- الگوی کارآفرینی سازمانی اکهلس و نک: این الگو توانایی سازمان را برای بقا در یک محیط سرشار از نوآوری نشان میدهد(بندریان، ۱۳۸۹).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
- الگوی کارآفرینی درون سازمانی کوراتکوو و نافزیگر: این الگو تعامل فعالیتهای مختلف را به جای رخداد حوادث در خلاء به عنوان عامل کارآفرینی سازمان معرفی می کند(بندریان، ۱۳۸۹).
۲-۲-۶ ابعاد کارآفرینی سازمانی:
- ابعاد کارآفرینی سازمانی از دید آنتونیک و هیسریچ[۳۲](۲۰۰۳): این دو محقق بعد از انجام بررسیها و مطالعات فراوان در وحله ی اول معتقدند که کارآفرینی سازمانی مفهومی چند بعدی بوده و در وحله ی دوم هشت بعد اساسی را برای این مفهوم در نظر گرفتهاند که این ابعاد عبارتند از: واحدها و کسب و کارهای جدید، نوآوری در فرایند و محصول / خدمات، خودتجدیدی، ریسکپذیری، پیشگامی و رقابت تهاجمی(بندریان، ۱۳۸۹).
- ابعاد کارآفرینی سازمانی از دید فرهنگی و صفر زاده (۱۳۸۴): این دو محقق کارآفرینی سازمانی را فرایندی دارای موارد: تولید ایده، اجرا و بهره برداری از ایده میدانند.
۲-۲-۷ عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی:
مقیمی (۱۳۸۳) عوامل مؤثر بر کارآفرینی سازمانی ر ا در سه عامل زیر دسته بندی می کند.
۲-۲-۷-۱ عوامل ساختاری کارآفرینانه:
شامل مواردی از قبیل ساختار سازمانی، راهبرد سازمانی، سیستم حقوق و دستمزد، سیستم مالی و بودجه ای، سیستم اطلاعاتی، سیستم تحقیق و توسعه، سیستم کنترل و نظارت، سیستم منابع انسانی و فرایندها و روشها(مقیمی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۷-۲ عوامل رفتاری کارآفرینانه:
شامل مواردی از قبیل فرهنگ سازمانی، انگیزش نیروی انسانی، سبک رهبری، ویژگی های کارکنان و مدیران، آموزش منابع انسانی و سیستم ارتباطات انسانی(مقیمی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۷-۳ عوامل زمینهای کارآفرینانه:
که شامل مواردی از قبیل ارتباط با ارباب رجوع، محیط سیاسی- قانونی، محیط اجتماعی- فرهنگی و محیط اداری(مقیمی، ۱۳۸۳).
۲-۲-۸ تفاوت میان کارآفرینی فردی و سازمانی:
صاحبنظران دو نوع کارآفرینی را از یکدیگر متمایز ساخته اند، کارآفرینی فردی (مستقل) و کارآفرینی سازمانی که در ادامه به مفهوم هر دو اشاره خواهد شد(شن[۳۳]، ۲۰۱۲).
۲-۲-۸ -۱ کارآفرینی فردی (مستقل):
با توجه به تعاریف متعدد می توان کارآفرینی فردی را فرآیندی دانست که فردی با اتکا به منابع مالی که اغلب شخصی و متکی بر ویژگیهای شخصیتی نظیر خلاقیت، ریسکپذیری و عمل گرایی است، اقدام به تاسیس یک کسب و کار می کند و آن را تا رسیدن به موفقیت هدایت می کند. دو رویکرد در کارآفرینی فردی را می توان از هم متمایز کرد: رویکرد ویژگی های شخصیتی و رویکرد عوامل رفتاری(شن[۳۴]، ۲۰۱۲).
۲-۲-۸-۲ کارآفرینی فردی (رویکرد ویژگی های شخصیتی):
رویکرد ویژگیهای شخصیتی، کارآفرینان را افرادی با ویژگی های شخصیتی ویژه می داند و در پی شناخت و تحلیل این ویژگی ها است. علی رغم اختلاف صاحبنظران بر سر ذاتی یا اکتسابی بودن ویژگیهای کارآفرینی، این رویکرد فرهنگ کارآفرینی را در قالب ویژگیهای شخصیتی یک فرد متبلور می داند(آکینت[۳۵]، ۲۰۰۸). ویژگیهای شخصیتی زیادی برای کارآفرینان ذکر شده که از مهمترین آنها می توان موارد زیر را برشمرد:
۲-۲-۸-۲-۱ نیاز به توفیق:
مک کللند (۱۹۶۲) نیاز به توفیق را یکی از سه نیاز اصلی هر فرد در تئوری انگیزشی خود نام برده و کانون این نیاز را برتری جویی، رقابت، پذیرفتن اهداف چالشی، پافشاری برای انجام کار و فایق آمدن بر مشکلات دانسته است. به عقیده وی نیاز به توفیق انگیزه اصلی توسعه اقتصادی در کشورها بوده و در تصمیم گیری فرد برای کارآفرین شدن تاثیر بسزایی دارد(فیض بخش، ۱۳۸۴).
۲-۲-۸-۲-۲ مرکز کنترل داخلی:
از هورنادی و آبود، نقل شده که کارآفرینان موفق به خود ایمان دارند و موفقیت یا شکست را به سرنوشت، اقبال و نیروهای مشابه نسبت نمی دهند. به عقیده آنها شکستها و پیشرفتها تحت کنترل و نفوذ آنها بوده و خود را در نتایج عملکردهایشان موثر می دانند(کردائیچ و دیگران، ۱۳۸۶).
۲-۲-۸-۲-۴ ریسک پذیری معتدل:
نتایج پژوهشها در مورد کارآفرینان نشان داده است که آنها هنگامی از خطر استقبال می کنند که خطر محاسبه شده باشد. کارآفرینان لزوما در پی فعالیتی نیستند که مخاطرهی آن زیاد باشد، بلکه مایلند مقدار متوسطی از مخاطره را که برای شروع فعالیت اقتصادی، معمولی تلقی می شود، بپذیرند. در این حد حاضرند تا پول، امنیت، شهرت و موقعیت خود را به مخاطره اندازند(بلاک و استامپ[۳۶]، ۲۰۰۹).
۲-۲-۸-۲-۵ استقلال:
عموما کارآفرینان فردی، کسانی هستند که می خواهند کار را به شیوه خودشان انجام دهند و کار کردن برای دیگران برایشان سخت است. مک کران و فلانیگان (۱۹۹۸) نیاز به استقلال را «کنترل داشتن بر سرنوشت خود، کار را برای خود انجام دادن و آقای خود بودن» تعریف کرده اند(رسال، ۲۰۱۱).
۲-۲-۸-۲-۶ خلاقیت و نوآوری:
دراکر(۱۹۸۵) معتقد است: وجود نوآوری در کارآفرینی به قدری ضروری است که می توان ادعا نمود کارآفرینی بدون آن وجود ندارد و نوآوری نیز بدون کارآفرینی، نتیجه ای نمی دهد. در رویکرد ویژگیهای فردی، ویژگیهای متعدد، بعضاً شگفت انگیز و در عین حال متناقض به کارآفرینان نسبت داده شده است. از جمله نقص های این رویکرد انتخاب نمونه های مورد مطالعه از کارآفرینان، در عین نداشتن توافق اساسی بر تعریف ویژگیهای کارآفرینان است(دراکر[۳۷]، ۲۰۱۰).
۲-۲-۱۰-۳ مدل کارآفرینی سازمانی:
کوارتکو و همکارانش[۳۸](۱۹۹۳) با مطالعه ادبیات مدلهای کارآفرینی چهار ویژگی سازمانی و چهار ویژگی فردی را دراجرای یک تفکر تازه در سازمانها مؤثر می دانند که تعامل آنها سبب شکل گیری فرایند کارآفرینی در شرکت می شود. تصمیم به انجام فعالیت کارآفرینانه در سازمان در نتیجه تعامل بین سه عامل ویژگیهای سازمانی و فردی و نوعی حادثه ناگهانی یا واقعه تسریع کننده که موجب ایجاد انگیزه در کارآفرین می شود، صورت می پذیرد. در مرحله بعدی تمامی مراحل پژوهشهای اولیه ی مورد نیاز برای راه اندازی تولید یک کالا، خدمت یا فرایند جدید انجام می شود. ویژگیهای سازمانی در مدل کوارتکو عبارتند از: ۱) حمایت مدیریت، ۲) استقلال کاری، ۳) پاداش مناسب و ۴) موانع سازمانی. ویژگیهای فردی در این مدل شامل ۱) تمایل به ریسک پذیری، ۲) تمایل به آزادی عمل، ۳) نیاز به توفیق و ۴) هدف گرایی است(مقدمی، ۱۳۸۸).
۲-۲-۱۱ ویژگیهای سازمان کارآفرین:
برای شناسایی ویژگیهای سازمانهای کارآفرین پژوهشهایی انجام گرفته است:
آقایی(۱۳۸۲) برای تشخیص سازمانهای سنتی از سازمانهای کارآفرین سه ویژگی را ذکر کرده است:
- این سازمانها واحدهای عملکردی کوچک و پراکنده در سطح سازمان ایجاد می کنند و برای آنها چارچوب سازمانی اولیه بوجود می آورند و از این واحدها برای کسب سود استفاده می کنند.
- عملکرد واحدهای سازمانی از طریق یک نمونه کوچک بهبود می یابد نه از طریق سیستمهای تخصیص منابع، کنترل و برنامه ریزی سیستماتیک. سیستمهای بودجه بندی در این سازمانها ضمن قانونی بودن، محرک بوده و تخصیص سرمایه تدریجی و منعطف است.
- نقش حمایتی به جای ذهنیت کنترل گرایی(آقایی، ۱۳۸۹).
آقایی (۱۳۸۹) برای سازمانهای کار آفرین، به چهار ویژگی زیر نیز اشاره کرده است:
- تاکید بر نتایج گروه های کاری
- تشویق نوآوری و ریسک پذیری
- درس آموزی و عبرت گرفتن از اشتباهات
- انعطاف پذیری(آقایی، ۱۳۸۹).
با توجه به ابعاد ساختاری و محتوایی، می توان با دسته بندیهای بهتری کارآفرینی سازمانی را بررسی نمود که به برخی از آنها اشاره می شود:
۲-۲-۱۲ ابعاد ساختاری کارآفرینی سازمانی:
ابعاد ساختاری بیان کننده ویژگیهای درونی یک سازمان هستند. آنها مبنایی به دست می دهند که می توان بدان وسیله، سازمانها را اندازه گیری و با هم مقایسه کرد. در اینجا، به برخی ابعاد ساختاری متناسب با سازمانهای کارآفرین، اشاره می شود (صمدآقایی، ۱۳۸۹).
۲-۲-۱۲-۱ غیررسمی بودن:
رسمی بودن به میزان یا حدی که مشاغل استاندارد شده اند، اشاره می کند. صاحبنظران در سازمانهای کارآفرین مخالف محدود کردن کارکنان از طریق دستورالعملها، قوانین و آئین نامه های رسمی می باشند(فیض بخش، ۱۳۸۴).
۲-۲-۱۲-۲ تخصصی نبودن:
تخصصی بودن یعنی اینکه سازمان، تا چه اندازه یا تا چه درجه ای کارها و فعالیتهای خود را به وظایف جداگانه و تخصصی تقسیم کرده باشد. درسازمانهای کارآفرین میزان تخصصی بودن بسیار کم است، بدین ترتیب، که هر یک از کارکنان چندین وظیفه را به عهده دارند(شاه حسینی، ۱۳۸۶).