شما مردار و خون و گوشت خوک و هر حیوانی که در وقت کشتن آن «بسم‌الله» نگفته باشید و حیوان خفه شده یا به ضرب چوب و سنگ مرده یا از بلندی انداخته شده و جان داده و یا از شاخ زدن حیوانی دیگر مرده و یا حیوان درنده آن را خورده و بقیه آنجا مانده، مگر آنکه ذبح شرعی کنید آن را و حرام است هر چه که کشته باشند به اسم قربانی برای سنگ‌هایی که بت‌پرستان وا داشته‌اند و حرام است تقسیم کنید شتر کشته را بین خود به قرعه زدن به تیرها، این محرمات فسق است هر که بیچاره شود در گرسنگی و قاصد گناهی نباشد بخورد از آنچه که ذکر شده که حرام است، بقدر سدّ رمقی، البته خدا آمرزنده و مهربان است.[۸۷]

    1. در روایات

یکی از منابعی که برای به دست آوردن احکام، مورد استفاده قرار می‌گیرد، روایات می‌باشند. و از آن در لسان فقهاء به سنت یاد شده است. در این رابطه احادیث و سخنان عدیده‌ای از پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) روایت شده است در یکجا گفته شده از امت من سه چیز برداشته شده و قول معروف‌تر دومی است که در این حدیث پیامبر(ص) فرمودند که از امت من نُه چیز برداشته شده که یکی از این نُه چیز، اضطرار یا فعل اضطراری عنوان شده است.[۸۸]
این روایت از نظر سند صحیح و مسلم می‌باشد و نزد فقیهان و اصولیان دارای اعتبار زیادی است، این حدیث معروف به حدیث «رفع» می‌باشد. این اعتبار و مشهوریت به اندازه‌ای است که علمای اهل سنت به آن استناد جسته و در کتب فقهی خود ذکر نموده‌اند. راویان حدیث رفع همه‌ ثقه بوده و دانشمندان رجالی، اتفاق بر وثاقت این اشخاص دارند تا آنجایی که عده‌ای از این روات گرانقدر از اصحاب امام هادی(ع) و امام رضا(ع) و امام موسی‌بن جعفر(ع) و امام صادق(ع) می‌باشند.
پس حدیث رفع می‌تواند یکی از منابع مهم و معتبر حالت اضطرار قرار گیرد و به عنوان دلیل، قانونگذار او را در تدوین قانون احراز نماید.
حدیث رفع: رفع من امتی تسعه اشیاء: الخطاء و النسیان … و ما اضطر و الیه … یعنی: از امت من نُه چیز برداشته شده است. خطا و فراموشی و آنچه را ناچار و مضطر شوند که انجام دهند.
مثال روشنی که می‌توان در رابطه با اضطرار عنوان کرد، روایت زنی است که در حالت اضطرار، جهت رفع تشنگی خود، مرتکب زنا شده بود و به دستور حضرت علی(ع) کیفر حد بر وی مجری نشد، یعنی مسئولیت جزایی او مرتفع گردید.[۸۹]
حدیث رفع به خاطر گشایش در کارها و امور رفع فشار و امتنان و ارفاق به مردم قانونگذاری شده است. بنابراین در هر جایی که حکمی وجود داشته باشد که باعث تضییع و فشار بر امت باشد، مسلماً آن حکم بر اساس این حدیث برداشته می‌شود. ولی اگر جایی برداشته شدن حکم بیشتر موجب فشار شود و تنگنا را بیشتر کند و گرفتاری را سخت‌تر کند. در این صورت حدیث رفع آن حکم را بر نمی‌دارد. و اضطرار اینگونه است. پس احکام وضعی در مورد اضطرار ممکن نیست برداشته شود. زیرا اگر برداشته شود اضطرار سخت‌تر می‌شود و مکلف فشار بیشتری متحمل می‌شود و نمی‌تواند خود را از گرفتار برهاند.
امام خمینی(ره) یکی از اصولیین عصر حاضر است. در کتاب «تهذیب الاصول» خود حدیث رفع را یکی از ادله اصل «برائت» دانسته و می‌فرماید: «در مواردی که در حدیث رفع تصریح به آن شده مکلف از عقاب و عذاب معاف می‌باشد».
این فقیه عالی‌مقام ضمن بررسی سند حدیث رفع می‌فرماید: شیخ صدوق(ره) حدیث رفع را به سند صحیح از امام صادق(ع) نقل می‌کند.[۹۰]
آیت‌الله مکارم شیرازی در کتاب «انوار الاصول» حدیث معروف رفع را، معتبر دانسته و از لحاظ سند غیر قابل خدشه و قابل استناد دانسته است.
مرحوم میرزای نائینی نیز نظری مطابق امام خمینی(ره) ارائه داده است.
دانشمندان حدیث رفع را شامل احکام تکلیفی و وضعی می‌دانند و همچنین جهت رفع مسئولیت از شخص مضطر به آن استناد نموده‌اند. چنانچه شخصی در حالت ناچاری قرار بگیرد ضرورت اقتضاء می‌کند که فرد مضطر به اختیار خود کاری را انجام دهد که از حالت اضطرار بیرون آمده و از مجازات و کیفر معاف خواهد بود.
فقهای گرانقدر اسلامی در کتب فقهی خود از قبیل باب اطعمه و اشربه و یا حدود، مبحثی را در این زمینه گشوده‌اند و در نتیجه مواردی را که در اسلام حرام می‌داند و به وسیله‌ی عامل اضطرار مباح دانسته‌اند و دریچه‌ی گشایش و آسانی را در زمان مشکلات به سوی مردم باز نگاه داشته است.
امام خمینی(ره) در این رابطه می‌فرماید: «در هر موردی که حفظ نفس به ارتکاب حرام توقف داشته است، ارتکاب آن واجب است پس در چنین حال اجتناب از آن جایز نیست مثل آنجایی که عطش شدید پیدا کند و غیر از شراب، شربی دیگر نباشد و به اندازه رفع خطر واجب است شراب را بنوشد.[۹۱]
در بین فقهای اسلامی «قاعده‌ی الضرورات تبیح المحذورات» که مستند به آیه‌ی ۱۷۳ سوره‌ی بقره می‌باشد مشهور بوده و اضطرار را یکی از عوامل رافع مسئولیت به شمار آورده‌اند و بر همین مبنا به عنوان سرقت در سال قحطی با تحقق شرایط را از مصادیق اضطرار و موجب سقوط حد دانسته‌اند.[۹۲]
ب: در اجماعات فقهی و استلزامات عقلیه

    1. اجماع

در رابطه با پذیرش قاعده‌ی اضطرار در بین فقها ادعای اجماع هم شده و به عنوان یک امر معقول پذیرفته شده است، به این معنا که ارتکاب فعل حرام در صورت ضرورت از نظر عقلی مستوجب مجازات و عقوبت نیست، مخصوصاً جایی که ضرورت حفظ جان که عزیزترین ودیعه‌ی الهی به انسان محسوب می‌شود در نظر باشد.
در جایی که انسان در اثر تشنگی در حال مردن باشد عقل حکم می‌کند که حتی با خوردن شراب که ممنوع است یا گوشت مردار که حرام است، جان خود را نجات بدهد در غیر این صورت با دست خودش موجب مرگ و هلاکت خودش را فراهم کرده در حالی که می‌تواند خودش را نجات بدهد.
تمام فقها و حقوقدانان محترم اتفاق‌نظر دارند بر این مسئله که فرد مضطر زمانی که در حالت اضطرار قرار می‌گیرد در صورت ارتکاب فعل یا ترک فعل از مسئولیت جزایی معاف می‌باشد. و در مسئولیت مدنی شخص مضطر حقوقدانان دو دسته شده‌اند.
عده‌ای از فقها در این رابطه فرد مضطر را از مسئولیت مدنی مبرا دانسته‌اند و عده‌ای دیگر شخص مضطر را در مسئولیت مدنی ضامن دانسته‌اند. و قانونگذار اسلامی در حقوق موضوعه‌ی ایران ماده‌ی ۵۵ قانون مجازات اسلامی از آن پیروی نموده البته این دو دسته از فقها و حقوقدانان اسلامی بر مدعای خود دلایلی را ارائه فرموده‌اند که ذکر و پاسخ آن در مانحن فیه موجب خروج از بحث گشته. اما آنچه که استنباط می‌شود آن است که علمای اسلامی حالت اضطرار را مورد نظر قرار داده و به دلایل قرآنی و روایی استناد جسته و فرد مضطر را از مسئولیت جزایی مبرا دانسته است.
اجماعی نزد فقهای امامیه معتبر است و قابل استناد که کاشف از قول معصوم باشد و در غیر این صورت اجماع به ماهو اجماع معتبر نمی‌باشد. لذا در کنار ادله‌ی کتاب و سنت مستقیماً اجماع نمی‌تواند منبع واقع گردد بلکه ارزش اجماع از ناحیه‌ی قول معصوم(ع) می‌باشد. البته در این راستا دست یافتن به چنین اجماعی که کاشف از قول معصوم(ع) باشد مشکل بوده با توجه به اینکه مرحوم صاحب کتاب جواهر در مسئله‌ی اضطرار ادعای اجماع نموده است.

    1. استلزامات عقلی

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 142
  • 143
  • 144
  • ...
  • 145
  • ...
  • 146
  • 147
  • 148
  • ...
  • 149
  • ...
  • 150
  • 151
  • 152
  • ...
  • 164

مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

 بازار کار عکاسی آنلاین
 معرفی سگ پیکینیز
 فروشگاه آنلاین لوازم ورزشی
 درآمد از سمینارهای آنلاین
 فروش تم‌های گرافیکی نرم‌افزار
 علل شکست روابط عالی
 کتاب الکترونیکی با هوش مصنوعی
 درآمدزایی از اپلیکیشن هوش مصنوعی
 سوالات ضروری پیش از ازدواج
 ابراز محبت بیمرز
 لینک‌سازی حرفه‌ای سایت
 درآمد از اپلیکیشن‌نویسی
 شناسایی گربه‌های پرشین
 استفاده از اینفوگرافیک فروشگاهی
 درآمدزایی از گیمیفیکیشن
 طوطی کاکادو جذاب
 توسعه اپلیکیشن موبایل
 علل زخم پوست سگ
 علائم عشق واقعی
 خمیر مالت گربه ضروری
 درمان افسردگی سگ
 دوره‌های آموزشی دلاری
 بهترین نژاد خرگوش خانگی
 واگذاری گربه در تهران
 احساس نادیده گرفته شدن
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

آخرین مطالب

  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد گرایش به دموکراسی و عوامل ...
  • پایان نامه درباره طراحی و ارزیابی نانوحسگر زیستی ...
  • پایان نامه کارشناسی ارشد : طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد شناخت عوامل مؤثر بر استقرار ...
  • نگاهی به پایان نامه های انجام شده درباره ...
  • پژوهش های کارشناسی ارشد با موضوع بررسی تطبیقی قید در ...
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع بررسی رابطه ...
  • بررسی پایان نامه های انجام شده درباره حمایت حقوقی ...
  • پژوهش های پیشین با موضوع تاثیر کاربرد بازاریابی تعاملی ...
  • نگارش پایان نامه درباره :تاثیر-بکارگیری-فناوری-اطلاعات-و-ارتباطات-بر-توانمند-سازی-دانش-آموزان-مدارس-هوشمند-بابلسر-از-دید-معلمان- فایل ۱۷
  • نگارش پایان نامه با موضوع : بررسی تأثیر ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان