مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
پایان نامه با فرمت word : مطالب در رابطه با سمبولیسم (نمادگرایی) در اشعار فروغ فرخزاد- ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

«فروغ فرخزاد» یکی از معدود شاعران دوره معاصر است که از زبان شعری دارای سبک شیوه مخصوص خویش برخوردار است. در اشعارش آنچنان صمیمی وصریح حرف میزند که می توان آن اشعار را نمونه ای بارز از"ادبیات شخصی” دانست. فروغ خوب به مسأله صمیمیت و عاطفه عمیق شاعرانه واقف است و می گوید: «شاعر بودن یعنی انسان بودن ،بعضی ها را می شناسم که رفتارشان هیچ ربطی به شعرشان ندارد.یعنی فقط وقتی شعر می گویند که شاعر هستند ،بعد تمام می شود. من حرف های این آدم را قبول ندارم .من به زندگی بیشتر اهمیت می دهم»(کشفی، ۱۳۹۰: ۵۰) بنابراین “فروغ"، «خودیابی» را به عنوان اساس نگرش شعری و «خودسرایی» را به مثابه بنیاد صناعات شعریش می پذیرد ودر پی دورانی از تلاش و تجربه، برای تحقق بخشیدن به ساختار «اتوبیوگرافیک» در شعر، به ویژگی های زبانی و وزنی وبیانی شعرش دست می یابد. «برای بیان “خود” ،تک گویی را در شعرش به کار می گیرد.تک گویی ، دو گونه بیان ذهنی وعینی را در شعر ضروری می سازد و به تبع این دو انواع تداعی ها وارد شعر می شود.برای شعری که در پی ایجاد ساختاری زندگی نامه ای است»(نیکبخت،۱۳۷۳: ۶۹)

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فروغ، شاعری است عاطفی با زبانی بسیار صمیمی و مضامین غنائی و موثر که در حوزه های کاملا جدیدی به سخنوری پرداخته است. زبان فروغ، زبانی است آهنگین و ملایم و صمیمانه و روان. شاید نزدیکترین زبان ادبی به طبیعت کلام عادی باشد که آن همه نیما به آن سفارش می کرد وهمین زبان است که بیشتر موسیقی مکالمه و روایت گرفته است، تا از عروض. این زبان از طرف دیگر، زبانی ست سخت عاطفی و موثر. چون از دل برآمده و بوی صداقت و صمیمیت می دهد. «همان که خودش می گفت:"شعر صمیمانه نه فاضلانه"». از سوی دیگر، این زبان ادبی است، منتهی زبان ادبی امروزگاری…نه ادبیات هزارسال پیش. با واژگان و اصطلاحاتی که همین امروز مرسوم است و بوی کهنگی اعصار وسبک های پیرار را نمی دهد. به لحاظ زبان او دقیقا شاعر دوره ماست، همچنان که به لحاظ معنی شاعر دوره ماست و مخصوصا توانایی ها ومسئولیت های یک زبان حساس و یک ذهن باز و اندیشمند را در برهه ای خاص از تاریخ معاصر ما-یک دوره تحوی و بلاتکلیفی بین کهن ونو-نشان می دهد (شمیسا ۱۳۷۲: ۹۷، ۹۶)
فروغ فرخزاد مثل هرشاعربزرگ دیگری شاعری نوآور و بدعتگزار است. شاعری که در پی تکرار حروف و گفت و کارکرد پیشینیان نیست. پرنده بلندپرواز خیال و اندیشه اش در چارچوب اوزان کلاسیک ومعمول نمی گنجد. حرفی دارد ودردی که باید در قالب چارچوب خاص وویژه خود ارائه شود. پس حرفش را می زند و شعرهایش را می سراید. (ترابی،۳۵:۱۳۷۵) نکته ای که بیش از هرچیز در شعر او قابل بحث است زبان اوست. او به پاکی و اصالت کلمات توجه خاص دارد. او مفهوم واقعی کلمات را حس می کند و هر یک را آنچنان بر جای خود می نشاند که با هیچ کلمه دیگری نمی توان تعویضش کرد، او با تکیه به سنت های گذشته زبان وآمیختن کلمات فراموش شده، به زندگی امروز، زبان شعری تازه ای می آفریند. زبان با فضای شعرش هماهنگی کاملی دارد. کلمات زندگی امروز وقتی در شعراو، در کنار کلمات سنگین ومغرور گذشته می نشینند ناگهان تغییر ماهیت می دهند و قد می کشند ودریک دستی شعر اختلاف ها فراموش می شود. (همان،۳۵-۳۷)
او به زبان عادی مردم امروز از مسائل ایران وایرانی دوران جدید سخن گفت نه به زبان فاخر وفاضلانه ومتکلفانه یی که در ادبیات کهن مرسوم بوده وبه همین دلیل ایرانی امروز با شعر او به راحتی ارتباط برقرار کرد. هر چند زبان فروغ در ساختار، امروزی وساده است، اما به لحاظ ماهیت ادبیش ازتشبیهات واستعارات وسمبل های ارزشمند لطیف خالی نیست و به این اعتبار او به حیث زبان ادبی دوره ما افزوده است وابعاد جدیدی را مفتوح ساخته است و امکانات قابل توجهی را مطرح کرده است. (شمیسا:۱۳۷۶، ۱۷-۲) شعراو عین حرف زدن، روان وسرراست است با همین لغات مستعمل و رایج امروزی وروی هم رفته زبان سلیس و به قول قدما فصیح وبلیغ دارد. ویکی از موارد که به روانی زبان او کمک شایانی کرده است، اوزان شعری اوست که معمولا به طبیعت کلام گفتاری نزدیکند. یکی از مختصات چشمگیر زبان او بسامد زیاد لغات اورتیک است که ظاهرا ناخودگاه در همه اشعار او پراکنده اند. اما یکی از نقایص که در زبان شعری اوگاهی دیده می شود، استفاده از ترکیبات فرسوده کهن ومخفف های شعری قدیم و به طور کلی ازنحوزبان قدیم فارسی استفاده می کند و با این کار خواننده را از فضای امروزی شعربیرون برده به مرداب چندصدسال پیش پرتاب می کند. استفاده از شکل مخفف کلمات، لغاتی که در غزل کهن مرسوم بود مثل هجر و وصال، دلبر ودلداده، کمان ابرو ونظایر این ها در اشعار فروغ گاهی به چشم دیده می شود. (همان،۲۵۵)
۳-۵ ویژگی های زبان شعری فروغ
فروغ دارای دو دوره‌ی متمایز شعریست دوره اول رمانتیک و هیجان زده است سه کتاب اسیر –عصیان و دیوار که متاسفانه بیش از دو کتاب بعدی خواننده دارد. دوره دوم که تنها ۶ یا ۷ سال از عمراورا در بر می گیرد. با دو کتاب تولدی دیگر وایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد.
زبان او بسیار ساده و نزدیک به نثر است. نزدیکترین زبان به زبان گفتار است. این سادگی هم در انتخاب واژه هم در جمله‎بندی‎های شعری و هم در کاربرد نظم دیده میشود. او به سبک نیمایی شعر میگوید یعنی شعرش دارای وزن است ولی آنقدر به کلام معمول فارسی نزدیک است که ما تقریبا وزنی در آن احساس نمی کنیم.
همه‌ی هستی من آینه‌ی تاریکیست
که تو را خود تکرار کن
به سحرگاه
شعر فروغ کاملا موزون است ولی طبیعت کلام او باعث می شود ما انرا به نثر نزدیک کنیم و وزن عملا از بین می رود. در شعر او ادبیت یعنی ترکیبات خیلی تازه کمتر دیده می شود. شعر او در سطر بسیار ساده است. چیزی که شعر او را پیچیده میکند موقعیت اوست.
شاعرانگی فروغ بیشتر در نگاه اوست نه در واژگانی که انتخاب می کند. بعضی از عادات زبانی او خود به خود عادت شعری او شده است. یکی از عادات او این بود که وقتی بسیار هیجان زده بود یا قصد تاکید بر موضوعی را داشت آن واژه را ۳ با ر تکرارمیکرد.
من از نهایت
از نهایت تاریکی
شب حرف می زنم
یا:
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنیست !
با مرگ پرنده پرواز نمی میرد و مفهوم متعالی پرواز جاودانه است. حتی اگر نمود و مصداق عینی آن به چشم نیاید. شبی که هیچ نشانه ای از صبح ندارد به این مفهوم نیست که اصلا صبحی وجود ندارد.
۳-۶ سبک فروغ
شعر فروغ، شعری خود زندگی نامه ای است وتمام ویژگی های شعری او هم نتیجه ضرورت های درونی شعر (ضرورت چگونگی صناعات وساختارشعری) وی وهم به سبب ضرورت های بیرونی شعر (ضرورت های فرهنگی و تاریخی روزگار شاعر و نحوه نگاه وبرخورد وی با آن ها) اوست وهردو نیز تاثیر وتاثر متقابل با یکدیگر. «این “من” فروغ است که همواره محورشعر او بوده واغلب شعرهایش بر اساس آن شکل می گیرد»(نیکبخت: ۱۳۷۳، ۱۶۷)
تکرار زیاد وهدفمندانه یک مجموعه واژگان نشاندارو خاص در شعر فروغ که غالبا معنایی استعاری، رمزی و فراقاموسی منحصر به فرد خود را به همراه دارند، در شعراو با تجلی وتعینی که ایجاد می کند به بعد زیبا شناختی آثارش، اهمیت و ارزشمندی والا و بی مانند می دهد و اساسا می توان آن هارا به لحاظ سبک شناسی به ذهنیت شاعر ارتباط داد. «اصولا به نظرمی رسد که بسامد اسم مفعول: مشکوک، معصوم، مسموم، منفور، مخدوش، متروک …. در شعر او بالا باشد. همه این موارد به لحاظ سبک شناسی قابل بحث وتامل است
و به نوری مشکوک
«در غروب ابدی»
مانند یک تصویر مشکوک
«آیه های زمینی»(شمیسا: ۱۳۷۲، ۱۳۰)
شعر فروغ، شعری موزون است. وزن شعر فروغ، وزنی گفتاری است واین همان هنرمهم فروغ است. خواننده بدون اینکه احساس تصنعی بودن وزن را داشته باشد و بدون اینکه وزن سوار شعر بشود و اورا متوجه خود کند، کارهای فروغ را می خواند ولذت می برد. «فروغ زبان روزمره وزبان گفتار را وارد شعر کرده و سکته های خاص زبان گفتاری و تکیه گاه هایی که زبان عامیانه را جذب می کند، در شعرش مورد استفاده قرار داده است. (صفریان:۱۳۸۱، ۹۵)
او یکی از معدود شاعران دوره معاصر ماست که از زبان شعری دارای سبک وشیوه مخصوص خویش برخوردار است. اشعار اولیه اش عمدتا شامل اشعاری است که بنیانگر احساسات سطحی شاعر است و غالب آنها، عاشقانه هایی هستند که بی پروا وبی پرده به بیان احساسات اروتیک شاعری می پردازند واین البته تا آن روزگاردر ادبیات ایران بی سابقه بود. شعر شاعران زن، پیش از فروغ فرخزاد را به سختی می توان از شعر شاعران مرد تشخیص داد. اشعار آنان در واقع تلفیقی از صور خیال و سنت ها ی رایج ادبی دوران آن هاست. اگر شعر زنان شاعر شناخته نباشد، نسبت آنها به یک مرد هم غیر طبیعی جلوه نمی کند. در واقع اوضاع واحوال اجتماعی ایران قدیم و شرایط محیطی به آنان این اجازه را نمی داد که تمایلات خود را با آن صراحت و بی پروایی که در شعر فروغ فرخزاد متجلی است، بیان کنند. عمده شاعران زن در تاریخ ادبیات ایران،یا متعلق به دربارو جزو خاندان سلطنتی بوده اند ویا از طبقات مذهبی، اما فروغ فرخزاد در دوره معاصر از جهت صراحت بیان، تمایلات اروتیک وگستاخانه تقریبا مورد مشابهی ندارد. همین ویژگی سبب شد که شعر او به سرعت مورد توجه خوانندگان شعر قراربگیرد. حتی برخی، این ویژگی را «مهمترین عامل ترجمه های متعدد شعر او در آمریکا و اروپا می دانند». (بناروانی،۱۳۸۱: مقدمه ۹)
۳-۷درونمایه های شعری فروغ
فروغ فرخزاد شاعری است نوجو، عصیان گر وسنت شکن. هرچندمرگ نابهنگام به او مجال نمی دهد تا به کمال راه یابد و وی را درنیمه راه متوقف می سازد اما “اصالت وصمیمیت” دو همزاد شعر او می شوند. وبدین سان خط خشک زمان را آبستن می کند.
سفر حجمی در خط زمان
و به حجمی خط خشک زمان را آبستن کردن
حجمی از تصویر آگاه که زمهمانی یک آیینه برمی گردد
وبدینسان است که کسی می میرد و کسی می ماند
«مجموعه تولدی دیگر،قطعه تولدی دیگر»
اوجاودانه می ماند ودست های عشق آلود خود را در باغچه ای که دوست دارد می کارد. شاید که عشق او گهواره تولد عیسای دیگر باشد.
دست هایم رادر باغچه می کارم
سبزخواهم شد، می دانم، می دانم، می دانم
وپرستوها در گودی انگشتان جوهریم تخم خواهند گذاشت
«تولدی دیگر»
بااین همه شعر فروغ دو چهره مجزا به خود می گیرد که هردو برای او واقعی واصیل است: چهره ای فردی وخصوصی و چهره ای انسانی و جهانی. و این دو چهره مختلف نمودار تحول و حرکت در شعر او می شود واین خصیصه یعنی “حرکت وتحول درشعر ” به صورت عالی ترین خصیصه شعر فروغ در تمام دوران حیات شاعری او در می آید. این روح تازه جویی وحرکت به سوی مرزهای تازه وکشف دنیاهای جدید با ابعاد نو چیزی است که فروغ نمی تواند خود را از آن جدا سازد و در واقع بعدی است که بیش از ابعاد دیگر در شعر فروغ جلوه دارد وشعر او را به کمال مطلوب نزدیک کرده است. فروغ اعتقاد دارد که باید درشعر تازه نفس بود ومجال نداد که خستگی وپیری –منظور خستگی وپیری ذهن است –آدمی را از پای در آورد و ازهمین روست که بنا به قول خودش همیشه فقط به آخرین شعرش اعتقاد پیدا می کند ودوره این اعتقاد هم خیلی زود از بین می رود وشاید به علت همین روحیه خاص است که وقتی مجموعه “تولدی دیگر ” را ارائه می دهد بکلی از چاپ آثار پیش از آن اظهار پشیمانی می کند ومی گوید:"من متاسفم که کتاب های اسیر، دیوار وعصیان را انتشار داده ام.زیرا من در آن سه کتاب فقط یک بیان کننده ساده از دنیای بیرونی بودم. در آن زمان شعر هنوز در من حلول نکرده بود، بلکه با من همخانه بود، مثل شوهر، مثل معشوق، ومثل همه آدمهایی که چند مدتی با هم هستند.
وقتی تولدی دیگر چاپ می شود در مصاحبه ای می گوید:"من از کتاب «تولدی دیگر» ماه هاست که جدا شده ام.با وجود این، فکر میکنم که از آخرین شعر تولدی دیگر می شود شروع کرد. یک جور شروع فکری. من حس می کنم از پری غمگینی که در اقیانوسی مسکن دارد می توانم آغازی بسازم “. (مصاحبه فروغ با صدرالدین الهی) ازاین روست که فروغ از سال ۱۳۳۱ که نخستین چاپ «اسیر» را منتشرمی کند تا بهمن ماه ۱۳۴۵ که در یک تصادف اتومبیل جان خود را از دست می دهد، زندگی هنری و شاعرانه پرتلاش و تحرکی دارد وهرگز توقف را نمی پذیرد. این حرکت ونوجویی مثل هر حرکت و تحول البته با شکستن سنت های مختلف همراه می شود و از همین روست که شعر او از همان ابتدا در محافل ادبی وغیر ادبی با عکس العمل هایی مواجه می شود. با این همه شعر فروغ چه در «اسیر»، «دیوار» وچه در «عصیان» و «تولدی دیگر» همه جا از صمیمیتی بی مانند لبریز است. او همه جا قرار دادها را نادیده می گیرد و تمام وجود واحساس خود را به عنوان شعر عرضه می دارد. شاعر در مجموعه «اسیر» حالات وروحیات خود را بیان می کند و گستاخانه و بی پروا بدون توجه به سنت ها وارزشهای اجتماعی، احساسات زنانگی را که در واقع زندگی تجربی اوست، توصیف می کند و بدین وسیله شعرو زندگی برای او درهم می آمیزد و واحدی را تشکیل می دهد. ابتدا مایه اصلی زندگی و شعر برای او عشق است. اما این عشق که تمام زندگی واقعی وهنری او را در خود گرفته است، برای او حاصلی ببار نمی آورد جز ناکامی و شکست، این داغ شکست همه جا بر پیشانی او نقش بسته است و اورا به طغیان در برابر همه چیز می کشاند.شکست در عشق نومیدی، بی اعتمادی، ناباوری و بی اعتقادی نسبت به همه چیز در او بوجود می آورد، او همه ارزشهای اخلاقی را زیر پا می نهد و آشکارا به اظهار میل به گناه می پردازد.
میل به گناه مضمونی است که شاعران آن عصر خاصه تغزل سرایان، آن راتنها علاج دردهای پنهانی وخاموش خود می دانند ودر آن سالها مضمونی رایج است. با این همه فروغ، شاعری است صمیمی و بی باک و روحی دارد شاعرانه. زنی است که زندگی شعرش را گرفته وشعرش رنگ زندگی او را یافته است. شاید ازاین روست که شعر او خالی است از تکلفات ادیبانه، و آنچه رادر وجودش می گذر با زبانی بسیار ساده بیان می کند و خواننده می تواند وجود شاعر را از پس الفاظ ساده و روان حس کند و بااو همدردی نماید. در اینجا گویی شاعر وجود خود را در شعرش ریخته و از ان جدا نشدنی است، و این بزرگترین مزیت شعر فروغ است. شعرش در سه مجموعه (اسیر، دیوان، عصیان) جنبه تغزلی و فردگرایی دارد. زبان وبیان هنوز در مرحله تکوین است. کلام ساده و الفاظ نمودار ان است که هنوز شاعر در هنر خود به تکامل نرسیده است. کلامش رنگ و بوی کلام شاعران معاصر او را دارد.
شاعر هنوز از لحاظ زبان شاعرانه به افق تازه ای دست نیافته است هنوز در حال جستجوست، و این آغاز البته برای هر شاعری وجود دارد. با این همه فروغ در آغاز ضمن آنکه هنوز تجربه شاعری نیافته است نشان می دهد که در جستجوی افق های تازه است. واین خود نشان می دهد که فروغ نمی تواند در یک حال باقی بماند وروحی جستجوگر دارد. در هر حال فروغ شعر را با تغزل شروع می کند اما پس از چندی به درک شعرنیما قائل می آید و شعر خود را در مرحله تکامل قرار می دهد وبتدریج شعر او از حالت فردی و احساساتی به سوی شعر انسانی و متفکرانه کشانده می شود ودوره تکامل در شعر فروغ بوجود می آید. احساس می کند که شعر باید از زندگی واقعی سرچشمه بگیرد و می خواهد در شعر نوعی رئالیسم را وارد کند، ازین روست که سعی می کند خود به عنوان یک تجربه گر به دنیای اطراف خود بنگرد وبه اشیاء وآدمهای اطراف وخطوط اصلی این دنیا نگاه کند و آن را کشف نماید.
فروغ معتقد است که شعر از زندگی وجود می آید وهرچیززیبا وهرچیزی که می تواند رشد کند نتیجه زندگیست. نباید فرار کرد ونفی کرد. باید رفت وتجربه کرد. حتی زشت ترین ودردناک ترین لحظه هایش را. اوشاعربودن را ازانسان بودن جدانمی داند ومعتقد است شاعر باید زندگی شاعرانه داشته باشد. در هر حال وقتی فروغ در سال ۱۳۴۲ شمسی “تولدی دیگر"را انتشار می دهد شعر اورادر جلوه ای دیگر می بینیم، با رشدی جدید وتکاملی تازه. هم مضمون ومحتوی تحول پذیرفته وهم شکل وقالب. فروغ دیگر از “من خویشتن” در گذشته و به “من ما"و “من همه ما ” رسیده است. عشق دیگر برای او بدان مفهوم نیست که در گذشته بوده است. به سوی زندگی واقعی روی می اورد وبه توصیف آن می پردازد. گویی زیستن برای او مفهوم دیگری می یابد. او با زندگی روبرو می شود و آن را شجاعانه توصیف می کند. گاه آنقدر به زندگی نزدیک می شود که گویی باتو دارد به طور صریح همه چیز را می گوید. این است که زندگی واقعی با شعر او در می آمیزد و واقع گرایی را باطنزی تلخ ارائه می دهد.
فروغ جزئی ترین تجربیات خود را به شعرتبدیل می کند و آن را تعمیم می دهد، و این رازی است که فروغ فقط در “تولدی دیگر” بدان دست یافته است. تجربیات او از هر دستی است. هم تجربیات دوران کودکی برایش الهام بخش است وهم تجربیات دوران بلوغ و نیز محیط واجتماعی که در آن زندگی می کند پیوسته برای او مایه هایی دارد از شعر. زندگی روزانه اش سرشار از بار عاطفی. هرگز نمی خواهد شعر برایش حالت تفنن داشته باشد. همه چیز را ازدیدگاه شعر می بیند ودوست دارد تمام لحظه های زندگیش سرشار باشد از شعر. اوشعر را اززندگی جدا نمی داند و معتقد است باید حتی زشت ترین و دردناک ترین لحظه های زندگی رابا هوشیاری وانتظار هر نوع برخورد نامطبوع تجربه کرد. لحظات را تجربه می کند. وصل برای او تجربه ای است که آن را با صراحت و تازگی خاص چندین جا ارائه می دهد اما همه جا با ارائه این تجربه ها افق های فکری تازه ای را می بینیم خاطرات دور کودکی چیزی است که فروغ نمی تواند خود را از آن جدا سازد وهمه جا به همراهش است. همواره به یاد روزهای گذشته می افتد و خاطره های گذشته می افتد و خاطره های گذشته در ذهنش زنده می شود:
آن روزهای خوب
آن روزهای سالم سرشار
آن آسمانهای پر ازپولک

نظر دهید »
راهنمای نگارش پایان نامه با موضوع شناسایی تأثیر ارزش ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

-درجوامع اسلامی ، ارزش ها از وحی و سرچشمه الهی پدیدمی آیند و این خداوند است که امری را برای بشر مقدس دانسته و آن را ارزش معرفی می کند و از طریق پیامبر اکرم (ص) و جانشینان بر حق او آنها را به مردم ابلاغ نموده و بدین سان ارزش ها از سوی مذهب و ناشی از اعتقادات است .به همین سبب قداست انها بیش از فداست سایر ارزش ها می باشد.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

در نهایت می توان این چنین نتیجه گرفت که دین از چنان توانایی خارقالعاده ای برخوردار است که بتواند برای تمامی ارزش های عاطفی ، عقلی و اجتماعی چاره اندیشی نماید.هم در خلق ارزش های نوین و هم در حراست از انها و هم در تاثیر گذاری ارزش ها برنهاد های اجتماعی و افراد (همیلتون، ۱۳۷۷، ص ۳۸۱) ناگفته پیداست که با در نظر گرفتن تاریخ اندیشه های دینی و مهمتر از همه ، تحولات اجتماعی متعددی که از ناحیه ی این اندیشه ها در میان ملل و جوامعی نظیر ایران رخ داده است ،انگاشتن نهاد دین جامعه شناسی دین و درنتیجه ارزش ها ی اجتماعی منبعث از دین ،خطایی نابخشودنی محسوب می شود (کهزاد بابایی، ۱۳۸۵، صص ۷-۸)
اندیشمندان غربی نیز در باب منبع ارزش های سازمانی نظرات خود را ابراز نموده اند انها به طور خلاصه منبع ارزش های یک سازمان را در دو چیز جستجو میک ند و بر این عقیده اند که هر یک از ارزش های سازمان در یکی از این دو مورد ریشه دارد .این دو مورد عبارتند از :۱-سنت های سازمان ۲- رهبران کاریزماتیک »واینر»(۱۹۸۸) در این زمینه چنین می نویسد «هر یک از ارزش ها محوری سازمانی در درجه ی اول از سنتهای سازمانی ویا رهبری کاریزماتیک مشتق می شوند.اگر ارزش ها ریشه در سنت های سازمان داشته باشند دراین حالت ارزش ها مشابه از طریق اعضای سازمان به یک دیگر منتقل میگردند . این گونه ارزش ها نسبتا مستقل از جایگاه و میزان اثر گذاری بالقوه ی افراد هستند. ریشه ی این ارزش ها ممکن است مرتبط با افراد ویژه ای چون بنیان گذاران سازمان باشد . ارزش هایی که ریشه در سنت های سازمان دارند در طول سالیان طولانی مورد آزمون قرار گرفته اند وثبات و قابلیت پیش بینی کارکردها را به همراه خواهند داشت » (واینر،۱۹۹۸) هنگامی که ارزش های محوری، ریشه در هرهبران کاریزماتیک داشته باشند ، درونی سازی این ارزش ها توسط اعضا از طریق شناسایی اعضای سازمان توسط رهبر اتفاق می افتد .(جونز و جرارد،۱۹۶۷)چنین ارزش هایی نسبت به ارزش های نشات گرفته از سنت ها ثبات و دوام کمتری دارند . عمر چنین ارزش هایی ممکن است پیش از عمر رهبران سازمان نباشد ودر حقیقت چرخه ی حیات ان ها کوتاه است ، زیرا بسیار به ویژگی های شخصیتی رهبران وابسته هستند . البته ممکن است رهبران کاریزماتیک سازمان از برخی ارزش های سنتی حمایت کنند ، دراین صورت این ارزش ها در زمره ی ارزش های سنتی سازمان به شمار می روند و نه ارزش های مشتق شده از رهبران کاریزماتیک.

۲-۲-۱۰-کارکرد ارزش ها

با وجود اختلاف نظر در مورد ماهیت و چیستی ارزش ها وتعاریف گوناگون راجع به ارزش ها ، اندیشمندان این حوزه ، کار کرد ها وپیامدها ی بسیاری را برای ارزش ها ها بر شمرده اند . در این پژوهش سعی شده است تا نظرات اندیشمندان مختلف در باب کارکردها ، پیامدها وفواید ارزش ها ، تاحد امکان انعکاس یابد .دکتر علی قائمی درباب فایده ئ اهمیت ارزش ها بیان می دارد:
ارزش ها عامل حرکت افرینی و ایجاد انگیزش در کار وتلاش ادمی اند .
سبب پایبندی به خط و راه و شرایطی اند که از نظر یک فرهنگ ارزش خوانده می شوند
عامل مرز داری در حیات ، درگفتار وکردارند
معیاری برای مفایسه ها و مرزبندی ها در نتیجه شناخت پایبندی ها هستند
سببی برای جهت دهی به سوی مقصدی است که مکتبی مورد قبول ،آن را کمال می نامد.
سبب داوری درباره ی یک فرد و قضاوت در مورد نوع باور ها واعتقادات و مقدسات اوست
و سرانجام ارزش ها اگر از سوی مذهب و ائینی باشند ،برای خود فرد و جامعه او خیر افرین هستند، مایه ی عظمت جان ادمی وسبب دستیابی به ارج وقرب مورد نظر می باشند .(قائمی،۱۳۸۱،ص۶۴۲).
شاید مهمترین کارکردفردی ارزش ها ، فراهم اوردن استاندارد ها یا معیار هایی باشد که رفتار و رافکار فرد را درجهات مختلف هدایت می کند (فیدر،۱۹۷۵،ص۸). از منظر جامعه شناختی، شاید مهمترین کارکرد اجتماعی که برای ارزش ها ذکر می شود نقش ان ها در تعیین شیوه های مطلوب اندیشیدن و عمل کردن در فرهنگ و تحقق همبستگی اجتماعی باشد(نیک گهر ۱۳۷۱ ؛،ص۲۹۲).
در جایی دیگر سه کارکرد کلی برای ارزش ها بیان شده است(روکیج،مترجم امیری،ص۲۵).
کارکرد تنظیمی ارزش ها:محتوای برخی از ارزش ها مستقیما با شیوه های رفتاری و وضع غایی در ارتباط هستند که گرایش تنظیمی یا انتفاعی نام دارند . مثلا برخی از اارزش های ابزاری با مطلوبیت اطاعت ، سازگاری با دیگران ، مودب بودن و خویشتنداری ارتباط دارند . البته برخی مانند «مک لافلین » معتقدند ارزش های تنظیم کننده ، واقعا شبه ارزش هستند . زیرا افراد ان ها را برای سازگاری درقبال فشار های گروه به خدمت می گیرند.
کارد خود پایی ارزش ها :نظریه روانکاوی می گوید ارزش ها به اندازه ی طرز تلقی ها می توانند به رفع نیازیی خود پایی کمک کننده نیاز ها ، احساسات و اقداماتی را که به لحاظ شخصی واجتماعی غیر قابل پذیرش هستند می توان به سادگی با فرایند های توجیه ، تبیین و تشکیل واکنش به شرط قابل قبول تری تغییر داد .همه ی ارزش ها ابزاری وپایانی را می توان برای تحقق کار کرد های خود پایی به خدمت گرفت . با وجود این نمی توانیم به ارزش های معینی اشاره کنیم که به ویژه برای چنین منظورهایی مناسب باشند .
کارکرد اگاهی بخش یا خود شکوفایی ارزش ها : «کنز » کارکرد آگاهی بخش را شامل جست جوی معنا ، نیاز به درک گرایش به سوی سازماندهی بهتر ادراک و اعتقاد به منظور ایجاد شفافیت ، ثبات و پایداری می داند. برخی از ارزش های ابزاری وپایانی با صراحت یا تلویحا ، این دانش وآگاهی وبه شکلی جامع ترکارکرد خود شکوفایی را در بر می گیرند.(کنز ۱۹۶۰،ص۱۷۰)
۲-۲-۱۱-ارزش های فردی و اجتماعی
ارزش ها الزاما صفت اجتماعی ندارند، بلکه ممکن است فردی باشند .اشیاء ویا عقایدی که به طور فردی مورد تو جهند و در سطح کلی جامعه ارزشی ندارند، ارزش های فردی نامیده می شوند . بدیهی است در صورت به وجود امدن شرایط لازم ، ارزش فردی ممکن است به ارزش اجتماعی تبدیل شود . بنابراین ایده ها ، هنجار ها واشیای مادی که متعاقب اعمال متقابل اجتماعی ، عقاید و باز خورد های روانی مساعدی پیرامون ان ها جمع می شوند و متکی بر تجربیات مثبت هستند، ارزش های اجتماعی نام دارند (محسنی ، ۱۳۶۶ ،ص ۴۳۸).
آلن بیرو در کتاب « فرهنگ علوم اجتماعی» ، ارزش های اجتماعی را مدل های کلی رفتار ،احکام جمعی و هنجار های کرداری که مورد پذیرش عمومی وخواست جامعه قرار گرفته اند معنا کرده است . او اقسام ارزش های شخصی ، فرهنگی ، قضایی و.. را لزوما ،از رزش های اجتماعی متمایز نمی داند و تاکید دارد مردم با ارزش های اجتمای ، حیات اجتمای خود را می گذرانند و اعضای جامعه در مورد این ارزش ها به نو عی وفاق اجتماعی رسیده اند . به اعتقاد این صاحب نظر جامعه شناسی ، ارزش های اجتماعی،د ر معنایی محدودتر با عنوان ارزش های اخلاقی ، فرهنگی و یا دینی شناخته می شوند که کار یکپارچگی اجتماعی را قوام می بخشند و به گسترش پیوند های مبتنی بر همبستگی منجر می شوند و به اعتقاد « آلن بیر»، عدالت ، انسان دوستی ، دیگر خواهی و مهربانی از ان جمله اند (آلن بیرو ، مترجم ساروخانی ، ص۳۸۶)
همچنین «آریان پور» در کتاب «زمینه جامعه شناسی» می نوسید: «واقعه یا چیزی که مورد اعتنای جامعه قرار گیرد « ارزش اجتماعی» نام دارد.« ارزش اجتماعی »انگیزه ی« گرایش اجتماعی» می شود . گرایشات اجتماعی تمایلاتی کلی هستند که در فرد به وجود می ایند وادراکات، عواطف وافعال او را در جهات معینی به جریان می اندازند ( اریان پور، ۱۳۵۵،ص ۱۸۲).
تردیدی نیست که ارزش های اجتماعی بی شماری یافت می شوند که جامعه شناسان نتوانسته اند در دسته بندی های مطالعاتی و طبقه بندی های پزوهشی خود وارد کنند و همین موضوع از نارس بودن ورود این مقوله به مباحث جامعه شناختی وحکایت دارد و برای مثال مفاهیمی مانند : زیبایی ، فضیلت ، خوبی ، بدی ؛ از جمله مفاهیمی یه شمار می روند که هم از حیث ذهنی و روانی مورد پذیرش اعضای جامعه اند و هم از حیث اجتماعی در بین اقشار ، گروه ها و حتی ملل گوناگون مابه ازای خارجی دارند ( کهزاد بابایی ،۱۳۸۵ ص ۶ ) . نظر «فرانکنا »در مقاله ارزش و ارزشیابی خود در کتاب «فلسفه اخلاق» موید همین مطلب است « ارزش در وسیع ترین کاربردش اسمی عام برای همه ی محصولات انتقادی یا موافق یا مخالف بر خلاف محصولات تو صیفی است و در مقابل وجود یاواقعیت قرار می گیرد(ادوارز ، مترجم رحمتی ، ص ۳۴۶)
ارزش های اجتماعی تا زمانی که منافع ملی ، اصول وآرمان های عقیدتی و دیگر خواهی را در فرایند کاری حفظ کنند ماندگار خواهند بود (کهزاد بابائی ، ۱۳۸۵ ، ص ۱۰)
۲-۲-۱۲- ارزیابی ارزش های اجتماعی
ارز ش های اجتماعی همیسشه توسط افراد جامعه ارزش گذاری می شوند و بنابراین خصوصیات ارزشی خواه ناخواه مورد داوری قرار می گیرند .تنها نهاد توصیف شده و سازمان طراحی شده ای که کار قضاوت را انجام می دهد همان افکار عمومی اکثریت قریب به اتفاق مردم است ، مردی که ممکن است هیچ شناخت چهره به چهره ای از یکدیگر نداشته باشند مردی که چه بسا از حیث زمانی و جغرافیایی دریک قلمرو مشخص زندگی نکنند، اما درست یا نارست همسان می اندیشند و همسان قضاوت می کنند .اکنون این سئوال پیش می اید که ارزش ها در این محکمه وبا چنین هیئت منصفه ای چگونه تبرئه ویا به تیغ جلاد سپرده می شوند . « ارزش گذاری یعنی تعیین ارزش یک چیز وارزش یک چیز وقتی به دست می اید که نسبت ان با ارزش های دیگر معلوم شود. ارزش گذاری مظهر ان اندیشه هایی است که بیان می کند واقعیت چگونه است و چگونه باید باشد» ( میردال ، مترجم روشنگر، ۱۳۵۷ ، صص ۲۲-۲۳ ).
در واقع یک مشکل اساسی از این حقیقت ناشی می شود که ارزش گذاری های انسانی معمولا متغیر و متضاد است . پشت رفتار انسان مجموعه ی از ارزش گذاری های متجانس قرار ندارد ، بلکه ان چه پشت رفتار انسان قراردارد، معجونی است از تمایلات ، علایق و ارمانهای متضاد و ستیزه گر با هم ، انسان به برخی از این تمایلات و علائق و آرمان های اگاهانه اعتقاد دارد و برخی دیگر را مدت ها خاموش نگه می دارد ( میردال ، مترجم روشنگر ، صص۲۳-۲۴ )
البته باید اذعان داشت که مقوله ی ارزشیابی ارزش ها یکی از مباحث علم اخلاق است و نه جامعه شناسی و یا حتی روانشناسی .به هرحال مروری بر نظریات فیلسوفان اخلاق نشان می دهد که این وجه از ارزش ها از سوی نظریه پردازان مباحث اخلاقی نسبت به اندیشمندان سایر حوزه ها، کامل تر و جامع تر مورد بحث قرار گرفته است . یکی از صاحبان نظران « دیوئی »است . او ارزشیابی را در دومعنا به کار برده است: « این واژه یا به معنای ارج نهادن ، دوست داشتن ، احترام گذاردن ، علاقه داشتن و عزیز داشتن است و یا به معنای ارزیابی ، ارزش سنجی ، بر آورد ارزشیابی و سنجش است ( ادواردز ،مترجم رحمتی ، ص ۳۴۹).
۲-۲-۱۳-دین و نهادینه سازی ارزش های اجتماعی
بدون هیچ پیش داوری عقیدتی باید اذغان داشت پدیده ی دین نفش تعیین کننده ای در حیات اجتمای ایفا می نماید . به رغم ان که نهاد دین در طبقه بندی ارزش ها ، خود یکی از ارزش های اجتمای قلمداد شده است ، یا این وصف ،جامعه شناسی دین و جامعه شناسی معرفت هنوز ان چنان که شایسته است ، کار کردهای این پدیده را به درستی تبیین نکرده اند . دین علاوه بر معنا کردن جهان بینی بشر و پاسخ گفتن به دغدغه های ذهنی نوع انسان در خصوص مبنا و وجود که سبب پدید امدن نوعی اقناع اجتماعی می شود . چند کار کرد مهم و اساسی دیگر نیز دارد .دین به عنوان سر چشمه جوشان ارزش های مورد نیازفردی برای رسیدن به آرمان یک انسان کامل ،ارزش های مورد نیاز چنین فرآیندی را با اتصال به یک منبع مقدس به افراد عرضه می دارد . دین باارائه گنجینه ای از فرامین اخلاقی و اندرز های اجتماعی ، چشم انداز رسیدن به زندگی متعادل و هدفمند را فراروی گروه های کوچک خانوادگی می نهد . دین با عرضه ی معیار ها وارزش های مورد نیاز زندگی اجتماعی پویا و ارائه ی ائین های رفتاری واخلاقی ، چار چوب تعریف شده ای از نوع ایده ال انسان مذهبی و قلمرو پدیدار شدن یک ارمان شهر و مدینه ی فاضله به دست می دهد . با این وصف ، معرفی دینی به نوع انسان می اموزد چگونه باید زیست چگونه باید با دیگران تعامل داشت، و چگونه می توان ارمان شهر مقدسی را با دیگران بنا نهاد .
دین منبع بی پایانی از ارزش های ماندگار یک انسان الهی و مجموعه ی الگوهای رفتاری یک خانواده ی مقدس و سمت وسوی فعالیت های جامعه ای متعبد رابرای رسیدن به ارزشی مطلق (خدا)، بی بدیل ،خدشه نا پذیر ،یکتا و ارزش افرین و مصون از هر کم و کاستی عرضه می دارد . کارکرد های فردی . گروهی و اجتماعی دین در خلق ارزش های ماندگار اجتماعی بر کسی پوشیده نیست . حتی کسانی که به هیچ وجه اعتقادی به باور های دینی و ایمان و مذهبی ندارند وبه این کارکرد های ونقش خلاق و ارزش افرین دین معترفند.
نظریه پردازان متفاوتی که دین را مورد تحلیل قرار داده و کارکردهای روانی ، اخلاقی و اجتماعی ان را متذکر شده اند . در سه دسته ی تحلیل گران ، عاطفه گرایان و جامعه شناسان دسته بندی می شوند . در این میان کم نیستند کسانی که به د رستی از دین یاد می کنند و ملکم همیلتون از ان جمله است : « علاقه ی بنیادی بیشتر جامعه شناسان دینی غالبا یکسان است و ان بالا بردن فهم ما از نقش دین در جامعه ، تحلیل و اهمیت تاثیر دین در تاریخ بشری و شناخت جلو ه های گوناگون دین و نیرو های اجتماعی تاثیر گذار و شکل دهنده ی ان هاست(همیلتون،۱۳۷۷،ص۳) .به اعتقاد همیلتون این سه رهیافت با وجود سستی هایشان بینش خوبی در مورد ماهیت دین به دست می دهند ، زیرا دین پدیده ای بسیار پیچده تر از ان است که هر یک از این رهیافت ها تصور می کنند ( همیلتون ۱۳۷۷ ،ص ۲۰۲ و ۳۸۰) در حقیقت می توان نتیجه گرفت دین از چنان توانایی خارق العاده ای برخوردار است که بتواند برای تمام ارزش های عاطفی ، عقلی و اجتمای چاره اندیشی کند ، هم در خلق ارزش های نوین ، هم در حراست از آن ها وهم در تاثیر گذاری ارزش ها بر نهاد های اجتماعی و افراد ( همیلتون ، ۱۳۷۷ ، ص ۳۸۱ )
۲-۲-۱۴-ارزش و فرهنگ
فرهنگ در معنای گسترده ان معادل سبک و روش زندگی است و برخی دیگر فرهنگ را اندیشه ها و ارزش ها تلقی می کنند ( چلبی، ۱۳۷۵ ، ص ۵۴ ) برخی هم فرهنگ را به عنوان منظومه ای نسبتا منسجم، مشتمل بر اجزایی غیر مادی شامل ارزش ها ، هنجار ها ، باور ها ، اعتقادات ، اداب و رسوم ، دانش و اطلاعات رایج ، هنرها و همچنین اجزای مادی شامل کالاهای مصرفی ، ابزار، فناوری، ومیراث های فرهنگی نسبتا مشترک اجتماع تلقی می کنند .(پناهی، ۱۳۷۶ ، ص۵۰) بنابر این ارزش ها می توانند جزئی از فرهنگ تلقی شده ویا حتی به واسطه ی مطلوبیت ویژه ی ان که مورد تقاضای اجزاء وابعاد دیگر تشکیل فرهنگ نیز است .نقش محوری در تولید فرهنگ ایفا کند و در همین رابطه تحولات و تغییرات ارزش ها تا ثیر جدی در تغییرات وتحولات فرهنگی ایفا میکند .اکثر محققین حوزه ی فرهنگ سازمانی توافق دارند که ارزش های مشترک یا سیستم ارزشی سازمان، اجزای کلیدی فرهنگ سازمانی به شمار می روند . فرهنگ سازمانی را «ارزش های غالب ارائه شده توسط سازمان» (دیل و کندی، ۱۹۸۲ ، ص۱۲ ) تعریف کرده اند . یکی از پژوهشگران فرهنگ سازمانی را به«مجموعه ی مختصات یا ویژگی های کلیدی تشکیل دهنده ی ارزش های سازمانی»اطلاق می کند (رابینز ، ۱۹۹۱ ،ص۴۳۸) در این رابطه دنیسون (۱۹۹۷) معتقد است که ارزش های اساسی ، باور ها و مفروضاتی که درسازمان وجود دارند ، الگو های رفتاری که از بین این ارزش های مشترک ناشی می شود و نماد هایی که مبین پیوند بین مفروضات و ارزش ها ورفتار اعضای سازمان اند ، فرهنگ سازمانی نامیده می شوند . فرهنگ شامل ایده آل های ارزشی و اجتماعی و باور هایی است که اعضای سازمان به اشتراک می گذارند (لوئیس،۱۹۸۰، سی یل ومارتین،۱۹۸۱)این ارزش ها یا الگو های باور افراد ،به وسیله برخی ابزارهی نمادین مانند اسطوره ها(فیدور و رولند ،۱۹۸۲)،آئین های مذهبی(دیل و کندی،۱۹۸۲)، داستانها (میتروف وکلیمن ،۱۹۷۶)،علائم و نقش و نگارها(ویلکیز ومارتین،۱۹۸۰)،و همچنین زبان های خاصی(اندرروس و هرش،۱۹۸۳) آشکار می شوند .گرچه نمی توان یک طیقه بندی دقیق و تعریف عملیاتی ارائه نمود ،اما میان دانشمندان این اجماع وجود دارد که عنصر اصلی فرهنگ سازمانی عبار ازمون از :«ارزش های مشترک » ارزش های مشترک اعضای سازمان ، سیستم ارزشی سازمانی را شکل می دهند . ارزش های محوری که با سطح میانی مدل فرهنگی ادکار شاین متناسب هستند ،سرفصل خطوط راهنمای عملیاتی یک سازمان را ارائه می دهند .این امر بسیار مهم است که سازمان همان گونه که ارزش های محوری خود را مورد ارزیابی قرار می دهد ، در مورد پیش فرض ها عمیق ترین سطح فرهنگ را شکل می دهند .کاربردی کردن ارزش های محوری در یک فرهنگ که اکنون وجود دارد ،بسیار چالش برانگیز است . این امر بسیار مهم است که در یک سازمان که توسط مدیرانش شروع به کار می کند،ارزش های محوری در رفتار روز مره شان مشاهده کردند. ارزش های سازمانی به عنوان بعد مرکزی فرهنگ سازمانی شناخته می شوند که منشا تاثیرات قوی بوده و میان سازمان ها تفاوت ایجاد می کند(آلکاین و دستمز،۱۹۷۲،چاملین،۱۹۳۳)با توجه به نظر ادگار شاین (۱۹۸۵)،ارزش های سازمانی به عنوان ابعاد کلیدی فرهنگ سازمانی ،استاندارد هایی دا تعریف می کنند که انطباق با محیط خارجی و پیوند داخلی سازمان را هدایت می نماید . ارزش های سازمانی موارد زیر را تحت تاثیر قرار می دهند :کیفیت محصول وخدمت،محتوای تبلیغات،سیاست های قیمت گذاری، رفتار کارکنانئ ارتباط با مشتریان ،عرضه کنندگان ،جامعه و محیط گرچه تعریف یکسان پذیرفته شده ی جهانی وجود ندارند ،ارزش های اخلاقی سازمان به عنوان ترکیب ارزشهای اخلاقی فردی مدیران و سیاست های رسمی و غیر رسمی اخلاقی سازمان می باشند . مطالعات تجربی در حوزه ی بازاریابی نشان می دهند که مدیران عالی سازمان بایستی نقشی فعال به منظور بهبود ارزش های اخلاقی داشته باشند تا منجر به اثرات مثبت گردد.(چونکو وهانت ۱۹۸۵،هانت و چونکووویلکاکس ، ۱۹۸۴ )این مطالعات دریافته اند که فعالیت های مدیران عالی می تواند مشکلات اخلاقی کارکنان را کاهش دهد همچنین می تواند این گونه عنوان نمود که هنگامی که مدیران عالی نوعی فرهنگ سازمانی ایجاد می کنند که برارزش های اخلاقی تاکید می ورزد . تعهد معامله کنندگان به این سازمان افزایش می یابد . فرهنگ سازمانی یک مفهوم چند بعدی است به عنوان مثال در توضیح فرهنگ سازمانی ، گافمن (۱۹۶۷،۱۹۵۹) بر روی مقررات رفتاری مشاهده شده در تعاملات افراد تمرکز می کند ، هومانز (۱۹۵۰) هنجارهایی را که در برگیرنده کار گروهی هستند را عنوان می کند ، اوشی (۱۹۸۱) بر روی فلسفه که خط مشی سازمانی را تحت تاثیر قرار میدهند تاکید می ورزند و فن مانن (۱۹۷۶ ) بر قوانینی جهت مدیریت سازمان تاکید می کند کمی بعد تر فرهنگ سازمانی به عنوان پیش فرض ها باور ها ، اهداف دانش و ارزش ها که توسط اعضا ی سازمان به اشتراک گذاشته می شوند تعریف گردید. (دیل و کندی ،۱۹۸۲، ساث، ۱۹۸۴، شاین۱۹۲۵، شوارتزودیدیس،۱۹۸۱).با وجود این که بر طبق دیدگاه مذکور ،ارزش ها به عنوان یک بعد از فرهنگ سازمانی هستند آنها به عنوان هدایت کننده رفتار افراددر جامعه به صورت عام و در سازمان ها به صورت خاص تئوریزه شده اند(روکیج۱۹۷۳،۱۹۸۶)،یانکلوویچ(۱۹۷۱،۱۹۸۱) .درسطح جامعه ارزش ها مشخص می کنند که چرا مردم فداکاری می نمایند یا اینکه حاضرند چه چیز هایی را از دست بدهند تا به اهدافشان برسند.ارزش ها دربر گیرنده یک دید وسیع تر در مورد ان چه که مردم هستند، می تواند باشند. ویا خواهند شد،می باشند (میشل،۱۹۷۱) برای یک سازمان ، ارزش ها حس هویت را به اعضای سازمان انتقال می دهند،
ثبات سیستم اجتماعی سازمان را افزایش می دهند توجه مدیران را به سمت مسائل مهم جلب می کند ، راهنمای تصمیم گیری هستند و مهمترین مورد تعهد افراد را نسبت به چیز هایی بیش از صرف خودشان ارتقا می دهند (دیل وکندی،۱۹۸۲،اسمبرکیج،۱۹۸۳). زمانی که ارزش های اخلاقی یک سازمان به صورت گسترده میان اعضای سازمان به اشتراک گذاشته شود، احتمال موفقیت سازمانی افزایش می یابد.(بادوویک وبیتی،۱۹۸۷،براون،۱۹۷۶،انگلند،۱۹۶۷،کی لی،۱۹۸۳،کوچ و فاکس،۱۹۷۸) همان گونه که پیتر واترمن (۱۹۸۲)در مطالعه شان پیرامون سازمان های ممتاز اشاره می کنند .آن سازمان هایی که مجموعه ارزش های مشترکی را برای خود تعریف نموده اند خصوصا ارزش ها اخلاقی ،عملکرد مطلوب تری داشته اند .

۲-۳-۱- مقدمه

یکی از پارادایم های سازمان مدیریت معروف علم وظیفه گرایی است که توسط آدام اسمیت ،اقتصاد دان شناخته شده ی دنیا بنا نهاده شد . این پارادیم حدود ۲۰۰ سال در سطح سازمان های گوناگون حمکرانی نموده و سازمان ها برای کسب موفقیت و نیل اهداف خود ، مبتنی برآن عمل می کردند . براساس نظریات آدام اسمیت، فعالیت باید به صورت بخش بخش و جزئی تعریف می شدند و هر فرد مامور انجام وظیفه ای محدود و تخصصی می گشت . اما با گذشت زمان ، به تدریج این نوع نگاه به وظایف سازمان ها تغییر یافت و نگاه فرآیندی جایگزین نگاه وظیفه ای گردید . بدین ترتیب سازمان ها شروع به مهندسی مجددساختارهای خود نموده و نحوه ی انجام وظایفشان را تغییر دادند. براساس نگاه فرایندی ، دیگر وظایف به صورت مجزا و منفک از یکدیگر نگریسته نمی شدند، بلکه به صورت یک کل مورد توجه قرار می گرفتند . فرایند کار ، مجموعه گام هایی است که یک یا چند«دروندا د» را به کار گرفته و «بروندادی»می آفرینند که برای مشتری سودمند و خواستنی است . بدین ترتیب انجام مطلوب به صورت جمعی منجر به نتیجه دلخواه می گشت . نکته مهم در نگاه فرآیندی این است که فرایند ها بایستی بر مینای نیاز های مشتریان طراحی شوند چرا که در غیر این صورت نتیجه مطلوبی به بار نخواهد آورد. تقریبا می توان اذعان نمود که امروزه کمتر سازمان موفقی یافت می شود که نگاه فرآیندی نداشته باشد . در سازمان های خدماتی ، فرایند ها اهمیت دوچندانی دارند ، چرا که ارئه خدمات مطلوب ، نیاز مند طراحی مناسب فرایند ها می باشد . در این بخش در پی ان هستیم تا مروری بر مسائل مربوط به فرایند ها نموده و سر انجام چارچوب طبقه بندی فرایند ها که توسط مرکز بهره وری و کیفیت آمریکا منتشر شده است، ارئه نماییم .
۲-۳-۲- سازمان
با یک رویکرد کلی ، سازمان را می توان به صورت«یک گروه اجتماعی که به طور آگاهانه برای تحقق بخشیدن به هدفی خاص تشکیل شده است »تعریف کرد . دفت۱ برای هر سازمان چهار ویزگی برمی شمرد ۱- یک نهاد اجتماعی است ۲- که مبتنی بر هدف است ۳ -ساختار ان به صورت آگاهانه طرح ریزی شده است و دارای سیستم های فعال و هماهنگ است و سرانجام ۴- با محیط خارجی ارتباط دارد برای تمیز دادن یک سازمان از دیگر سازمان ها ی اجتماعی ،عناصر بسیار زیادی وجود دارد .اولین عنصر مهم که موجب تمایز سازمان ها از یکدیگر می گردد ،اهداف سازما ن می باشد که به طور روشن و واضح تعریف شده اند .
دومین عنصر اساسی ، نقش هایی است که اعضا ی سازمان ایفا می نماید . نقش ها ، رفتار های لازم یک عضو برای تحقق بخشیدن به هدف مشترک است که دیگر کارکنان انتظار دارند از جانب ان شخص اعمال شود .
بی شک برای توفیق در نیل به اهدافی مشترک ، نیاز به تقسیم کار و جامه ی عمل پوشاندن به ساختار اختیارات و وظایف به صورت سلسله مراتبی وجود دارد .
به سب تقسیم کارو نقش های متفاوت و برای هماهنگ کردن تلاش های افراد برای ایفای وظایف متفاوت از یکدیگر به بعضی فرایند ها و سیاست ها از قبیل ارتباطات ، تصمیم گیری و حل مسا له هم نیاز است که این نیز سومین عنصر اساسی را برای برای تمیز دادن سازمان ها از یکدیگر پدید می اورد .
در پرتو این توضیحات می توان گفت که سازما ن عبارت است از «تمامی فرایند ها ، اصول و قواعدو ساختار تشکیل شده از سوی افرادی که برای تحقیق بخشیدن به هدفی مشترک گرد هم می آیند ».
ساختار سازمانی در نمودار سازمان نمایان می شود . نمودار سازمانی یک نماد قابل رویت از کل فعالیت هاو فرایند سازمان است(دفت، مترجمان پارسائیان واعرابی،۱۳۸۳،ص۳۴۴) .ابعاد محتوایی سازمان بر ساختار
سازمانی اثر گذارند . همچنین رهبری ، فرهنگ و ارزش های سازمانی تمام ابعاد سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهند شکل (۹) گویای این مطلب می باشد .
شکل۲-۵ : متغیرهای محتوایی سازمان که بر ساختار اثر می گذارند

۲-۳-۳- فرایند

تغییر به سوی هدف ، با بهره گرفتن از سازکار باز خور را فرایند می گویند . هر فرایند هدف ، ساختار و نتیجه دارد . ساختار فرایند ، طریق به هم پیوستن عوامل متعددی با دیگر فرایند ها برای نتیجه ی واحد است . (رضائیان ،۱۳۸۳،ص۷) . بازاریان معمولا به دانستن جزئیات چگونگی ساخت کالا ها ی فیزیکی نیاز دارند . این کار مسئولیت افرادی است که کارخانه را اداره می کنند . اما در مرود خدمات وضعیت متفاوت است . از انجا که مشتریان اغلب در ایجاد خدمات مشارکت دارند ،بازاریابان به شناخت ماهیت فرایند هایی که مشتریانشان احتمالا با انها روبرو هستند، نیازمند «یک فرایند ، روش خاصی از عملیات یا مجموعه ای از اعمال است و به طور معمول مستلزم چندین مرحله می باشد ،که غالبا نیازمند تحقق در یک توالی مشخص است » . ایجاد و تحویل عناصر محصول به مشتریان ، نیاز مند طراحی و اجرای موثر فرایند هاست . فرایند، شیوه و ترتیب عملکرد سیستم های عملیات خدمات را مشخص می کند . طراحی بد فرایند ، که کندی عملکرد ، کاغذ بازی و تحویل نامناسب خدمات را به دنبال دارد ،مشتری را آزرده خاطر می سازد همچنین، فرایند های ضعیف ، کار را برای کارمندان خط مقدم مشکل تر می سازدو در نتیجه ، بهره وری کاهش می یافته ، احتمال شکست خدمات افزایش می یابد .(لاولاک ورایت،۱۳۸۲،ص۴۰). با توجه به این که در سازما نهای خدماتی، محصول در واقع یک فرایند است ،بنابراین با توجه به مجصول به عنوان یک فرایند ارئه ، در ادراک صحیح ما از مساله ، به کمک زیادی خواهد نمود .
خدمات را می توان به روش های مختلفی دسته بندی نمود . یک روش، تقسیم خدمات بر اساس وسیله ارائه ی آن است. ایا وسیله ی ارائه ی خدمت ،انسان است یا ماشین؟

نظر دهید »
راهنمای نگارش مقاله دانشگاهی و تحقیقاتی درباره آشکار سازی نوسانات اقلیمی با ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

جدول ۴ – ۲ – مقادیر بحرانی T k در سطح اطمینان ۵% و ۱% آماره SNHT

۱۰۰ ۷۰ ۵۰ ۴۰ ۳۰ ۲۰ N
۳۲/۱۲ ۸۹/۱۱ ۲۸/۱۱ ۰۱/۱۰ ۴۵/۱۰ ۵۶/۹ ۱%
۱۵/۹ ۸/۸ ۴۵/۸ ۱/۸ ۶۵/۷ ۹۵/۶ ۵%

۴ – ۵ - آزمون ران تست
همگنی به معنی این است که داده ­ها مربوط به یک جامعه آماری تصادفی باشند. برای ملاحظه این که آیا داده ­ها و ارقامی که تحلیل می­شوند همگن هستند یا خیر، روش­های زیادی برای آزمون وجود دارد که می­توان آن­ها را در دو گروه دسته­بندی کرد: یکی روش­های نموداری و دیگری روش­های غیر نموداری. روش­های نموداری (گرافیکی) از این جهت که معیار کمّی برای حالت همگنی یا غیرهمگنی در آن­ها وجود ندارد، روش­های کاملی به شمار نمی­روند. در این تحقیق برای آزمون همگنی داده ­ها، از آزمون همگنی حول میانگین یا ران تست استفاده شده است ( عیسی­پور ۱۳۹۲ ) که اساس کار در این روش رده­بندی داده ­ها بر مبنای سال وقوع، محاسبه میانگین داده ­ها و مشخص کردن داده ­های دو طرف میانگین به عنوان عدد وسط بود، و در واقع ایجاد یک فاصله اطمینان برای میانه و میانگین جامعه است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۴ – ۶ – آزمون وجود روند
۴ – ۶ – ۱– آزمون من – کندال:
وجود یا عدم وجود روند و تحلیل سری­های زمانی ارائه شده در دو دسته روش­های پارامتریک و ناپارامتریک تقسیم بندی می­شوند. روش­های پارامتریک عمدتا بر اساس رابطه رگرسیونی بین سری­های با زمان استوار می­باشند. روش های ناپارامتریک از کاربرد نسبتا وسیع­تر و چشم­گیرتری نسبت به روش­های پارامتریک برخوردارند. برای سری­هایی که توزیع آماری خاصی بر آن­ها قابل برازش نیست و چولگی یا کشیدگی زیادی دارند، استفاده از روش­های ناپارامتریک مناسب­تر است. محاسبه آزمون روند من _ کندال (من ،۱۹۴۵وکندال ،۱۹۷۵) یکی از گسترده­ترین روش­ها برای تعیین معنی­داری روند می­باشد. این آزمون در سال ۱۹۸۸ به وسیله سازمان جهانی هواشناسی پیشنهاد شد. این آزمون تابعی از رتبه مشاهدات تا مقادیر واقعی آن می­باشد و تحت تاثیر توزیع واقعی داده ­ها قرار نمی­گیرد و به مقادیر داده ­های پرت حساس نیست. اگر چه آزمون­های روند پارامتریک قوی­تر هستند، اما نیاز به داده ­های با توزیع نرمال دارند و حساس به مقادیر داده پرت می­باشند. از نقاط قوت این روش می­توان به مناسب­تر بودن کاربرد آن برای سری­های زمانی که از توزیع آماری خاصی پیروی نمی­کنند، اشاره نمود. اثر پذیری ناچیز این روش از مقادیر حدی که در برخی از سری­های زمانی مشاهده می­گردند، نیز از مزایای استفاده از این روش است. فرض صفر این آزمون بر تصادفی بودن و عدم وجود روند در سری داده ­ها دلالت دارد، و پذیرش فرض یک دال بر وجود روند در سری داده ­ها می­باشد. این آزمون به دو روش محاسبه می­ شود:
۴ – ۶ – ۲ – آزمون آماره (T ) من _ کندال
این آزمون به زبان ریاضی چنین بیان می­ شود (کاویانی و عساکره ۱۳۸۲).
( ۳ )
در فرمول بالا:
= تعداد داده ­های همسان
n = طول دوره­ های آماری
Sgn = نشانه همه مقادیر محتمل داده ­ها ( aj ،ai ) است که در آن تفاضل i>j ( یعنی رتبه i ام و j ام ) است که در این صورت:
( ۴ ) Sng( ai – aj ) =
مراحل اجرای این آزمون به شرح زیر بیان می­ شود:
۱ – داده ­ها رتبه بندی شده و به ترتیب وقوع آن­ها در ستون مقابل­شان نوشته می­ شود.
۲ – آماره­ی p از طریق محاسبه­ی تعداد مقادیر پایین­تر و بالاتر از هر جمله در سری به­دست می ­آید ( عساکره ۱۳۹۰ – ۱۷۰ ).
۴ – ۶ – ۳ – آزمون روند نموداری من _ کندال
از آزمون نموداری من _ کندال جهت بررسی معنی­داری روند و آشکارسازی جهش در سری­های زمانی استفاده می شود. در این روش دو عامل U و Ú بر اساس i به صورت نموداری رسم می­ شود، در حالت معناداری روند، دو نمودار در نقطه شروع پدیده در خارج از محدوده ± ۱ / ۹۶ یکدیگر را قطع کرده و در خلاف جهت یکدیگر حرکت خواهند کرد، به این نقطه برخورد جهش گفته می­ شود. در حالی که اگر روند وجود نداشته باشد دو دنباله U و Úتقریبا به صورت موازی حرکت خواهند کرد، و یا با چند بار برخورد به طوری که به تعبیر جهت منجر نشود عمل خواهند کرد. نمودار U نسبت به سال ( محور Y )رسم شده و برای اینکه معنی­داری روند و نقطه جهش آن به دست آید، دنباله ی Ú تعریف می­ شود. مراحل به دست آوردن Ú همانند U است. با این تفاوت که سال­ها به ترتیب نزولی قرار می گیرند، و مراحل محاسبه U برای Ú نیز تکرار می­ شود. در مواقعی که – ۱/۹۶ < U < + 1/96 باشد، سری تصادفی است و روند خاصی نمی­ توان برای آن تصور کرد. در حالی که U > + 1/96 نشان دهنده روند مثبت و U < - 1/96 نشان دهنده روند منفی می­باشد. به این نقطه برخورد جهش گفته می­ شود. برای انجام این آزمون ابتدا سری­های آماری رتبه بندی می­شوند و برای میزان تغییر یا روند از رابطه زیر استفاده می­ شود، و برای برآورد آن از آماره T استفاده می­ شود ( همتی۱۳۹۰ ).
مرحله اجرای این آزمون به قرار زیر بوده است:
- داده ­های دما به ترتیب وقوع ردیف شده و ترتیب زمانی داده ­ها n در نظر گرفته شد.
- داده ­ها رتبه بندی شدند که برای این منظور از آماره T استفاده گردید.
- امید ریاضی Ei، واریانس Vi و شاخص من _ کندال Ui بر اساس روابط زیر محاسبه شد.
( ۵ )
( ۶ ) ( ۷ )
در روابط بالا ni تعداد داده ­ها است. برای شناسایی روندهای جزیی و کوتاه مدت نقاط جهش و نقاط شروع روند سری زمانی بر حسب مقادیرU و U1استفاده شد. به منظور ترسیم نمودار سری زمانی مقادیر متوالی آماره­ های Uو U1 با بهره گرفتن از آزمون من _ کندال (معادله ۶ و ۳ ) محاسبه شد. برای بررسی تغییرات باید شاخص U1 نیز محاسبه می شد. مراحل محاسبه U1 به شرح زیر بوده است :

نظر دهید »
دانلود پروژه های پژوهشی درباره سمبولیسم (نمادگرایی) در اشعار فروغ فرخزاد- ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

آن شاخساران پر از گیلاس
آن خانه های تکیه داده در حفاظ سبز پیچکها، بیکدیگر
«تولدی دیگر ،آن روزها»
این تجربیات چنان برای او آشناست که گویی خواننده را در فضای خاص دوران کودکیش می برد. وآن تجربه های تلخ وشیرین وخیال انگیز را به او می چشاند ووقتی خواننده را در آن فضای خیال انگیز کشاند، در لابلای کلماتش به او چیزهایی می گوید که حیرت می کند. کودکی وجوانی برای او چنان خیال انگیز است که گویی کمتر می تواند آن را از خود دور سازد.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

فروغ در شعرهای بعد از تولدی دیگر به تمثیل روی می آورد وسعی می کند نوعی شعر تمثیلی یا سمبلیک ارائه دهد."دلم برای باغچه می سوزد ” یک تمثیل است با مضمونی اجتماعی و نیز قطعه “کسی که مثل هیچ کس نیست “، همین وضع را دارد. ومحتوای شعر فروغ بدین شکل تکامل می یابد.
فروغ گذشته از محتوا به نوعی بیان تازه نزدیک می شود. بیان تازه او مایه های فراوانی دارد از زندگی واقعی او. کلمه برای او مایه های عاطفی و شعری خاصی پیدا می کند و این حرکت یا تحول را می توان در ابعاد مختلف شعر فروغ دید. (زرین کوب:۱۳۵۸، ۱۹۵-۲۴۱ )
۳-۸ تحولات فکری فروغ فرخزاد
درباره فرخزاد به عنوان شاعر اسیر، دیواروعصیان فقط می شود اینطور برداشت کرد که آدمی هنوز شکل نگرفته تلاش می کند تلاش می کند و بهره جوئی می کند وحتی نوعی تظاهر می کند به درک مسائل به خاطر اینکه به آن کمال ورشد ذهنی برسد. تا کتاب تولدی دیگر همان سر گشتگی های هرانسانی را در راه رشد وکمال ذهنی طی کرده است. طبیعی است که وقتی ما فریاد آزادی را در اسیر می بینیم، این فریاد جز آه وناله زنی که گرفتارمسایل خانوادگی است واین گرفتاری ها چنان اورا محدود کرده که به تنگ آمده ومی خواهد فرارکند و یک مسئله خصوصی هست که حتی نتوانسته آن را تعمیم بدهدچیزی نیست وفرخ زاد بیش ازاین مسئله ای را مطرح نکرده است.
در عصیان یا دیوار می بینیم که فرخ زاد به طرف یک طرز تفکر خیامی نزدیک می شود و این طرز تفکر هم کاملا تقلید از یک مقدار شکل ظاهری و تفکر دهری است یا اینکه یک نوع ضد اجتماعی بودن اجتماعی است. به خاطر یک مقداری خامی و بی تجربگی که در فرخزاد در این مرحله از سنش بوده است. مثل هر انسان دیگری واین نشانه کوشش و تلاش فرخزاداست برای به دست آوردن ایمان.
فرخزاد در این مرحله از تفکر درست مثل جوان بالغی است که به تمام مسائل اعتقادی مرسوم شک می کند ودرست همان تند وتیزی یک جوان نوبالغ را هم در بیان این مسائل دارد. به همین علت است که می بینیم به آفرینش خطاب می کند وبسیار پرخاش جوست.
همانطوریکه در این دوره از لحاظ ظاهر فکردر حال تکامل هست، فرم شعر او هم نشان دهنده چنین خصوصیاتی هست. یعنی در اسیر ما شعر او را یک شعر ساده معمولی و احساساتی می بینیم و در عصیان او حتی فرم شعر خیام را هم تقلید کرده است وکلمات خیامی است، قدرت او بیشتر است اما مسلم است که در مقام قیاس با یک سنت و میراث فرهنگی شعرش بسیار ضعیف است و به فرض اینکه فرخ زاد شعرش قوی ومحکم باشدبه علت تقلیدی بودن چیزی را نه از لحاظ محتوا ونه از لحاظ شکل بیان نمی کند.
سال ها ساکت می ماند. درست مثل آدمی که از یک بحران روحی و فکری و عقلائی گذشته وبه یک سکوت ایمان دارد کم کم دست پیدا می کند، شعراو وفکر او را آرام می بینیم. سالها شعر منتشر نمی کند و ناگهان شکفته می شود. فرخ زادعصیان واسیر ناگهان به فرخ زاد تولدی دیگر مبدل می شود. وتوجه نمی کنیم که سالهائی دراز فاصله این دو فرخ زاد از یکدیگر هست واین سنین از سنین باروری و شکفتگی در هر انسانی است. فرخ زاد دوران نوجوانی ونابالغی را زود پشت سر می گذارد.
با شعرای غرب آشنا می شود، غنی می شود. در این دوران از فرهنگ غرب و کم وبیش آشنا می شود با فرهنگ و ادبیات ایرانی. یعنی زبان شعرش غنی تر و قوی ترمی شود. اما هنوز یک چیزی در شعر فرخ زاد می لنگد و آن تمایل بیشتر او به فرهنگ و ادبیات غرب است و انعکاس این تمایل را در شعر او می بینیم.
فرخ زاد کم کم به طرف نوعی عرفان از طریق عشق توجه می کند و نمونه های آن در مثنوی ها وشعرهای عاشقانه او به چشم می خورد، واین دید بنظر می رسد کمی شرقی باشد. او به طرف راه یابی و گشودن روزنی و امیدی برای بشریت به راه می افتد، وقبول نمی کند که جهان بد فرجام خواهد بود و این قبول زندگی به صورت اینکه در باغچه کاشته بشود و بازسبزشود، سبزشود و بروید. این یک تفکرعرفانی وشرقی است وتکامل فکری فرخ زادرا نشان می دهد.
متاسفانه، این شعرها، شعرهای آزاد فرخ زاد هستند و وی مجال پیدا نمی کند که ادامه بدهد وکمال بدهد به این اندیشه ای که داشت شکل میگرفت و وسیله ای پیدا می کرد اما آنچه که از فرخزاد باقی مانده است هر کدام جستجوی صادقانه ای در دنیائی و کوشش است برای بینش پیدا کردن. به همین علت من معتقدم که خواننده فرخ زاد همرا او صادقانه بینش پیدا خواهد کرد و فرخ زاد راه را باز می گذارد که او به رسیدن به کمال ادامه دهد. فرخ زاد را یک شاعر اجتماعی باید بدانیم به معنی عام کلمه. او به شعر ناب توجه نداشت، حتی با ما برسر فرمالیسم هم بحث داشت ومعتقد بودکه کلمات فقط باید حامل معنی باشد و وزن وقافیه و همه عوامل وعناصرفرم تنها باید در خدمت اندیشه قرار گیرند. شعر فرخ زاد به همین علت غیرناب هست. به هیچ وجه شاعر فرمالیستی نیست وهمچنانکه عقایدش را در زمینه وزن گفته، برای وزن تنها از این جهت که یک شدتی وضریبی به معنی شعر می دهد اهمیت قائل است. بطور کلی فرخ زاد آدمی است که با حس وعاطفه وخون خود شعر می گوید ودنیا را درک می کند. آدمی است که تفکر کم کم به عنوان یک عنصر بعدی در شعرش وارد می شود، اگرچه درک عاطفی او هم از دنیا متفکرانه بوده است. (م.آزاد، مجله فردوسی-هشتم اسفند ۱۳۴۶)
۳-۹ بن مایه های شعر فروغ
بن مایه یا موتیف motif موضوعی است که در کل ادبیات یک کشور یاکل اثر خاص هنری، مدام تکرار می شودو بنای اثر ادبی برآن است. (شمیسا:۱۳۷۶، ۱۳۲)
تم یا موضوع ومطلب Theme) )را هم گاهی معادل موتیف به کار می برند، اما بهتر است که آن را درباره تز یا آموزه یی (دکترین) به کار ببریم که اثر ادبی می خواهدآن را بپروراند و به خواننده بقبولاند. در نقد ادبی جدید می گویند که همه آثار طراز اول ادبی مشتمل بریک تم ضمنی و پنهانند که در معنا و صور خیال اثر منتشر است و به نمایش نهاده شده است. (همان:۱۳۳)
ذیلا به برخی از بن مایه های شعرهای فروغ اشاره می شود
۳-۹-۱ مرگ ، زوال و پوسیدگی
یکی از موضوعات عمده شر فروغ مسآله مرگ وترس اززوال وفنا وپوسیدگی است. سرانجام در شعر “ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد “حقیقت فنا را می پذیرد وخود را تسلیم می کند. ودر یکی از مصاحبه هایش می گوید:"فکر می کنم همه آن ها که کارهای هنری می کنند علتش –یا لااقل یکی از علت هایش –یک جور نیاز نا آگاهانه است به مقابله وایستادگی در برابر زوال …کارهنری یک جور تلاش است برای باقی ماندن و یا باقی گذاشتن «خود» ونفی معنی مرگ گاهی اوقات فکر می کنم درست است که مرگ هم یکی از قوانین طبیعت است، اما آدم تنهادر برابر قانون است که احساس حقارت و کوچکی می کند. یک مسآله یی است که هیچ کاریش نمی شود کرد. حتی نمی شود برای از میان بردنش مبارزه کرد، فایده ندارد، باید باشد.”
حق با شماست
من هیچگاه پس از مرگم
جرِأت نکرده ام که در آئینه بنگرم
و آن قدر مرده ام که هیچ چیز مرگ مرادیگر
ثابت نمی کند.
«دیدار در شب»
و دادزد:
“باور کنید
من زنده هستم “
«دیدار در شب»
وحس باغچه انگار
چیزی مجردست که در انزوای باغچه پوسیده است
«دلم برای باغچه می سوزد»
و حتی عشق ووصلت نیز در ذهن اوبا هاله ای از مرگ و زوال همراه است. در نامه یی به برادرش می نویسد: «آدم باید دنبال جفت خودش بگردد و هر کسی یک جفت دارد .باید جفت خودش را پیدا کند»
وعشق و میل و نفرت و دردم را
در غربت شبانه قبرستان
موشی به نام مرگ جویده است
«دیدار در شب»
۳-۹-۲ نومیدی ویاس وبدبینی
از اکثراشعار فروغ یک لحن ناامیدانه شنیده می شود. امیدی به آینده نیست. همه امور خودش در گذشته تمام می شود. آینده را سیاهی وشکست و سقوط فرا گرفته است.
خورشید مرده بود
خورشید مرده بود وفردا
در ذهن کودکان
مفهموم گنگ گمشده یی داشت
«آیه های زمینی»
کدام قله، کدام اوج؟
مگر تمامی این راه های پیچاپیچ
در آن دهان سرد مکنده

نظر دهید »
منابع کارشناسی ارشد در مورد شرط ضمان ...
ارسال شده در 20 آذر 1400 توسط فاطمه کرمانی در بدون موضوع

بند دوم – نتایج وابستگی شرط به قرارداد اصلی
۱-وابستگی شرط به عقد اصلی از نظر اعتبار و نفوذ
شرط از نظر اعتبار و نفوذ تابع عقد اصلی است و چنانچه قرارداد اصلی به جهتی از جهات باطل باشد، شرط ضمن آن نیز باطل خواهد بود ولو به خودی خود تمام شرایط صحت معامله را دارا باشد؛ چون شرط وجود حقوقی مستقلی ندارد؛ بلکه وجود حقوقی آن تابع وجود قرارداد اصلی است و اگر شرط باطل باشد؛ چنانچه این بطلان، لطمه زدن به یکی از شرایط اصلی صحت عقد را موجب گردد، عقد اصلی باطل میشود، ولی در سایر موارد عقد اصلی به قوت خود باقی است؛ زیرا عقد موجود حقوقی مستقلی است، ولی شرط وجود تبعی دارد. همچنین اگر قرارداد اصلی به علت فقدان رضا غیر نافذ باشد، شرط مندرج در آن نیز غیر نافذ خواهدبود و اگر قرارداد اصلی مورد تنفیذ قرارگیرد، این نفوذ به شرط نیز سرایت و شرط را نافذ میگرداند[۸].
۲-وابستگی شرط به قرارداد اصلی از جهت بقا و انحلال
چنانچه تعهد به صورت شرط ضمن عقد درآید، بقا و انحلال آن تابع عقد اصلی است؛ بنابراین اگر قرارداد اجاره به سببی فسخ یا اقاله یا مدت آن منقضی شود؛ چنانچه انحلال شرط مستلزم انجام تشریفاتی نباشد، خودبهخود منحل میشود. ماده ۲۴۶ قانون مدنی دراین باره میگوید:

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

«در صورتی که معامله به واسطه اقاله یا فسخ به هم بخورد، شرطی که در ضمن آن شدهاست باطل میشود و اگر کسی که ملزم به انجام شرط بودهاست، عمل به شرط کردهباشد، میتواند عوض آن را از مشروط له بگیرد».
برعکس، انحلال شرط به سبب تراضی طرفین یا انحلال آن به دلیل ویژه خود نظیر فوت موکل درعقد وکالتی که ضمن عقد دیگری درج شدهباشد، عقد اصلی را بهم نمیزند. با وجود چنین وضعی قانون مدنی در ماده ۷۲۳ یک استثنا کلی در خصوصی عقد حوالهای که به صورت شرط ضمن عقد بیع درج ولی بعداً به واسطه فسخ یا اقاله منفسخ شود، عنوان کرده و اعلام داشته حواله باطل نبوده و مفاد آن در مورد سایر تعهدات نیز جاری خواهدبود؛ بنابراین از قسمت اخیر این ماده میتوان به این نتیجه رسید که هرجا امکان بقا شرط با انحلال عقد اصلی وجود داشته باشد، باید حکم به بقا تعهد فرعی نمود[۹].
۳-وابستگی شرط به عقد اصلی از جهت لزوم
چنانچه عقد جائزی به عنوان شرط، ضمن عقد لازمی درج شود، لزوم عقد اصلی به شرط سرایت میکند؛ در نتیجه عقد جائز مانند عقد لازم غیر قابل فسخ میگردد؛ برای مثال اگر شخصی خانهاش را به دیگری اجاره دهد و ضمن عقد اجاره بر مستأجر شرط نماید که وکیل او در انتقال اتومبیلش به خود یا دیگری باشد، هرچند وکالت به خودیخود عقد جائزی است، ولی با درج آن ضمن عقد لازم به صورت عقد لازم درمیآید و موکل نمیتواند آنرا به هم بزند و یا وکیل از وکالت استعفا نماید، ولی در مورد شرط ضمن عقد جائز اختلاف نظر وجود دارد. عدهای آنرا مانند شرط ابتدایی باطل میدانند، بعضی معتقدند شرط در جواز و لزوم تابع عقد اصلی است؛ بنابراین اگر ضمن عقد جائز درج شود، جائز است و گروه دیگر قائل به لزوم شرط هستند؛ چه ضمن عقد جائز باشد چه ضمن عقد لازم، اما چون عقد جائز قابل فسخ است تا زمانیکه عقد اصلی باقی است، شرط ضمن عقد لازم الوفاست و اگر عقد اصلی فسخ شود، شرط نیز به تبع عقد فسخ و منتفی میشود. به نظر میرسد نظر اخیر از مقبولیت بیشتری برخوردار باشد؛ زیرا دلیلی بر بطلان شرط ضمن عقد جائز وجود ندارد و با استناد به عموم دلیل شرط و ماده ۱۰ قانون مدنی میتوان حکم به صحت آن نمود. به علاوه قانون مدنی به تبعیت از فقهای امامیه در بسیاری از موارد شرط ضمن عقد جائز را صریحاً پذیرفتهاست؛ از جمله شرط ضمان مستعیر نسبت به عین مورد عاریه (موضوع ماده ۶۴۲ ق.م)، یا شرط وکالت مرتهن از طرف راهن در بیع عین مرهونه در ضمن عقد رهن با اینکه عقد رهن از طرف مرتهن جائز است (موضوع مواد ۷۷۷ و ۷۷۸ ق.م) همچنین شرط مستقل از عقد، نمیتواند جائز باشد؛ زیرا عموم لزوم وفا به شرط شامل شرط ضمن عقد جائز نیز میشود و در نتیجه شرط لازم الوفاست؛ مگر اینکه عقد اصلی هم منحل شود[۱۰].
بند سوم – اقسام شروط ضمن عقد
قانون مدنی به پیروی از فقهای امامیه تقسیماتی کلی برای شروط ضمن عقد قائل شده و در مواد ۲۳۲ تا ۲۳۴ این تقسیمات را برشمرده است. در این قسمت، برای رعایت اختصار به ذکر اقسام این شروط بسنده میکنیم.
شروط ضمن عقد به اعتبار نفوذ به دو دسته تقسیم میشوند:
۱-شروط باطل: قانون مدنی در مواد ۲۳۲ و ۲۳۳ شروط باطل را با دو عنوان شروط باطل مفسد عقد و شروط باطل غیر مفسد عقد تقسیمبندی کرده است.
در ماده ۲۳۲ آمدهاست: «شروط مفصله ذیل باطل است، ولی مفسد عقد نیست؛

    1. شرطی که انجام آن غیرمقدور باشد؛
    1. شرطی که در آن نفع و فایده نباشد؛
    1. شرطی که نامشروع باشد».

ماده ۲۳۳ به ذکر اقسام شروط باطل غیر مفسد عقد پرداخته است. در این ماده میخوانیم:
« شروط مفصله ذیل باطل و موجب بطلان عقد است:

    1. شرط خلاف مقتضای عقد؛
    1. شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود».

۲-شروط صحیح: ماده ۲۳۴ قانون مدنی شروط صحیح را به سه قسم تقسیم کردهاست. در این ماده آمدهاست:« شرط به سه قسم است:

    1. شرط صفت
    1. شرط نتیجه
    1. شرط فعل اثباتاً یا نفیاً

در نتیجه، شرط به سه نوع شرط فعل، نتیجه و صفت تقسیم میشود که شرط صفت از موضوع بحث خارج است؛ زیرا شرط ضمان امین ممکن است از طریق شرط فعل و یا نتیجه در ضمن عقد درج شود و با شرط صفت ممکن نیست. اگر شرط ضمان امین به شرط فعل در ضمن عقد درج شود، مفهوم آن این است که مشروط علیه باید در نگهداری و حفاظت از مال بکوشد و اگر خسارتی بر آن وارد شود جبران کند. وی اگر به شرط نتیجه درج شود، مفهوم آن این است که اگر خسارتی بر مال وارد شود، مشروط علیه ضامن جبران آن میباشد.
بند چهارم – شرایط صحت شروط ضمن عقد
از مواد ۲۲۲ و ۲۲۳ قانون مدنی ایران شرایطی برای اعتبار شروط ضمن عقد استفاده میشود؛ با توجه به اینکه در منابع فقهی نیز شرایط جداگانهای برای صحت شروط ضمن عقد پیشبینی شده، به نظر میرسد شرایط صحت معامله که در ماده ۱۹۰ قانون مدنی احصا شده تسری به شروط ضمن عقد ندارد؛ برای مثال اگر مورد شرط معلوم ومعین نباشد؛ معلوم و معین بودن شرط ضمن عقد، جز شرایط صحت آن محسوب نمیشود، شرط باطل نخواهدبود[۱۱].
قانون مدنی شرایط صحت شروط ضمن عقد را صریحاً مورد بحث قرار ندادهاست، ولی در کتابهای فقهی معمولاً این موضوع به تفصیل مورد بحث قرار میگیرد؛ به همین دلیل مطالب این قسمت با بهره گرفتن از منابع فقهی جمعآوری شده است. در اینجا به فهرست شرایط صحت شروط ضمن عقد اشاره میکنیم. این شروط از قرار ذیل است:

    1. مقدور بودن؛
    1. جائز بودن شرط فی نفسه؛
    1. فایده عقلانی داشتن؛
    1. عدم مخالفت با کتاب و سنت؛
    1. عدم مخالفت با مقتضای عقد؛
    1. غرری نبودن؛
    1. منجز بودن؛
    1. عدم ملازمه با امر محال؛
    1. درج در ضمن عقد[۱۲].

گفتار دوم – مفهوم ضمان
ضمان در قانون مدنی، ناظر به مسئولیت مدنی است در مقابل مسئولیت کیفری که در حقوق جزا مورد بحث قرار میگیرد. مسئولیت مدنی در معنی عام شامل مسئولیت قراردادی و قهری است. ضمان قراردادی در فقه به دو معنی عام و خاص به کار میرود. ضمان قراردادی به معنای عام عبارت است از تعهد به پرداخت مال یا احضار نفس و ضمان قراردادی به معنی خاص عبارت است از تعهد یرداخت دین دیگری از ناحیه شخص بری الذمه. ضمان به معنی عام شامل ضمان به معنی خاص و عقود حواله و کفالت نیز میشود. ضمان قراردادی چه به معنی عام و چه به معنی خاص دارای این ویژگی است که در اثر قرارداد ایجاد میشود و تابع قصد طرفین (ضامن و مضمونله) است؛ در مقابل ضمان قهری وجود دارد که اراده اشخاص در تحقق آن نقشی ندارد؛ بلکه قانون (شارع) حکم به ثبوت چیزی در ذمه کسی مینماید و چون این ثبوت نشأت گرفته از قصد و اراده نیست و از حکم شرع و قانون ناشی میشود، ضمان قهری نام دارد.
بند اول – ضمان و اقسام آن
ضمان در اصطلاح فقها به معنی تعهد و بر عهده گرفتن است[۱۳] و در معنی وسیع کلمه شامل تعهدات قراردادی و خارج از قرارداد میشود. در فقه و قانون مدنی ضمان، التزام و تعهد در معانی مترادف، فراوان استعمال شده است. نویسندگان قانون مدنی و علمای حقوق نیز این کلمات را به جای یکدیگر استعمال کردهاند؛ کلماتی مانند ضمان قهری، ضمان درک، ضامن، ضمان عقدی، ضمان معاوضی، الزامات قراردادی و خارج از قرارداد و امثال اینها، در تألیفات حقوقی نویسندگان ما فراوان دیده می شود.
در این اصطلاحات، «ضمان» به معنی التزام یا تعهد به کار رفته است. در نتیجه ضمان قهری به معنی تعهد قهری است و ضمان درک به معنی تعهد تدارک است و ضامن به معنی متعهد است. تعهد ضامن در حقوق مدنی دو قسم است:

    1. تعهد به جبران خسارت یا رد عین (موضوع مواد ۳۱۶، ۴۹۳، ۵۵۶، ۵۸۲ ق.م).

۲.تعهد صرف، نه تعهد به جبران خسارت (موضوع ماده ۶۸۴ ق.م).
بر همین اساس، ضمان نیز در دو معنی به کار میرود که در هر دو معنی تعهد نهفته است، یکی تعهد جبران خسارت و یا رد عین، مثل ضمان مذکور در ماده ۳۱۸ ق.م و دیگری صرفاً تعهد است نه تعهد جبران خسارت، مثل ضمان مذکور در ماده ۶۹۱ ق.م[۱۴]. ضمان در فقه به معنی مسئولیت در امور کیفری و مدنی به کار میرود. مسئولیت در امور مدنی شامل مسئولیتهای قهری و قراردادی است، ولی این اصطلاح در قانون مدنی، فقط در معنی مسئولیت مدنی به کار رفته است[۱۵]. فقها ضمان قراردادی را به دو معنی عام و خاص بکار میبرند. ضمان به معنی عام عبارت است از تعهد به پرداخت مال یا احضار نفس[۱۶] و ضمان به معنی خاص عبارت است از تعهد به پرداخت دینی که در ذمه مضمون عنه است از ناحیه شخص بریالذمه[۱۷].
قسم نخست ضمان به معنی عام (تعهد به پرداخت مال)، شامل ضمان به معنی خاص و حواله (تعهد به پرداخت دینی که در ذمه محیل است از ناحیه شخص مشمول الذمه یعنی محال علیه) و قسم دومش شامل کفالت (تعهد به احضار نفس) میشود.
اما هرگاه این کلمه به طور مطلق استعمال شود، مراد عقد ضمان به معنی خاص است و استعمال آن در معانی حواله و کفالت با قرینه صورت میگیرد. ضمان در این معنی (عقد ضمان)، مصدر است و به معنی دربرداشتن است؛ زیرا در عقد ضمان، آنچه در ذمه مدیون است، در ذمه دیگری قرار میگیرد و ذمه ضامن آنچه را که در ذمه مضمونعنه بوده در بر خواهد گرفت؛ به عبارت دیگر از نظر فقهای شیعه که قائل به نقل ذمه هستند، لغت ضمان از لغت (ضمن) گرفته شده که به معنی گنجایش چیزی اعم از مادی یا معنوی در ظرفی اعم از مادی یا معنوی است؛ همانگونه که آب موجود در کوزه را میگویند آب در ضمن کوزه است، در اصطلاح حقوقی به موجب عقد ضمان، تعهد مضمون عنه در ذمه ضامن جای میگیرد[۱۸].

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 108
  • 109
  • 110
  • ...
  • 111
  • ...
  • 112
  • 113
  • 114
  • ...
  • 115
  • ...
  • 116
  • 117
  • 118
  • ...
  • 164

مجله علمی: آموزش ها - راه‌کارها - ترفندها و تکنیک‌های کاربردی

 بازار کار عکاسی آنلاین
 معرفی سگ پیکینیز
 فروشگاه آنلاین لوازم ورزشی
 درآمد از سمینارهای آنلاین
 فروش تم‌های گرافیکی نرم‌افزار
 علل شکست روابط عالی
 کتاب الکترونیکی با هوش مصنوعی
 درآمدزایی از اپلیکیشن هوش مصنوعی
 سوالات ضروری پیش از ازدواج
 ابراز محبت بیمرز
 لینک‌سازی حرفه‌ای سایت
 درآمد از اپلیکیشن‌نویسی
 شناسایی گربه‌های پرشین
 استفاده از اینفوگرافیک فروشگاهی
 درآمدزایی از گیمیفیکیشن
 طوطی کاکادو جذاب
 توسعه اپلیکیشن موبایل
 علل زخم پوست سگ
 علائم عشق واقعی
 خمیر مالت گربه ضروری
 درمان افسردگی سگ
 دوره‌های آموزشی دلاری
 بهترین نژاد خرگوش خانگی
 واگذاری گربه در تهران
 احساس نادیده گرفته شدن
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

آخرین مطالب

  • دانلود فایل پایان نامه : پروژه های پژوهشی در مورد بهبود-اجرای-مدیریت-زنجیره-تامین-در-شرکت-گاز-استان-گیلان- فایل ۷
  • دانلود پایان نامه الگوی بومی تدوین خط مشی‌های زیست ...
  • تهیه و بررسی خواص نانو کامپوزیت پلی اتیلن کلرینه شدهپلی ...
  • دانلود پایان نامه با فرمت word : بررسی کارایی بیمارستان های وابسته به دانشگاه ...
  • طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع پایان نامه ارشد مرادی۱- ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با بررسی علل ...
  • فایل پایان نامه با فرمت word : پایان نامه های کارشناسی ارشد درباره خانم ...
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد بررسی خواص ...
  • دانلود پروژه های پژوهشی با موضوع ارزیابی طرح ...
  • منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله :

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان