مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
پژوهش های کارشناسی ارشد با موضوع بررسی تطبیقی قید در ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

«سوگند به پروردگارت که همهی آنها را همراه شیاطین در قیامت جمع میکنیم»
«سافَرتُ و عَلیاً» «به مصاحبت و همراهی علی مسافرت کردم»

۲-۴-۶ مفعول‌فیه

مفعول‌فیه اسم منصوبی است که پیوسته متضمن معنای “فی” باشد و بر دو قسم است؛ ظرف زمان و مکان به عبارت دیگر هر مفعول‌فیه یا ظرف زمان است یا ظرف مکان اما ظرف‌های مکان و زمان با سه شرط مفعول‌فیه هستند:
۱ـ منصوب باشد
۲ـ معنی فی در آن‌ها مقدر و پنهان باشد.
۳ـ نقش دیگری غیر از مفعول‌فیه بودن نداشته باشند. (شرتونی، ۱۳۸۷: ۲۹۱-۲۹۲)
مفعول‌فیه به اعتبار نوع زمان دو قسم است: ۱٫ مبهم ۲٫ مختص
ظرف زمانی مبهم آن است که بر اندازه‌ای غیرمعین از زمان دلالت کند، مانند: «حین و مُدَّه»
ظرف زمانی معدود ظرفی است که مقدارش مشخص است، مانند «سَنَتَیْن، ثلاثه ایّام»
ظرف مکان نیز از حیث نوع شامل دو نوع می‌شود:۱٫ مبهم ۲٫ مختص یا محدود.
ظرف مکان مبهم محدود به جهات شش‌گانه است مانند:«فوق، تحت، یمین، یسار، خلف، وراء، قدام، امام» و محدود یا مختص نیز ظرفی است که بر مکان معین و محدودی دلالت می‌کند، مانند:«مدرسه، بیت».
ظروف به اعتبار اعراب و بناء شامل دو مورد مبنی و معرب می‌شود.
ظروف مبنی مکانی شش مورد «حَیثُ، لَدُن، لدی، این، هنا، ثَمَّ» است.
حیثُ: «و حَیثُ ما کُنتُم فَوَلُّوا وُجُوهَکم شَطْرَ المَسجِدِالحَرام» (بقره:۱۵۰)
«وهرجا بودید روی خود را به سوی آن کنید»
ثَمَّ: اسم اشاره‌ای برای مکان بعید، غیرمتصرّف، مبنی بر فتح، محلاً منصوب بنابر ظروف‌ بودن.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

لَدُن: اسم جامدی که مبنی بر سکون است و اغلب با «مِنْ» مجرورمی‌شود، مانند «مِنْ لَدُنْ حکیمٍ خبیر» (هود: ۱) «از نزد خداوند حکیم و آگاه است»
هُنا: اسم اشاره‌ای بر مکان نزدیک، مبنی بر سکون و گاهی کاف خطاب بر آن ملحق می‌شود، که با آن به مکانی متوسط البعد اشاره‌می‌شود. «هُنَا لِکَ دَعَا زَکَرِیَّا ربَّهُ» (آل‌عمران: ۳۸)
«آنجا بود که زکریا پروردگار خویش را خواند»
ظروف مبنی زمانی نیز عبارتند از: «اِذْ، أمْسِ، مُذْ، مُنْذُ، قَطُّ، لَمّا، اَیّانَ، مَتی، اَلآن».
إذْ: إذْ ظرفیه به اشکال گوناگون می‌آید که ظرف زمان ماضی مربوط به مبحث مفعول‌فیه است و آن در اغلب حالاتش مضاف به جمله، مبنی بر سکون و محلاً منصوب است.
«وَاذْکُرُوا إذْ اَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فی‌الأرْضِ» (انفال: ۲۶)
«و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روی زمین گروهی اندک و زبون بودید»
أمْسِ: اگر از “أمْسِ” روز گذشته اراده‌شود مبنی بر کسر است، اما اگر مقصود از “أمس” یکی از روزهای گذشته باشد و یا این که الف و لام بر آن واردشود و یا این که اضافه‌گردد معرب است.
«یا موسی اَتُرِیدُ أن تَقْتُلَنِی کَمَا قَتَلْتَ نَفْسَا بالاَمْسِ» (قصص: ۱۹)
«‌ای موسی آیا میخواهی مرا بکشی همان گونه که دیروز انسانی را کشتی»
مُذْ: اگر بعد از “مُذْ” اسم مرفوع، جمله‌ی اسمیه و فعل ماضی بیاید، ظرف و مبنی بر سکون و محلاًمنصوب است.
«ما شَکَکتُ فِی الحَقِّ مُذ أُرِیتُهُ» (خطبه:۴)
«از روزی که حق به من نشان داده شد هرگز در آن شک و تردید نکردم»
مُنْذُ: مانند مُذْ اگر اضافه‌نشود، مبتدا محسوب می‌شود. «مُنذُ قَبَضَ اللّهُ نَبِیَّهُ (ص) حَتَّی یَومِ النَّاسِ هذا» (خطبه:۶) «از هنگام وفات پیامبر تا امروز حق مرا از من باز داشته و به دیگری اختصاص دادند»
قَطُّ: ظرف زمان برای گذشته، نفی یا استفهام قبل از آن می‌آید، مبنی بر ضم محلاًمنصوب.
لمّا: مخصوص ماضی است و جوابش نیز فعل ماضی می‌باشد: «فَلَمَّا نجَّاکُم اِلَی البَرِّ أَعرَضتُم» (اسراء: ۶۷)
«اما هنگامی که شما را به خشکی نجات دهد روی میگردانید»
اَیَّانَ: به دو صورت می‌آید: ۱٫ شرطیه ۲٫ استفهامیه
اَیَّان شرطیه ظرف زمان است و دو فعل مضارع را مجزوم می‌کند. «اَیَّان تذهب أذهب»
أیّان استفهامیه، ظرف به معنای مبنی با آن از آینده سوال می‌شود. «أیَّانَ یَومُ القیامهِ» (القیامه: ۶)
«روز قیامت چه وقت است»

۲-۴-۷ حروف

حرف کلمه‌ای است که دلالت بر معنای غیرمستقل می‌کند و همواره نیازمند دیگر کلمات است. اهمیت حروف به دلیل تعیین نقش واژهی پس از خود میباشد. حروف در زبان فارسی به سه دسته تقسیم می‌شوند: حرف‌های ربط یا پیوند، حرف‌های اضافه، حرف‌های نشانه. حرف اضافه کلمهای است که پیش یا پس از اسمی آورده میشود تا وابستگی اسم یا جانشین اسم را به کلمهی دیگر نشان دهد. از پیوستن حرف اضافه به اسم، ” وابستهی اضافی ” ساخته می‌شود؛ وابستهی اضافی اگر وابستگی (تعلق) به فعل داشته باشد، این وابستگی یا قیدی است یا مفعولی و در این حالت می‌توان آن راوابستهی قیدی یا مفعولی نام داد. وابستهی قیدی احوال و شرایطی را که با فعل ملازمه دارد یا فعل در آن انجام یافته است بیان میکند. مانند:
مناینجادیرماندمخوار گشتم عزیزاز ماندندائمشود خوار
از ماندن وابستهی قیدی برای فعل خوار شد؛ معادل قید علت است. (خطیب رهبر:۱۳۷۹، ۳)
برخی از حرفهای وابستگی ساده با حرف پیوند(ربط) و گاه پیشوند و گاه با قید مشترک است و برحسب نقشی که در جمله برعهده دارد گاه حرف پیوند به شمار میرود و گاه قید و گاه حرف اضافه و گاه پیشوند فعل. مانند باز
باز: حرف پیوند برای عطف
بوستانشدهمچونرویدوستان باز رویدوستان چون بوستان
باز: قید شمار
شرمش از چشم میپرستان باد نرگس مست اگر بروید باز (همان:۱۰)
حرف ربط یا پیوند نیز کلمهای است که دو کلمه یا دو ترکیب یا دو گروه مرکب از چند کلمه یا دو جمله را بهم پیوند دهد. (همان:۳۱) برخی از حروف ربط میتواند، جملهای را مؤول به قید برای جملهی دیگر قرار دهد.
حروف در زبان عربی نیز انواعی دارد که عبارتند از: حروف جر، حروف استثنا، ندا، مشبه‌بالفعل، مفاجاه، تنبیه، تفصیل، ناصبه، جازمه، شرط، تحقیق، تحضیض، استقبال، عطف، ردع، استفهام، نفی، جواب، تفسیر. اگرچه حرف به صورت مستقل نقش محسوب نمی‌شود اما در بسیاری از موارد معانی و مفاهیم قیدی ایجادمی‌کنند یا خود دارای این مفاهیم هستند. فرشیدورد در این مورد میگوید «کلمات در عربی از لحاظ لفظ و به مقتضای تاثیری که در اعراب دارند طبقه بندی شدهاند، مثلاً ” اَن و لن و کی و اذن را حرف ناصبه نامیدهاند از این جهت که تمام فعل مضارع را نصب میدهند در حالیکه از اینها “اَن و کی” حرف به معنی عربی آنند ولی “لن و اذن” معنی ظرفی و قیدی دارند و فقط به خاطر نصب دادن مضارع است که چوب ” اَن و کی” را خورده و حرف شمرده شدهاند و همین طور است در مورد “کأنّ، اِنّ، لیت و لعل” که همه قیدند ولی به تبعیت از ” اَنّ و لکنّ ” که حرفند و به واسطهی آن که همه ناصب اسماند و رافع در خبر، در شمار حروف آمدهاند. بنابراین جای شگفتی نیست اگر ببینیم که بعضی از حروف عربی در فارسی کار قید، صوت و اسم را میکنند» (۱۳۵۸: ۱۲۸-۱۲۹). حروف در زبان عربی هر یک معانی مشخص خود را دارد و نمی‌توان آنها را به جای یک دیگر به کار برد. مثلاً دو حرف “حتی” و “الی” بر معانی خاصی از انتها و غایت دلالت می‌کند که جایگزینی هر یک به جای دیگری موجب تغییر معنی می‌گردد. بعضی از تفاوتهای این دو حرف عبارتنداز:
۱-دلالت"إلی” بر انتهای غایت، اعم از حتی است؛ زیرا “إلی” برای انواع انتها به کار می‌رود؛ خواه ما بعد آن آخرین جزو ما قبلش باشد، خواه نباشد. بدین ترتیب گفته می‌شود:” نمتُ إلی آخر الیل"، “نمتُ إلی الصباح"؛ ولی “حتی” غالباً در مورد آنچه آخر یا متصل به آخر است به کار می‌رود.
۲-بر خلاف “إلی” فعل قبل از “حتی” تدریجاً و اندک اندک به پایان می‌رسد. بر این اساس می‌توان گفت: ” کتبتُ إلی زید"؛ ولی عبارت ” کتبتُ حتی زید” صحیح نیست؛ چون کتابت تدریجاً به نهایت خود یعنی “زید"، نمی‌رسد. (ابن الرسول، ۱۳۹۰: ۱۱)
بنابراین اهمیت حروف در افادهی معانی ویژه تا به حدی است، که جایگزینی هیچ یک به جای دیگری امکان پذیر نیست. برخی از حروف عربی که دارای معنای قیدی میباشد، عبارتند از:

نظر دهید »
دانلود پایان نامه با موضوع کاهش زمان سفر درون ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع
 

Bus detection based on sparse representation for transit signal priority.

 

Sun, Xu. Lu, Huapu. Juan, Wu.

 

۲۰۱۳

 

میانگین زمان انتظار در تقاطع برای اتوبوس ها و خودرو های شخصی؛ میانگین حد اکثر طول صف، مجموع میانگین زمان های انتظار اتوبوسها و مسافران

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

 

مدل ریاضی و شبیه سازی

 
 

A rule-based model for integrated operation of bus priority signal timings and traveling speed.

 

Ma, Wanjing. Liu, Yue. Han, Baoxin.

 

۲۰۱۳

 

میزان تاخیر، مصرف سوخت و آلودگی ایجاد شده توسط خودرو های شخصی و اتوبوس ها

 

مدل ریاضی و شبیه سازی با نرم افزار VISSIM

 
 

A signal priority algorithm for BRT based on intersection resourceintegration

 

Zhaosheng, Yang. Chunlin, Tian. Songnan, LiuA.

 

۲۰۱۳

 

میانگین زمان انتظار در تقاطع برای اتوبوس ها و تاثیر بر ترافیک خودرو های شخصی

 

مدل ریاضی

 

۲-۴-۱-۱- جمع بندی و شکاف تحقیقاتی در موضوع اولویت دهی در تقاطع ها:با وجود اینکه در اکثر مطالعات قابلیت اطمینان به عنوان یکی از اساسی ترین شاخص ها در کارایی و اثر بخشی حمل و نقل عمومی ذکر شده، لیکن در اکثر مطالعات انجام شده از دیدگاه زمان سفر به میزان تاخیر در تقاطع ها توجه شده و از جنبه ایجاد پراکندگی در زمان بندی اتوبوس ها و کاهش قابلیت اطمینان به این موضوع توجه کافی نشده است. در تمام این مطالعات به جز یک مورد [۱۸] زمان بندی و سرعت حرکت اتوبوس ها به عنوان یک پارامتر، و زمان بندی چراغ راهنمایی به عنوان یک متغیر تصمیم در نظر گرفته شده است، که این باعث کاهش انعطاف پذیری سیستم اولویت دهی می شود. علاوه بر این در مواردی که دو خط سامانه اتوبوس های تندرو در یک تقاطع به یک دیگر برخورد کنند این مدل ها قادر به تصمیم گیری بهینه نمی­باشند. در اغلب موارد خطوط اتوبوسرانی تندرو به صورت دو طرفه می­باشند، لذا در زمان اولویت دهی در تقاطع باید با توجه به زمان رسیدن اتوبوس ها در هر دو جهت مسیر حرکت تصمیم گیری شود و در مطالعات انجام شده به این موضوع اشاره ای نشده است.
تاکنون در تمام مطالعات انجام شده تقاطع ها به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند، به این معنی که در زمان تصمیم گیری جهت اولویت دهی به اتوبوس ها در یک تقاطع، به زمان رسیدن آن اتوبوس به تقاطع های بعدی و وضعیت چراغ راهنمایی در آن تقاطع ها توجهی نمی­ شود، از طرف دیگر به زمان رسیدن اتوبوس های بعدی به تقاطع مورد نظر و وضعیت چراغ راهنمایی در صورت دادن یا ندادن اولویت به اتوبوس حاضر در تقاطع توجه نمی­ شود. از این رو می­توان نتیجه گرفت که مطالعات انجام شده فاقد یک دید گاه کل نگر به کل مسیر سامانه اتوبوس های تندرو می­باشد و همواره تقاطع ها به صورت جداگانه مورد بحث قرار گرفته اند.
۲-۴-۲- بهینه سازی جدول زمان بندی و سرفاصله زمانی بین اتوبوس ها : زاهو[۲۳] و همکارش یک روش بهینه سازی ریاضی شامل ساختار مسیر و سرفاصله زمانی مطرح کردند. آن ها به دنبال ارائه روشی جهت حداقل کردن هزینه سفر برای مسافران و در این حال حداکثر کردن پوشش شبکه بودند. هدف مطالعه آنها رسیدن به یک مدل ریاضی که در مقیاس بزرگ با بهره گرفتن از روش های فرا ابتکاری قابل حل باشد، بود. [۲۰]
خالد عبد القنی[۲۴] و همکارانش یک مدل شبیه سازی داینامیک جهت برنامه ریزی سرویس دهی سامانه اتوبوس های تندرو در شبکه های حمل و نقل مطرح کردند. در این مدل ویژگی های مختلفی از جمله خط اختصاصی در قسمت سمت راست مسیر، توقف های محدود شده ( سرویس سریع السیر)، زمان بندی چراغ راهنمایی در تقاطع، افزایش زمان سوار شدن مسافر ها را مورد توجه قرار دادند. نتایج شبیه سازی نشان از افزایش ظرفیت جا به جایی مسافر به وسیله سامانه اتوبوس های تندرو دارد. [۲۱]
چو آن جو و همکارا نش[۲۵] مدلی جهت بهینه سازی سرفاصله زمانی بین اتوبوس ها ارائه دادند، و این مدل در مقیاس بزرگ با بهره گرفتن از الگوریتم ژنتیک حل می­ شود. هدف مدل ارائه شده حداقل کردن زمان سفر و انتظار مسافران و هزینه عملیاتی اتوبوس ها می­باشد. این مدل سه نوع خط اتوبوس با تعداد توقف های متفاوت (در همه ایستگاه ها، در بعضی ایستگاه ها و فقط یک ایستگاه) را مورد برسی قرار می­دهد و این از ویژگی های مثبت این مدل می­باشد. [۲۲]
آقای لینگ و همکارانش[۲۶] توجه به سر فاصله زمانی و مسیر یابی با توجه به تقاضا را نکته کلیدی در بهینه سازی زمان بندی سامانه اتوبوس های تندرو می دانند. آنها یک مدل برای بهینه سازی فاصله زمانی و مسیر یابی جهت رسیدن به حداقل زمان سفر و هزینه حمل و نقل برای مسافران ارائه دادند و برای حل این مدل از یک الگوریتم ژنتیک استفاده کردند که نتایج پیاده سازی آن توان مدل در جهت بهینه سازی زمان بندی را نشان می­دهد. [۲۳]
آقای گانگ و همکارانش[۲۷] بهینه سازی مدیریت عملیات و زمان بندی اتوبوس های تندرو را کار بسیار مشکلی می دانند. آن ها برای این کار مدیریت عملیات موازی سامانه اتوبوس های تندرو بر پایه دیدگاه ACP[28] ایجاد کرده اند. ACP بر پایه کل نگری بنا شده و یک روش جدید برای فکرکردن درباره حل مدل های پیچیده ارائه می­دهد، و در این مقاله از آن برای حل مدل های ترافیکی استفاده شده است. نتایج پیاده سازی این روش در یکی از خطوط اتوبوس های تندروی شهر گوانژو نشان می­دهد این روش توانایی کاهش زمان سفر و رفع مشکل تراکم را دارد. [۲۴]
آقای یانگ و همکارانش[۲۹] می گویند مدل های مربوط به ترافیک درون شهری با توجه به ویژگی های تقاضای سفر و سایر پارامتر ها جزو مسائل پیچیده می­باشند و مدل های صف یکی از بهترین روش ها جهت پیاده سازی این مدل های دینامیک می­باشد. آن ها از این روش برای زمان بندی حرکت اتوبوس های تندرو استفاده کردند. ولی این مدل را بر روی یک مثال عددی واقعی آزمایش نکرده اند و صرفاً به ارائه روش برای حل مساله پرداخته اند. [۲۵]
در ادامه موارد ذکر شده در بالا به صورت خلاصه در جدول ۲- ۵ آورده شده است.

 

جدول ۲-۵: خلاصه شکاف تحقیقات

 
 

نام مقاله

 

نویسنده

 

تاریخ

 

تابع هدف

 

روش حل

 
 

Optimization of transit network layout and headway with a combined genetic algorithm and simulated annealing method

 

F. Zhao, X. Zeng

 

۲۰۰۷

نظر دهید »
پایان نامه ارشد : دانلود فایل ها در مورد پیش بینی تراوش ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

این نوع پیزومتر متشکل از یک سر پیزومتر است که از آن یک سیم منشعب و با اتصال به نقطه اندازه ­گیری، ثبت داده ­ها را میسر می­سازد. سر پیزومتر متشکل از یک قطعه متخلخل مانند سرامیک یا سنگ متخلخل و یک دیافراگم فلزی سفت است. دیافراگم از یک طرف به قطعه متخلخل و از طرف دیگر به یک قطعه سیم پیش کشیده متصل است. هنگامی که بر اثر تغییر در فشار آب ­حفره­ای، دیافراگم تغییرشکل می­دهد، کشش سیم متصل به آن تغییر می­ کند. از آن­جا که فرکانس طبیعی سیم تابع کشش اعمال شده به آن است، با ثبت فرکانس در حالت جدید و کالیبره کردن سیستم، می­توان فشار آب ­حفره­ای را اندازه ­گیری نمود. برای تعیین فرکانس سیم در حالت جدید، از یک قطعه آهن­ربای الکتریکی که سیم در میان آن قرار گرفته است، استفاده می­ شود. در هر مرحله با مرتعش شدن سیم در میدان آهن­ربای مذکور یک ولتاژ الکتریکی با فرکانس مشابه سیم حاصل می­ شود که مقدار آن توسط دستگاه­های اندازه ­گیری متصل به سیستم قابل تعیین است. در این صورت، با اندازه ­گیری فرکانس طبیعی سیم در هر لحظه و کالیبره کردن آن بر حسب فشار وارد شده بر دیافراگم، می­توان فشار آب ­حفره­ای را تعیین نمود. با توجه به این­که در این نوع پیزومتر انتقال داده ­ها از طریق جریان الکتریسیته در سیم رابط صورت می­گیرد، از این رو اندازه ­گیری فشار آب ­حفره­ای نیز توسط دستگاه­های الکتریکی مناسب و با اتصال به دستگاه­های دیتالاگر انجام می­ شود. دیتالاگر را می­توان در هر ارتفاعی نسبت به سر پیزومتر مستقر ساخت[۲۴] .(Hanna, 1985)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

این نوع پیزومتر در صورت نصب صحیح، قادر به اندازه ­گیری فشار آب­ حفره­ای کمتر از فشار اتمسفر نیز خواهد بود. پیزومترهای تار مرتعش نسبت به سایر پیزومترها گران­تر هستند ولی دقت قرائت در آن­ها از سایر پیزومترها بسیار بالاتر است. با توجه به دقت بالای این پیزومترها و بررسی نتایج حاصل از این پیزومترها در سد ستارخان، در این مطالعه از نتایج حاصله از این پیزومترها جهت تعیین فشار آب­ حفره­ای در بدنه این سد استفاده شده است.
۳-۹ پیزومترها در بدنه سد ستارخان:
در طول محور سد، ۲ مقطع ابزار بندی، در طول محور سد در نظر گرفته شده است. انتخاب این مقاطع با این فرض انجام گرفته که امکان کنترل پایداری سد در مقاطع انتخابی میسر باشد.
مقاطع مورد مطالعه، مقاطع ۱۷۰+۰ و ۳۲۰+۰ می باشند. در هر دوی این مقاطع پیزومترها در چهار تراز مختلف نصب شده ­اند. در بالاترین تراز یا تراز ۱۵۶۰ (نسبت به سطح آب­های آزاد) پیزومترهای V1 و V2 در مقطع ۱۷۰+۰ و همچنین V11 و V12 در مقطع ۳۲۰+۰ نصب شده ­اند. همانطور که در قبل اشاره شد، پیزومترهای مذکور در بالاترین تراز نصب شده ­اند و با بررسی های به عمل آمده در مورد تراز آب مخزن مشاهده می­ شود که این پیزومترها عموما بالاتر از سطح فریاتیک آب بوده ­اند و در اکثر مواقع فشار آب حفره­ای منفی را نشان می­ دهند.
در تراز ۱۵۳۰ پیزومترهای V3 و V4 در مقطع ۱۷۰+۰ و V13 و V14 در مقطع ۳۲۰+۰ نصب گردیده­اند. در تراز ۷/۱۵۲۹ پیزومتر V5 در مقطع ۱۷۰+۰ و V15 در مقطع ۳۲۰+۰ نصب شده ­اند. در پایین­ترین تراز نیز پیزومترهای V6 تا V10 در مقطع ۱۷۰+۰ و V16 تا V20 در مقطع ۳۲۰+۰ نصب گردیده­اند. لازم به ذکر است که پیزومتر V10و V20 در پوسته بالادست سد نصب گردیده­اند. در ادامه محل نصب پیزومترها در دو مقطع فوق­الذکر آمده است.

نمای شماتیک مقطع ۱۷۰+۰

نمای شماتیک مقطع ۳۲۰+۰

  •  
  • بررسی داده ­های ابزاردقیق در بدنه سد ستارخان

همانطور که در بخش قبلی اشاره شد، جهت اندازه ­گیری میزان تراوش و فشار آب ­حفره­ای در بدنه سد ستارخان از ۲۰ عدد پیزومتر تار مرتعش در دو مقطع ۱۷۰+۰ و ۳۲۰+۰ استفاده شده است. در هر مقطع در چهار تراز ارتفاعی مختلف این پیزومترها نصب گردیده است. داده های پیزومتریک مورد استفاده در این تحقیق، داده ­های قرائت شده در طول مدت حدود شش سال و نه ماه، از تیرماه ۱۳۸۳ تا اسفندماه سال ۱۳۸۹ می­باشد. مجموعه داده مورد استفاده در این بازه شامل داده­هایی است که در بازه­های زمانی ده روزه تا دو هفته­ای برداشت شده و شامل ۱۶۹ قرائت مختلف و مجموعا ۱۸۳۶ داده منحصر به فرد می­باشد، که در محاسبات مورد استفاده قرار گرفته است. در ادامه و در فصل بعدی اقدام به صحت­سنجی داده ­های پیزومتریک شده و توضیحات تکمیلی در این زمینه ارائه شده است.

  •  

نتایج تحقیق

  •  
  • مقدمه

در این فصل ابتدا به مجموعه داده ها و نحوه تقسیم ­بندی آن­ها پرداخته خواهد شد، سپس نحوه مدل­سازی و ساختار شبکه ارائه خواهد شد. در انتها با به­ کارگیری پارامترهای آماری مختلف، مدل ارائه شده مورد صحت سنجی قرار خواهد گرفت.

  •  
  • مجموعه داده‌ها

برای استفاده از روش‌های داده کاوی[۵۰] نظیر شبکه‌های عصبی، مدل­های فازی، ژنتیک پروگرامینگ[۵۱] و…، در اختیار داشتن مجموعه داده مناسب از الزامات اساسی می‌باشد. برای هر مجموعه داده سه ویژگی لازم است]۲۵(Kohonen, 1988) [:

  • قابل اعتماد بودن، یعنی واقعی و دقیق باشد.
  • با توجه به ابعاد و پیچیدگی‌های مسئله تعداد داده کافی باشد.
  • تمام جنبه‌های مسئله را پوشش دهد.

ابتدا بر اساس رابطه و تناسب تغییرات سطح آب پشت مخزن و تغییرات فشار آب حفره‌ای، پیزومترهای خراب شناسایی و داده های حاصل از آن کنار گذاشته شدند. بر این اساس، مجموعه داده گردآوری شده شامل۱۶۸۴ داده پیزومتریک شد. این مجموعه، اطلاعاتی شامل مختصات محل قرارگیری پیزومتر  ، تاریخ قرائت پیزومترها، سطح آب پشت سد، را در بر می‌گیرد. در جهت توسعه مدل، تاریخ قرائت پیزومترها با ارتفاع آب پشت سد ترکیب شد و ورودی نسبت فاصله زمانی به­ صورت  در نظر گرفته شد.

نظر دهید »
دانلود منابع پژوهشی : پروژه های پژوهشی درباره روابط ساختاری ابعاد شخصیتی نئو ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

تقریباً یک چهارم افراد مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری رفتارهای احتکار یا احتکار دارند، اما در شرایط بالینی این رفتار به ندرت تابلوی بالینی مسلط را تشکیل می دهد (جنایک[۱۲۸] و همکاران، ، ۱۹۹۸؛ به نقل از محمود علیلو، ۱۳۸۲). این افراد حجم وسیعی از اشیا ی بی استفاده یا بی ارزش را جمع آوری و نگهداری می کنند، ولی گاهاً نیز ممکن است که وسواس احتکار معطوف به اشیای با ارزش باشد و این حالت امر تشخیص را پیچیده­تر می نماید. در این موارد، تشخیص بیشتر متمرکز بر پریشانی ناشی از دست دادن یا شکست در به دست آوردن شی کلکسیونی، یا اختلال عملکرد ناشی از جمع آوری و فعالیت های مرتبط با آن (به عنوان مثال، ایجاد مشکلاتی در زمینه ی رفتن به سر کار به دلیل تمایل به گردآوری مجموعه های کلکسیونی) است.
ترس اصلی این دسته از اشخاص این است که ممکن است چیزی را که دور میاندازند در آینده مورد نیازشان باشد. یکی از مشکلات اصلی آنها این است که نمی توانند تصمیم بگیرند چه چیزی را دور بیاندازند و چه چیزی را نگهداری نمایند (فراست، ۱۹۹۶ ؛ به نقل از محمودعلیلو، ۱۳۸۲). احتمال از دست دادن بعضی از اشیا در این بیماران اضطراب قابل ملاحظه ای را تولید می کند و وارسی اشیاء از این نظر برایشان آرامشی هرچند موقتی پدید میآورد. این زیرمجموعه مقاوم ترین شکل اختلال وسواسی – جبری به درمان است.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

۴-۶-۲ زیرگونه ی وسواس فکری

وسواسهای فکری، افکار، تکانه ها یا تصاویر ذهنی و یا آمیزه ای از آنها هستند که ناخواسته و مزاحم تلقی شده و در مقابل آنها مقاومت می شود. خواستگاه این افکار درونی تلقی می شود (راکمان و هاجسون، ۱۹۸۰). محتوای وسواسهای فکری معمولاً در ارتباط با آلودگی، خشونت و پرخاشگری، آسیب، بیماری، نظم و ترتیب، مسائل جنسی و مذهبی است و با تردیدهای فراگیر همراه می باشند.
در بسیاری از مبتلایان به وسواس این افکار با یک احساس منفی و شدید و اضطراب همراه می شود. در نتیجه احتمال دارد که توسط فرایند شرطی شدن به دیگر محرک های خنثی نیز ارتباط پیدا کنند. این امر موجب میشود تا مزاحمت و فراوانی این افکار افزایش یابند. این امر منجر به تلاشهایی برای کاهش این افکار می شود و در نهایت منجر به اشتغال ذهنی فراوان و اضطراب در فرد می گردد (راسموسن و ایزن، ۱۹۹۸). بعضی از افراد ممکن است صرفاً دارای افکار وسواسی باشند و بعضی دیگر دارای رفتارهای اجباری ذهنی یا پنهان می باشند. به این حالت خنثی سازی پنهان نیز گفته می شود (دسیلوا، ۲۰۰۳). اجبارهای ذهنی بعد از وسواسهای شستشو و وارسی نمودن سومین شکل شایع فعالیت وسواسی اند.

۷-۲ رویکرد ابعادی به آسیب شناسی OCD

در آسیب شناسی روانی دو دیدگاه مقوله ای و ابعادی برای طبقه بندی وجود دارد (کلارک و واتسون، ۱۹۹۹). در رویکرد ابعادی می توان اندازه های کمی متفاوتی از یک ویژگی را به افراد نسبت داد و طبقات مجزا برای آن ویژگی وجود ندارد، بلکه پیوستاری بین دو قطب انتهایی وجود دارد که به لحاظ کمی با هم تفاوت دارند. ازطرف دیگر، در رویکرد مقوله ای[۱۲۹] طبقات مجزا برای یک ویژگی وجود دارد و این طبقات به طور کیفی از هم متمایز می شوند. به عبارت دیگر براساس وجود یا عدم وجود یک یا چند ویژگی طبقات از هم جدا می شوند. در رویکرد مقوله ای بین بهنجاری و نابهنجاری پیوستگی وجود ندارد. رویکرد مقوله ای به محقق کمک می کند تا مشکل مشخصی را برای تحقیق انتخاب نماید. اما، در رویکرد ابعادی بر توزیع بهنجار صفات تاکید می شود و آسیب شناسی روانی به صورت انحراف بیش از اندازه ی فرد از سایرین در پیوستاری از تفاوتهای فردی مفهوم سازی می گرد. به عبارت دیگر در این رویکرد، بین سلامت روانی و آسیب روانی درجاتی از عملکرد وجود دارد که هر فرد می تواند مقداری از این درجات را به خود اختصاص دهد. به علاوه نقاط برشی بر روی پیوستار می تواند تعیین شوند تا مرزی بین عملکرد بهنجار و نابهنجار به وجود آید.
رویکرد ابعادی نسبت به رویکرد مقوله ای بهتر می تواند الگوهای سازگاری یا تطابق فرد را به تصویر بکشد تا بتوان تصویر پیچیده تری از نقاط قوت و ضعف فرد به دست آورد. لذا به کارگیری هر دو رویکرد می تواند اطلاعات تکمیلی برای محقق فراهم آورد.
انتخاب رویکرد ابعادی یا مقوله ای، تلویحات مهمی برای تحقیق در پی دارد (کلارک و واتسون، ۱۹۹۹). زمانی که محقق رویکرد ابعادی را اتخاذ می­ کند، نمونه تحقیق میتواند بالینی یا غیربالینی باشد واز ابزارهای سنجش ابعادی (مانند مقیاسهای خودسنجی[۱۳۰]) استفاده شود که به محقق امکان می­دهد دامنه ی کاملی از شدت اختلال را مورد سنجش قرار دهد. زمانی که رویکرد مقوله­ای مد نظر است، ابزار سنجش باید بتواند طبقات تشخیصی مجزایی را از هم تمیز دهد. برای مثال مصاحبه های نیمه ساختاریافته تشخیصی مانند برنامه­ی مصاحبه ی اختلالات اضطرابی DSM-IV.
تحقیقاتی که نگاه ابعادی به آسیب شناسی دارند، نتایج حاصله از تحقیق بر روی حالات خفیف تر در نمونه های غیربالینی را قابل تعمیم به اختلالات بالینی می دانند. از سوی دیگر، مدافعان رویکرد مقولهای ارتباط یا تعمیم پذیری این نتایج را به اختلالات بالینی مورد تردید قرار می دهند (کلارک و واتسون، ۱۹۹۹).
این سوال در آسیب شناسی وسواسها و اجبارها نیز مطرح است که آیا تفاوت کیفی بین علائم وسواسی-اجباری بین جمعیت بالینی و بهنجار وجود دارد یا خیر؟ برخی معتقدند که غرابت بسیاری از علائم نشانگر اینست که آنها کاملاً از رفتارها و تجربه ­های بهنجار متفاوتند (به نقل از دسیلوا، ۲۰۰۳). اغلب رویکردهای شناختی معتقدند که وسواسها و اجبارها بر روی یک پیوستار رخ میدهند (کلارک، ۲۰۰۴). یک دلیل بر این مدعا پژوهشی است که توسط استکتی، فراست و بوگارت[۱۳۱] (۱۹۹۶) انجام یافته است. آنها با بهره گرفتن از مقیاس وسواسی-اجباری ییل براون[۱۳۲] (Y-BOCS) نمرات متوسط دانشجویان را در این مقیاس بین ۵ تا ۶ (از ۴۰ نمره) به دست آوردند. اگر چه نمرات این دانشجویان کمتر از نمره برش این مقیاس( ۱۶ و بالاتر) بود، ولی بسیاری از آنها نمرات بالاتر از صفر به دست آوردند که نشان می دهد آنها درجاتی از علائم وسواسی و اجبار را دارا بودند. یافته ی فراست و همکارانش (۱۹۸۶ ؛ به نقل از دسیلوا، ۲۰۰۳) شواهد روشنی در این زمینه ارائه می دهد. نزدیک به ده درصد از نمونه­ مورد مطالعه آنها در زیرگونه وارسی مادزلی[۱۳۳] نمره ۵ (از دامنه نمره صفر تا نه) به دست آوردند و فقط ۳۴ درصد فارغ از علامت بودند (نمره معادل صفر)گرفته بودند. پژوهش دیگری درباره ی اجبارها نشان داد که در گروه غیر بالینی ۵۵ درصد از افراد برخی از رفتارهای آیینی را گزارش کردند (موریس و همکاران، ۱۹۹۷). راکمان و دسیلوا (۱۹۷۸) و سالکووسکیس و هاریسون (۱۹۸۴) معتقدند که این افکار از لحاظ شکل و محتوا در بین دو گروه یکسان هستند و تمایز بین آنها مشکل است. با این توصیف، انتخاب رویکرد ابعادی در زمینه ی آسیب شناسی و در نتیجه، در درمان وسواسهای بالینی کمک کننده خواهد بود (کلارک، ۲۰۰۴).

۸-۲ رویکردهای ابعادی به OCD و مطالعات تحلیل عاملی

رویکرد ابعادی به OCD از این مشاهده ریشه می گیرد که علائم و نشانه های OCDدر افراد مختلف از شدتهای متفاوتی برخوردارند و در دامنه ای از علائم بسیار خفیف (که اصطلاحاً وسواس فکری – عملی بهنجار نامیده می شود: راچمن و دسیلوا، ۱۹۷۸) تا علائم بسیار شدید در نوسان می باشند.مقیاسهای سنجش علائم OCD نشانگر وجود این طیف شدتی می باشند. مطالعات تحلیل عاملی[۱۳۴] این مقیاسها نشان داده که علایم وسواسی – جبری را می توان به تعدادی از ابعاد کلی کاهش داد (لکمن[۱۳۵] و همکاران، ۱۹۹۷؛ سامرفلد، ریشتر، آنتونی، و اسوینسون[۱۳۶]، ۱۹۹۹؛ تیلور[۱۳۷]، ۱۹۹۵).
راه حل های عاملی از مطالعه ای به مطالعه ای دیگر تا حدی متفاوت بودند، که این تفاوتها ناشی از ماهیت نمونه، مقیاس مورد استفاده برای ارزیابی علائم وسواسی - جبری، و تکنیک های تحلیلی عامل است. با این حال، موارد سازگار و مشابهی در مطالعات مختلف تحلیل عاملی بدست آمده که نشانگر این مطلب است که علائم وسواسی - جبری را می توان به به مجموعه ای از ابعاد قابل اعتماد (تکرار پذیر) تقسیم نمود. در حال حاضر، یکی از بهترین راه حل های عاملی مطالعه ای است که توسط لکمن و همکاران (۱۹۹۷) گزارش شده است، ومجددا در نمونه های اصلی این مطالعه و توسط سامرفلد و همکاران (۱۹۹۹) تکرار شده است. این راه حل عاملی، که مشابه بسیاری از راه حل های تحلیل عاملی دیگر می باشد، از چهار بعد تشکیل شده است:
وسواس فکری (تهاجمی، جنسی، مذهبی یا سوماتیک[۱۳۸]) و وسواس عملی وارسی نمودن
وسواس فکری تقارن و وسواس عملی نظم، شمارش و تکرار
وسواس عملی آلودگی و شستشو
وسواس عملی احتکار و جمع آوری
ابعاد مشخص شده در مطالعات تحلیل عاملی ماهیتا همبستگیهایی با یکدیگردارند، اگرچه این همبستگیها معمولاً بزرگ نیستند (۵۰/۰< r). با این حال، وجود این همبستگیها نشان می دهند که بسیاری از این عوامل احتمالا بر روی یک عامل مرتبه بالاتر بار می گیرند، فرض پایه درتجزیه و تحلیلهای عاملی بدین شرح است که هر یک از عوامل با مجموعه های مشخصی از مکانیسمها مرتبطند.

۹-۲ ارزیابی مدلهای ابعادی

مطالعات تحلیل عاملی ثابت نمی کنند که OCD ابعادی است. بلکه همانطور که تجزیه و تحلیلهای خوشه ای طبقات را ارائه میدهند، تحلیل­های عاملی نیز ابعاد را ایجاد می نمایند. بنابراین این سوال که رویکرد مقوله ای بهتر است یا رویکرد ابعادی، باید با در نظر گرفتن نقاط قوت و ضعف هر یک از این دیدگاه ها انجام بگیرد.
رویکردهای ابعادی، همانند آنهایی که در مطالعات تحلیل عاملی از ابزارهای سنجش علائم OC صورت گرفته اند، این مزیت را دارند که با موضوع در نوسان بودن [۱۳۹]OCS از لحاظ شدت، سازگار می باشند. مطالعات طولی نشان داده­اند که علائم وسواسی – جبری در جمعیت بزرگسالان (ولی نه در کودکان) تمایل به ثبات و حفظ وضعیت خودشان دارند (ماتایکس کولز و همکاران، ۲۰۰۲). در بالغین[۱۴۰]، تغییرات در نشانه ها بیشتر در درون ابعاد (و نه در بین ابعاد) رخ می دهد و تغییرات از یک بعد به بعد دیگر بسیار نادر است (ماتایکس کولز و همکاران، ۲۰۰۲). به عبارت دیگر، تغییرات در علائم وسواسی – جبری در جمعیت بزرگسالان به صورت کم و زیاد شدنهایی در درون ابعاد نشانه ای رخ می دهد و تغییرات مشاهده شده در جمعیت کودکان نیز بیشتر در درون طبقات رخ می دهد و نوسانات بین طبقه ای به ندرت دیده می شود.
در مجموع، پژوهش های موجود از این فرضیات حمایت می نمایند که ابعاد نشانه­ای وسواسی– جبری تمایل به حفظ ثبات خود در طول زمان دارند و تغییرات متمایلند که در درون ابعاد به وقوع بپیوندند. در واقع این همان چیزی است که انتظارش را داریم. بنا به این فرض که مجموعه ی مشخصی از مکانیزمها در طول زمان در افراد مبتلا به علائم وسواسی – جبری تعدیل می شوند (مثلاً، از طریق تحت درمان بودن).
سودمندی و محاسن مدل های ابعادی از طریق پاسخگویی به این سوال مورد قضاوت قرار می گیرد که آیا این مدل ها همبستگی ها و روابط معناداری دارند، از جمله همبستگی­هایی با سایر علائم، متغیرهای بیومتریک مرتبط با علائم وسواسی– جبری و همبستگی با پاسخهای درمانی. تعدادی از چنین یافته هایی در مطالعات گوناگونی بدست آمده است. برای مثال، اختلال وسواسی – جبری در درون خانواده ها نیز تغییرات درون ابعادی علائم وسواسی – جبری را از خود بروز می دهد. علائم وسواسی – جبری پرخاشگری، جنسی و تقارن دارای یک مولفه­ی خانوادگی می باشند، در حالیکه این مساله در مورد علائم احتکار و آلودگی صدق نمی نماید (لکمن، گرایس[۱۴۱]، بردمن[۱۴۲]، ژانگ[۱۴۳]، ویتیل[۱۴۴]، بندی[۱۴۵]، آلسوبروک[۱۴۶]، پترسون[۱۴۷]، کوهن[۱۴۸]، راسموسن، گودمن، مک داگال[۱۴۹] و پالز[۱۵۰]، ۱۹۹۹).
به طور کلی، مدلهای ابعادی، که علائم وسواسی – جبری در این مدل ها برخاسته از تعدادی از ابعاد در نظر گرفته می شوند، سودمندیهایی برای افزایش فهم ما در باب OCD دارند. اگرچه، تحقیقات بیشتری با بکارگیری ارزیابیهای گسترده تر علائم وسواسی – جبری نیاز می باشد تا با اطمینان بیشتری بتوان در مورد برازنده ترین مدل ابعادی اظهار نظر نمود.

۱۰-۲ مزیت رویکردهای ابعادی

رویکردهای ابعادی و مقوله ای مختلفی برای فهم علائم وسواسی – جبری اغلب در انزوا از هم گسترش یافته اند. ولی هم اکنون زمان آن رسیده که مطالعات جدید به مقایسه ی این دو رویکرد بپردازند. این مدلها از طریق بررسی میزانی که به ما در فهم، پیش بینی و درمان علائم وسواسی – جبری کمک می نمایند، مورد مقایسه قرار می گیرند.
رویکرد مقوله ای به زیرگونه های OCD نسبت به رویکرد ابعادی دارای دو محدودیت عمده است. نخست اینکه، در نظر گرفتن زیرگونه های علائم وسواسی – جبری به صورت مقوله ای با این مشاهدات که علائم وسواسی – جبری از نظر شدت بر روی پیوستاری در نوسانند، مغایر است. رویکرد مقوله ای معتقد است که فردی یا در درون زیرگونه ای جای می گیرد یا جایی در آن زیر گونه ندارد. و این طرز تلقی از اختلال OCD با وجود دامنه ای از علائم وسواسی – جبری و از جمله وجود علائم وسواسی – جبری بهنجار، سازگار نیست. محدودیت بعدی اینست که وجود طبقات مجزا و غیر همپوشی از علائم وسواسی – جبری در عالم واقع بیشتر یک استثنا می باشد، تا یک قاعده و حالت کلی.
بنابراین مدلهای ابعادی، به ویژه مدل­هایی متشکل ار ابعاد همبسته، با الگوهای همبسته­ی علائم وسواسی – جبری سازگاری بیشتری دارند. افراد مبتلا به OCD از لحاظ شدت علائم وسواسی – جبری در درون هریک از این ابعاد، از همدیگر متفاوت می باشند و از آنجاییکه این ابعاد همبسته اند، افراد احتمالا به بیش از یکی از انواع علائم وسواسی – جبری (برای مثال، رفتار وسواسی شستشو به همراه تشریفات واررسی) مبتلا می گردند.

۱۱-۲ شخصیت و طبقه بندی مورد توافق در باب آن

زمینه روانشناسی شخصیت در طول قرن بیستم با موضوعات طبقه بندی درگیر بوده است. ازدیاد طبقه بندیهای رقیب، که از لحاظ اصطلاح شناسی و تعداد و ماهیت ابعاد مطرح شده متفاوت بودند موجب آشفتگی این حیطه شد ( کلارک و واتسون، ۱۹۹۹؛ واتسون، کلارک، و هارکنس[۱۵۱]، ۱۹۹۴). این کمبود انسجام مانع بسیار جدی برای توسعه روانشناسی شخصیت بود تا زمانی که به تدریج نوعی اشتراک نظر در ۱۹۸۰ ظهور پیدا کرد. تسهیل در فراهم شدن اشتراک نظر به این دلیل بوقوع پیوست که به طور واضح چنین در نظر گرفته شد که شخصیت به صورت سلسله مراتبی، از تعداد زیادی از ویژگیهای خاصی که از تعداد بسیار کمی از خصوصیات عمومی منشعب شده اند، تشکیل یافته است (دیگمن[۱۵۲]، ۱۹۹۷؛ مارکون[۱۵۳]، کروگر و واتسون، ۲۰۰۵). چنین درکی، محققان شخصیت را به ترکیب مدلهای مختلفی که از یک تا چندین ویژگی مشخص تشکیل شده بودند، در یک سیستم یکپارچه توانمند کرد. طبقه بندی سطح پایین تر هنوز به طور کامل طراحی نشده است، اما سطوح بالاتر از پیش به خوبی درک شده اند. آنها از طریق دو طرح عمده و برجسته توصیف شده اند که به «پنج عامل بزرگ[۱۵۴]» و «سه عامل بزرگ[۱۵۵]» معروف هستند. مدل پنج عاملی یا پنج عامل بزرگ، به صورت تلاشهایی برای درک سازمان توصیف کننده های ویژگیها در زبان طبیعی، ظهور پیدا کرد. تحلیلهای ساختاری این توصیف کننده ها به طور مکرر پنج عامل گسترده را نشان داد که عبارتند از: نوروتیسم، برونگرایی، بازبودن به تجربه، توافق، و باوجدان بودن. این ساختار، از طریق پنج عامل مشاهده شده در هر دو شکل خود گزارشی و گزارش همسالان ، در تحلیلهای انجام گرفته در مورد کودکان و بزرگسالان ، و بررسی در بین انواع گسترده ای از زبانها و فرهنگها مورد تأیید قرار گرفت (کوتو و همکاران، ۲۰۱۰).
طرح سه عامل بزرگ شامل ابعاد سطح بالاتری از هیجان پذیری منفی[۱۵۶]، هیجان پذیری مثبت[۱۵۷] و عدم بازداری در برابر مقید بودن می باشد (کلارک و واتسون، ۱۹۹۹؛ مارکون[۱۵۸] و همکاران.، ۲۰۰۵). این مدل از طریق کارهای پیشگامانه آیزنک و همکارانش ظهور پیدا کرد. آیزنک عامل ها را نوروتیسیسم، برونگرایی، و سایکوتیسیسم[۱۵۹] نامگذاری کرد، هرچند، بعد اخیر بهترین نشان دهنده تفاوتهای فردی در عدم بازداری در برابر مقید بودن است (کلارک و واتسون، ۱۹۹۹؛ دی. واتسون و کلارک، ۱۹۹۳). متعاقباً نظریه پردازان دیگر (گاگ[۱۶۰]، ۱۹۸۷؛ تلگن[۱۶۱]، ۱۹۸۵؛ واتسون و کلارک،۱۹۹۳؛ به نقل از کوتو و همکاران، ۲۰۱۰) مدل سه عاملی مشابهی را ارائه کردند. هرچند باید متذکر شد که بعداً تلگن مدل خود را با تقسیم کردن هیجان پذیری مثبت به شکلهای «عاملی[۱۶۲]» (شامل غالب و ادعا کننده) و «اجتماعی» (شامل، جامعه پذیری و وابستگی) به طرح «چهار عاملی[۱۶۳]» توسعه داد (کوتو و همکاران، ۲۰۱۰). کلارک و واتسون (۱۹۹۹) دریافتند که تمامی این مدلها همگرا[۱۶۴] هستند و یک ساختار را مشخص می کنند.
با تثبیت روانشناسی شخصیت حول یک چهارچوب مورد توافق، شواهد مربوط به اعتبار طبقه بندیها افزایش پیدا کرد. مدلهای پنج عامل بزرگ و سه عامل بزرگ در بین فرهنگهای زیادی در جهان تکرار شد. پایایی قابل توجه ویژگیهای شخصیتی در طول زمان از طریق مطالعات طولی زیادی مورد تأیید قرار گرفت. فراتحلیل های اخیر تصدیق کرده اند که ویژگیهای شخصیتی اساساً در بسیاری از نتایج از قبیل عملکرد تحصیلی، اکتساب شغل، طلاق، رضایت از زندگی، سلامت درونی، بیماریهای جسمانی و طول عمر نقش داشته اند (کوتوو و همکاران، ۲۰۱۰).

۱۲-۲ پیدایش و توسعه ی مدل پنج عاملی شخصیت

مدل پنج عاملی شخصیت اساسا در دیدگاه لغوی ریشه دارد و سابقه پیدایش آن به تجزیه و تحلیلهایی بازمی گردد که برای اولین بار با فهرستی از اصطلاحاًت توصیف کننده ی شخصیت که از زبان انگلیسی مشتق شده بودند، آغاز شد (اکز[۱۶۵]، ۲۰۰۳). ابتدا، گالتن[۱۶۶] (۱۸۸۴) استفاده از فرهنگ لغات را به عنوان راهی برای شناسایی اصطلاحاًت توصیف گر شخصیت مطرح نمود. در ادامه ی کارهای گالتن، روانشناسان مختلف، از جمله بامگارتن[۱۶۷] (۱۹۳۳)، و آلپورت و ادبرت[۱۶۸] (۱۹۳۶) زبان را به عنوان منبعی از ویژگی ها برای انجام طبقه بندی های علمی در نظر گرفتند (جان و سریواستاوا[۱۶۹]، ۱۹۹۹). بر اساس نظر جان و سریواستاوا (۱۹۹۹)، مطالعات روانشناختی از زبان نقش عمده ای در شکل گیری اولیه ی مدل پنج عاملی شخصیت ایفا کرده است.
یافته های گالتن و تحقیقات بامگارتن (۱۹۹۳)، به طور عمده ای مطالعان آلپورت و ادبرت (۱۹۳۶) را متاثر نمود. این دو محقق فهرستی اصلاح شده از ۱۷۹۵۳ اصطلاح مربوط به صفات که خود آنها نیزبه طبقات مختلفی تقسیم شده بودند، گرد آورده بودند. بعدها نورمن[۱۷۰] (۱۹۷۶)، در طبقه بندیهایی که توسط آلپورت و ادبرت صورت گرفته بود تغییرات و اصلاحاتی اعمال کرد و فهرستی پالایش یافته و اصلاح شده از این اصطلاحاًت را ارائه نمود.
با وجود اینکه طبقه بندی هایی که توسط این محققین مطرح شده بود نقطه ی شروع مناسبی برای ساختار شخصیت محسوب می شد، ولی علاوه بر اینها، یک طبقه بندی مناسب باید روشی سیستماتیک برای تشخیص، نظم بخشی و شناسایی تفاوتهای افراد ارائه دهد. ریموند کتل نخستین فردی بود که برای ایجاد چنین طبقه بندی کوشید، و بعدها کارهای او توسط سایر محققان ادامه یافت. ادامه ی کار های کتل در نهایت به شناسایی پنج ویژگی عمده ی شخصیتی و در نتیجه پدیدایی مدل پنج عاملی شخصیت انجامید. محققان متعددی در شناسایی و شکل گیری مدل پنج عاملی کنونی از شخصیت نقش داشته اند. دونالد فیسک[۱۷۱] (۱۹۴۹) بر پایه ی مطالعات کتل با بکار گیری تجزیه و تحلیل های عاملی (۲۲ زیر مجموعه از ۳۵ خوشه ی مطرح شده توسط کتل) ساختاری پنج عاملی از شخصیت را شناسایی نمود. او تعداد زیاد ویزگی های شخصیتی را به پنج صفت غالب کاهش داد که شباهت زیادی به آنچه که امروزه مدل پنج عاملی از شخصیت ([۱۷۲]FFM) نامیده می شود، دارد (جان و سریواستاوا، ۱۹۹۹). بنابرین فیسک به عنوان نخستین فردی است که نسخه ای از مدل پنج عاملی شخصیت را ارائه کرده است. یافته های فیسک به زودی پس از او توسط تعدادی از محققان دیگر تثبیت شد، که توپز و کریستال[۱۷۳] از جمله ی اولین دسته از این محققان بودند.
توپز و کریستال (۱۹۶۱)، با مطالعاتی که با بهره گرفتن از ۳۵ مقیاس رتبه بندی شده بر اساس ۳۵ خوشه ی مطرح شده توسط کتل انجام دادند، سهم عمده ی بعدی را در کمک به شکل گیری مدل پنج عاملی شخصیت داشتند. آنها هشت گروه نمونه ی مختلف اعم از اعضای نیروی هوایی تنها با آموزش و پرورش دبیرستانی تا دانشجویان فارغ التحصیل سال اولی، را در تحقیقات خود وارد نمودند. بار دیگر، به جای شناسایی ۱۲ بعدی که توسط کتل مطرح شده بود، آنها فقط پنج عامل را شناسایی کردند. محققان متعددی به مطالعات توپز و کریستال (۱۹۶۱)، واکنش نشان دادند که وارن نورمن از جمله ی این افراد محسوب می شود. اگرچه نورمن (۱۹۶۴)، در ابتدا یکی از منتقدان جدی این دیدگاه محسوب می شد، ولی بعد از تکرار موفقیت آمیز این یافته ها در مطالعاتش به این نتیجه رسید که این پنج ویژگی شخصیتی در واقع نشان دهنده ی طبقه بندی مناسبی برای ویژگی های شخصیتی می باشند. این ۵ صفت در مطالعه نورمن عبارت بودند از: ۱) برونگرایی ۲) توافق ۳) با وجدان بودن ۴) ثبات عاطفی و ۵) فرهنگ (جان و سریواستاوا، ۱۹۹۹؛ لارزن و باس[۱۷۴]، ۲۰۰۵).
همچنین برگاتا (۱۹۶۴) این ساختار پنج عاملی را در مطالعاتش تکرار نمود و او این پنج عامل فراگیر را اینگونه نامگذاری کرد: ۱) جراتمندی ۲) دوست داشتنی بودن ۳) مسئولیت پذیری ۴) هیجان پذیری ۵) هوش. اسمیت (۱۹۶۷) نیز در مطالعاتش به پنج عامل فراگیر دست یافت که عبارتند بودند از: ۱) برونگرایی ۲) توافق ۳) قدرت و صلابت شخصیت ۴) هیجان پذیری ۵) پالایش. نه برگاتا و نه اسمیت هیچکدام تحقیقات سیستماتیک پیگیری کننده ی بیشتری انجام ندادند و کمکهایشان به ایجاد مدل کنونی پنج عاملی شخصیت به همین حد محدود بود (هورتر[۱۷۵]،۲۰۰۹).
علاقه به این مدل در دهه های ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ کاهش پیدا کرد، ولی در دهه ی ۱۹۸۰ به دلیل انجام مطالعاتی که همگی یافته های مربوط به پنج عامل اصلی شخصیت را تکرار کردند، بار دیگر رو به افزایش گذاشت (جان و سریواستاوا، ۱۹۹۹). همچنین در طول این دوره مک کری و کوستا شروع به بررسی و آزمون سیستم پیشنهادی نورمن نمودند و تشابه های قابل توجهی بین مدل نورمن و مدل سه عاملی خود یافتند (مک کری و کوستا، ۲۰۰۳). مدل آنها در عامل برونگرایی با مدل نورمن مشترک بود و همچنین عامل ثبات هیجانی در سیستم نورمن را به عنوان قطب مخالف انچه که آنها نوروتیسم نامیده بودند در نظر گرفتند و عامل گشودگی به تجارب را نیز معادل عامل فرهنگ در سیستم نورمن تلقی نمودند. بدین ترتیب مک کری و کوستا توانستند مدل سه عاملی خود را وارد مدل پنج عاملی نمایند و از این رو به مدافعان سرسخت مدل پنج عاملی تبدیل شدند. پنج عاملی که توسط مک کری و کوستا پیشنهاد شد عبارت بودند از: برونگرایی، نوروتیسم، توافق، گشودگی به تجارب وبا وجدان بودن.
بار دیگر، مطالعات انجام یافته توسط گلدبرگ[۱۷۶] (۱۹۹۰) بافته های مربوط به این مدل پنج عاملی را تکرار نمود و ثبات و تعمیم پذیری آنها با بهره گرفتن از مجموعه داده ­های مختلف و روش های متنوع با موفقیت مورد تایید قرار گرفت. مطالعات بعدی توسط گلدبرگ (۱۹۹۶) و ساسییر[۱۷۷] (۱۹۹۷) نشان دادند که این پنج عامل بزرگ تنها عواملی اند که به طور مداوم و با ثبات در مطالعات مختلفی تکرار شده اند.
به دلیل وجود این یافته های تکرار پذیر و با ثبات، به تدریج محققان بیشتری به مدافعان این مدل به عنوان بازنمایی مناسبی از ابعاد پایه ی شخصیت تبدیل شدند. مک کری وکوستا (۱۹۹۷) اظهار داشته اند که امروزه اغلب روانشناسان بر سر این موضوع که ویژگی های شخصیتی به بهترین وجه می توانند بر اساس این پنج عامل یعنی ابعاد شخصیت اساسی بحث شده در بالا تبیین شوند، توافق نظر دارند.

۱۳-۲ مفهوم پردازی نظری از این پنج عامل بزرگ

تلاش های تحقیقاتی در طول قرن گذشته به مفهوم پردازی های مختلفی در باب این پنج عامل عمده ی شخصیت منجر شده است. برای درک بهتر برخی از اختلاف نظرهای موجود در خصوص مدل پنج عاملی به عنوان یک مدل شخصیتی، ضرورت دارد که به بررسی تعاریف و مفاهیم متعدد هر یک از این پنج عامل شخصیتی بپردازیم.

۱-۱۳-۲ نوروتیسم

تعریف عامل نوروتیسم با کمترین میزان اختلاف روبرو بوده و اغلب محققین روی تعریف واحدی برای این عامل توافق نظر دارند. و نوروتیسم عموما به عنوان عاملی که نشان دهنده ی تمایل افراد به تجربه ی ناراحتی و رنج روانی[۱۷۸] می باشد، تعریف شده است و با سبکهای شناختی[۱۷۹] و رفتاری مرتبط با این تمایل و آمادگی در تعامل است. افرادی که نمره ی بالایی در این عامل کسب میکنند مستعد تجربه ی عواطف منفی مزمن هستند (واتسون و کلارک، ۱۹۸۴). بر اساس مطالعات آیزنگ وآیزنگ (۱۹۷۵)، افراد با نوروتیسم بالا به شدت مضطرب، نگران و بیش از حد حساس اند و به همه ی انواع محرک با شدت بیشتری واکنش نشان می دهند. افرادی که نمرات پایینی در این عامل دارند معمولاً آرام ، متعادل و خونسرد هستند و از ثبات عاطفی برخوردارند (مک کری وجان، ۱۹۹۲). از اصطلاحاًت مختلفی برای شناسایی این عامل استفاده شده است که ثبات هیجانی (گلدبرگ، ۱۹۹۰)، هیجان پذیری منفی (واتسون و کلارک، ۱۹۸۴)، و نوروتیسم (مک کری و کوستا، ۱۹۹۲) از جمله ی آنها هستند.
صرف نظر از اصطلاحاًت متعدد بکار گرفته شده، در حالت کلی نوروتیسم به عنوان تمایل به داشتن دیدگاه منفی از خود، تجربه ی عواطف منفی بیشتر (به ویژه تحت شرایط استرس زا)، ونشان دادن حساسیت بیشتری نسبت به شکستها و سرخوردگی های جزئی زندگی روزمره، تعریف شده است. اصطلاح نوروتیسم در چارچوب مدل پنج عاملی (FFM) بکار گرفته می شود واین عامل در این مدل به شش زیر صفت یا رویه به نامهای مقابل تقسیم شده است: اضطراب، خصومت خصمانه، افسردگی، کمرویی، تکانشوری و آسیب پذیری.

۲-۱۳-۲ برونگرایی

نظر دهید »
بررسی پایان نامه های انجام شده درباره شناسایی کشور ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

بند (۲ ) ماده (۴) منشور ملل متحد این گونه اشعار می داد :
« پذیرش هر کشوری به عضویت ملل متحد که واجد شرایط مذکور]دوست دار صلح، به گونه ای که تعهدات مندرج در این منشور را بپذیرد و به نظرو تشخیص سازمان ملل قادر و مایل به اجرای آن باشد[باشد، منوط به تصمیمی است که مجمع عمومی بنابر توصیه ی شورای امنیت اتخاذ می کند » .[۱۳۵]
به هر روی چنانچه این امر به تایید شورای امنیت رسیده و با چالش اصلی فراروی خود، یعنی « وتو» مواجه نشود به طور قطع به تأیید اکثریت دو سوم اعضای حاضر خواهد رسید، چرا که تشکیلات خودگردان فلسطین تمامی پتانسیل خود را به کار گرفته است تا با هدف کسب عضویت کامل برای دولت مستقل فلسطین توجه دولت ها را به این مسأله معطوف داشته و در پی این اقدام ها و تلاش ها از حمایت و تأیید اتحادیه ی عرب، سازمان کنفرانس اسلامی، حداقل دو عضو دائم شورای امنیت (چین و روسیه) و شمار زیادی از کشورهای آسیا و اقیانوسیه، اروپا و آمریکا برخوردار گردیده و در مجموعه تاکنون قریب ۱۲۲ کشور از ۱۹۳ کشور جهان، این موضوع را تأیید نموده و مورد حمایت قرار داده اند.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل هم از شناسایی فلسطین حمایت کرد این مسئله را مطرح کرد که چرا پیش از این فلسطینی ها این مسئله را مطرح نکرده اند و این طرح را درخواست نکرده اند.
۳-۲- رویکرد کشورها:
۳-۲-۱- آمریکا :
بررسی رویکرد آمریکا بسته به سیاست های داخلی آمریکا و نیز لابی صهیونیستها معروف به آپیک در کنگره و کاخ سفید است. شبکه های وابسته به لابی صهیونیستی یکی از نیرومندترین مراکز نفوذ و لابی در واشنگتن هستند. هدف کاخ سفید در حمایت از اسرائیل به دلیل ارتباطات استراتژیک و تعهدات تاریخی و اخلاقی، تضمین برتری نظامی این رژیم در منطقه است. از دیدگاه کاخ سفید اسرائیل تنها الگوی واقعی دموکراسی در خاورمیانه است و دلیل تداوم منازعه در منطقه و عدم حل و فصل مشکل فلسطینی– اسرائیلی را باید در نبود وجود دموکراسی وهنجارهای غربی نزد فلسطینیان جستجو کرد.[۱۳۶]
آمریکا رسماً طی بیانیه ای اعلام کردند که اگر موضوع شناسایی کشور فلسطین در شورای امنیت مطرح شود آن را وتو خواهند کرد و اصرار دارند که این مسئله باید از طریق مذاکرات دو جانبه پیش روند و طرح یک جانبه جای بحث ندارد.
۳-۲-۲-آلمان :
آلمان به عنوان عضو غیر دائم شورای امنیت عضویت دولت مستقل فلسطینی را چالشی بزرگ برای اتحادیه اروپا ارزیابی می کند. آنجلا مرکل به نخست وزیر رژیم صهیونیستی اطمینان داده بود که حکومتش اقدامات یک جانبه فلسطین برای پذیرش در سازمان ملل را رد خواهند نمود. چالش آلمان، از آن جهت است که از یکسو در قبال اسرائیل وظایفی دارد و باید طرح فلسطین را رد کند و از طرف دیگر برلین مرتبا” روند راه حل دو دولتی را دنبال می کند و سالها است که در این راستا هزینه های زیادی را برای ساخت ادارات و سازمانهای فلسطینی متقبل شده است.[۱۳۷]
۳-۲-۳-اتحادیه اروپا :
در برخورد با شناسایی دولت مستقل فلسطینی در سرزمین های ۱۹۶۷ فاقد نظر یکسان است. برخی سران اتحادیه در اتخاذ مواضع با مقامات آمریکایی اشتراکات فکری و نظری دارند به طوری که انگلستان و آلمان از متحدان نزدیک اسرائیل سعی دارند مانع فشار همه جانبه ی بین المللی علیه تل آویو گردند. در این مسیر فرانسه برخورد دوگانه ای دارد. گرچه پاریس علنا” بر الزام شناسایی دولت مستقل فلسطینی پافشاری می‌کند اما با رایزنی های متعددی با سران تل آویو و اعطای برخی از امتیازات اقتصادی و تجاری و گسترش تضمین های امنیتی تلاش دارد تا همسویی فرانسه با اسرائیل را تثبیت کند.
لازم به توضیح است که اعضای اتحادیه در نخستین موضع گیری های خود به این توافق رسیده بودند که کشور مستقل فلسطین را تنها در صورت تامین شرایطی قابل قبول به رسمیت می شناسد، آنها در این زمینه طرح صلحی رانیز ارائه دادند که براساس آن مذاکرات صلح می بایست در یک سال به پایان می‌رسید و نتیجه آن تشکیل دو کشور کنار یکدیگر می بود. دو پارامتر مهم این پیشنهاد به رسمیت شناختن مرزهای ۱۹۶۷ و تقسیم بیت المقدس به عنوان پایتخت دو کشور بودند. اما این توافق دوام چندانی نداشت و با بالا گرفتن موج شناسایی ها که دامنه آن به داخل مرزهای اتحادیه نیز رسیده شیرازه آن را از هم پاشید. در اثر بروز همین ناهماهنگی و تلاش برای کسب وحدت دوباره که وزرای خارجه اروپا در شهر سوپروت لهستان گردهم آمدند. این مقامات سیاسی در نشست خود بار دیگر موضوع را به بحث گذاردند. شرکت‌کنندگان معترض این اجلاس معتقد بودند که درخواست عضویت فلسطین در سازمان ملل موجب شکاف در میان کشورهای اروپایی می شود، اعلام کردند کشورهای اروپایی باید هرچه زودتر با صدور بیانیه‌ای مشترک و مثبت، نظر خود را در این باره اعلام کند. همچنین « کاترین اشتون » مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا پس از جلسه گفت، این اتحادیه موضعی واحد ی را درقبال فلسطین اتخاذ نکرده و هدف ازبرگزاری نشست نیز صرفاَ رایزنی درباره به رسمیت شناخته شدن فلسطین در مجمع عمومی سازمان ملل بوده است.اظهارات اشتون به روشنی بیانگر این واقعیت بود که ۲۷ کشورعضو این اتحادیه به موضع واحدی در قبال تأسیس کشور مستقل فلسطین نرسیده اند.[۱۳۸]
۳-۲-۴-فلسطینی‌ها:
در حال حاضر در فلسطین دو نوع حاکمیت وجود دارد، کرانه باختری تحت حاکمیت تشکیلات خودگردان است و نوارغزه در اختیار حماس قرار دارد. که در ابتدای آغاز این بحث نوعی خوش بینی در مواضع حماس دیده می شد و تحلیل ها هم حاکی از این بود که حماس از طرح شناسایی حمایت خواهد کرد. اما به تدریج مواضع رسمی آنها تغییر کرد و در بیانیه ای رسماً اعلام مخالفت خود را بیان کردند.
حماس معتقد است که محمود عباس دو شرط را گذاشته بود. اولا” اسرائیلی ها شهرک سازی را متوقف نمایند و در پای میز مذاکره مباحث را حل و فصل نماید یا طرح شناسایی کشور فلسطین را به سازمان ملل متحد ارائه خواهد نمود. ولی اسرائیلیها حاضر به توقف شهرک سازی نشدند. بنابراین طرح شناسایی مطرح شد و حماس معتقد بود که در هر دو صورت این موضوع به ضرر فلسطین است، چرا که در صورت مذاکره مجبور هستند که امتیاز دهند و عملاً به ضرر فلسطین ختم می شد و در مورد مسئله شناسایی کشور فلسطین نیز معتقد بودند که باز هم موضوع به ضرر فلسطین است چرا که معتقد بودند با شناسایی رسمی سرزمین موجود دیگر هیچ فلسطینی نمی تواند به مرزهای سال ۱۹۴۸ و فلسطین تاریخی ادعایی داشته باشد و برای همیشه ادعا بر سرزمین های ۱۹۴۸ به پایان می رسد. دلیل دوم بر مخالفت با موضوع شناسایی این بود که با تشکیل دولت مستقل فلسطین در واقع بحث مربوط به بازگشت آوارگان سال ۱۹۴۸ هم به پایان می رسید و هیچ پناهنده و آواره ۱۹۴۸ هیچ گونه حقی برای بازگشت نخواهد داشت. طرح شناسایی را طرح خطرناک برای آینده فلسطین ارزیابی می کردند.
اما با توجه به وجود تشکیلات خودگردان و اجماع نظر حماس و جهاد اسلامی که منتقد طرح شناسائی کشور مستقل فلسطینی هستند می توان گفت طرح شناسایی کشور فلسطین اقدامی سیاسی است که حکومت خودگردان بدون کسب اجماع گروه های فلسطینی آنرا مطرح کرده است. گروه های فلسطینی این طرح را اقدامی یک جانبه برای تاثیرگذاری بر صحنه داخلی فلسطین و جلوگیری از حذف سازمان آزادی بخش فلسطین می دانند. از منظر تشکیلات خودگردان که بر مبنای توافقنامه اسلو تشکیل شده گروه های مقاومت مشروعیت ندارد. تشکیلات خودگردان سعی نمود با انجام مصالحه فلسطینی به افکار عمومی جهان و دولتها نشان دهد که از پشتیبانی لازم برای طرح شناسایی کشور مستقل فلسطین و کسب کرسی فلسطین در سازمان ملل برخوردار است.
هر چند استدلال‌های حقوقی در توجیه اعلام استقلال فلسطین از سوی کشورها یا برخی مراکز آکادمیک قابل عرضه باشد، از دیدگاه مسائل غیر حقوقی، انتقادات و نگرانی های قابل تاملی مطرح است که عبارتند از:
۱ – با توجه به اینکه ریاست محمود عباس در سال ۲۰۰۹ خاتمه یافته، آیا وی به عنوان نماینده مشروع نهضت آزادیبخش فلسطین، صلاحیت لازم برای طرح درخواست مذکور را دارد ؟
۲ – شناسایی فلسطین بر اساس ماهیت اعلامی و شناسایی به عنوان رویه غالب جامعه بین المللی، ملاک قطعی نبوده و شناسایی سایر کشورها پایه ریز ارکان این دولت تلقی می شود.
۳ – شرط اسرائیل برای استقلال فلسطین، سلب توان نظامی است. هیچ کشوری نمی تواند از حقوق ذاتی حاکمیت خود سرباز زند. در این صورت منافع ملت فلسطین مورد بی اعتنایی جدی قرار می گیرد.
۴ – گروه چهار جانبه صلح خاورمیانه مرکب از روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا و سازمان ملل خواستار مذاکره دوطرف هستند در حالی که دو شرط اساسی فلسطینی ها یعنی به رسمیت شناختن مرزهای ۱۹۶۷ و توقف شهرک سازی همواره از سوی رژیم صهیونیستی نادیده گرفته شده است.
در نظر گرفتن مهلت برای مذاکره باید منوط به نظارت بر عدم ادامه تخلفات اسرائیل از مقررات بین‌المللی باشد که هرگز محقق نمی شود.[۱۳۹]
۳-۲-۵-اعراب :
اتحادیه عرب هم در ظاهر امر با یک بیانیه موافقت خود را اعلام کردند، اما در این ساختار شاید بتوان در سوری‌ها، اردنی‌ها و لبنانی‌ها مواضع متفاوتی هم دید، مابقی کشورهای اتحادیه عرب به شدت از طرح محمود عباس حمایت کرده اند.
سوریه از آنجا که مسأله جولان خود را با مسئله فلسطین پیوند می داده اند و معتقدند که همه مشکلات با اسرائیل باید یکجا و در یک مجموعه حل و فصل شود، بنابراین معتقدند اگر موضوع فلسطین بخواهد حل شود ممکن است بحث جولان فراموش شود و یا کمرنگ گردد، باید برای کل مسأله مربوطه به اشغال مناطق مختلف عربی راه حل صورت گیرد. لبنانی ها هم به تبع سوریه تا حدی نظر سوری ها را دنبال می‌کنند .
اردن به چند دلیل نگران بحث شنا سایی فلسطین هست:
۱ – بحث جغرافیایی : اداره مسجدالاقصی در اختیار دولت اردن است. هم اکنون هم که این منطقه تحت اشغال است، کارمندان و مدیریت آن در دست دولت اردن است، با طرح تصویب شناسایی، اردن باید تمام این اختیارات را به دولت آینده فلسطین واگذار کند و عملاً جایگاهی در مسائل نخواهد داشت.
۲ – منافع سیاسی : نگرانی دیگر اردنی‌ها به مسائل سیاسی باز می‌گردد. آنها معتقدند فلسطینی‌ها در حال حاضر نسبت به اردن وزن کمتری دارند و درواقع به اردنی ها نیاز دارند و محمود عباس همواره مشورت اردنی ها را دارد. در شرایطی که کشور مستقل فلسطینی تشکیل شود. فلسطین و اردن در معادلات سیاسی به یک چشم نگریسته خواهند شد و اردن وزنه بالاتر را از دست خواهد داد و از مرکزیت اردنی‌ها کاسته خواهد شد.
۳ – دغدغه امنیتی : اردنی ها معتقدند بعد از تشکیل کشور مستقل فلسطینی بسیاری از آوارگان که بیشترین تعداد آنها در اردن هستند به کرانه باختری بازمی گردند و این مسئله می تواند برای اردن تهدید عملی برای آینده روابط این دو خواهد بود. با توجه به سوابق تاریخی و اختلافاتی که در این زمینه وجود دارد، این نگرانی نیز وجود دارد، به هر حال اگر این آوارگان در اردن بمانند تهدید هستند، اگر بروند هم تهدید هستند اگر دولت قوی فلسطین تشکیل شود تهدید خواهد بود، اگر فلسطینی ها به نوعی در حکومت اردن مشارکت داشته باشند؛ باز هم تهدید خواهد بود : اگر چه این نگرانی امنیتی برای اردن قدیمی است.
۳-۲-۶-اسرائیل :
اسرائیل از وضع کنونی نگران است، که نگرانیهای اسرائیل را می توان به دو دسته بلند مدت و کوتاه‌مدت تقسیم کرد. نگرانی کوتاه مدت اسرائیل به هیجان ها و اغتشاش های احتمالی داخل فلسطین که تحت عنوان پایکوبی و شادمانی و جشن انجام می شود، مربوط است که نگران هستند که این موضوع می تواند به درگیری با شهرک نشین ها و نیروهای نظامی مستقر در کرانه باختری و شکل گیری انتفاضه ای دیگر منتهی شود که آنها نتوانند آن را کنترل کنند، که در این مورد محمود عباس اعلام کرده است که اگر این موضوع تصویب شود، حتماً نیروهای خودگردان حفاظت از این وضعیت را بر عهده خواهند گرفت و اجازه نخواهند که مردم به شهرک نشین ها نزدیک شوند و این شادمانی ها تعرضی به مناطق اسرائیل وارد نکند.در دراز مدت هم اسرائیلی ها مباحث حقوقی را مطرح می کنند و بیم آن را دارند که با این شناسایی، ابزاری شود برای فلسطینی ها که حقوقشا ن را پیگیری نمایند.
رفتار شناسی اسرائیل در طول چندین دهه نشان می دهد که این رژیم به هیچ وجه در شرایط عادی حاضر به اعطای کوچکترین امتیازی نیست، لذا این رژیم بعید است در روند عادی تن به قوانین حقوق بین‌الملل و الزام شناسایی ملت مستقل فلسطینی در سرزمین ۱۹۶۷ بدهد. حداکثر چیزی که برای اسرائیل در مورد شناسایی سرزمین مستقل فلسطین قابل پذیرش است، اعطای خود مختاری کنترل شده است که مشکلات امنیتی تل آویو را حل کند و بار فشار اقتصادی فلسطینیان را بر دوش اقتصاد این رژیم را هم کم کند، لذا این رژیم از طریق لابی خود در غرب به ویژه آمریکا و در کنگره تلاش است که با توسل به حق وتو آمریکا در شورای امنیت مانع به ثمر نشستن خواسته های مردم فلسطین گردد.
۳-۲-۷-روسیه وچین:
روسیه و چین از خواست مردم درجهت کسب استقلال و هویت مستقل در سرزمین های ۱۹۶۷ حمایت می کنند. صرفنظر از شناسایی دولت مستقل فلسطینی، ارتباطات سیاسی و دیپلماتیک بین مسکو و گروه های فلسطینی همواره وجود داشته است. پکن از حامیان واقعی شناسایی حقوق فلسطینیان است.
۳-۲-۸-ایران :
جمهوری اسلامی ایران طرح شناسایی کشور مستقل فلسطین را ایجاد مسیر انحرافی در چارچوب تحولات منطقه می بیند.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 21
  • 22
  • 23
  • ...
  • 24
  • ...
  • 25
  • 26
  • 27
  • ...
  • 28
  • ...
  • 29
  • 30
  • 31
  • ...
  • 164

مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

 بازار کار عکاسی آنلاین
 معرفی سگ پیکینیز
 فروشگاه آنلاین لوازم ورزشی
 درآمد از سمینارهای آنلاین
 فروش تم‌های گرافیکی نرم‌افزار
 علل شکست روابط عالی
 کتاب الکترونیکی با هوش مصنوعی
 درآمدزایی از اپلیکیشن هوش مصنوعی
 سوالات ضروری پیش از ازدواج
 ابراز محبت بیمرز
 لینک‌سازی حرفه‌ای سایت
 درآمد از اپلیکیشن‌نویسی
 شناسایی گربه‌های پرشین
 استفاده از اینفوگرافیک فروشگاهی
 درآمدزایی از گیمیفیکیشن
 طوطی کاکادو جذاب
 توسعه اپلیکیشن موبایل
 علل زخم پوست سگ
 علائم عشق واقعی
 خمیر مالت گربه ضروری
 درمان افسردگی سگ
 دوره‌های آموزشی دلاری
 بهترین نژاد خرگوش خانگی
 واگذاری گربه در تهران
 احساس نادیده گرفته شدن
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

آخرین مطالب

  • جایگاه طبیعت در تصاویر نیمایی- فایل ۴
  • پایان نامه کارشناسی ارشد : مقایسه ی تأثیر هوش هیجانی و هوش بازاریابی بر ...
  • منابع پایان نامه درباره بررسی تأثیر پیاده سازی مدل ...
  • راهنمای نگارش مقاله در رابطه با بررسی تاثیر کود های ...
  • وقف پول و اوراق بهادار از منظر ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد ارائه مدلی جهت ...
  • منابع مورد نیاز برای پایان نامه : پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره بررسی فقهی ...
  • اسیلاتور های کنترل شونده با ولتاژ به طور گسترده ...
  • پایان نامه با فرمت word : دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با تکالیف-و-الزامات-تولید-کنندگان-و-فروشندگان-کالا- فایل ...
  • منابع پایان نامه در مورد اشتباه در موضوع قرارداد با مطالعه ...

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان