ب- سبب قانونی یا شرعی؛ مبنای این نوع سبب قانون یا نصوص شرعی است ، از قبیل شهادت دروغ بر قتل یا سرقت که منجر به قصاص یا قطع دست شود.
ج- سبب عرفی ؛ مقصود سببی است فعل یا ترک فعل از نظر مادی علت حادثه نمی باشد ، ولی در این مورد عرف آنرا علت حادثه می داند مانند ترک غذای مسموم در محلی که در دسترس مهمان باشد یا قتل به علت ترساندن.(عبدالقادر ، ۱۴۰۸ ، ص۲ )
۲-۷-۱-۲-۲- شرایط تسبیب:
با توجه به ماده ۳۳۱ قانون مدنی که مقرر می دارد : ((هر کس سبب تلف مالی بشود باید مثل یا قیمت آن را بدهد و اگر سبب نقص یا عیب آن شده باشد باید از عهده نقص قیمت آن بر آید .))
با توجه به ماده فوق شرایط تسبیب به شرح ذیل می باشد:
الف – فعل مثبت : گاهی شخصی با انجام فعلی ، سبب اتلاف مال یا جان دیگری می شود .به تعبیر دیگر هر گاه انجام فعلی با واسطه ، موجب خسارت مالی یا جانی دیگری شود.با توجه به اینکه در این صورت انتساب عرفی حادثه زیانبار به فاعل تحقق می یابد؛ بنابر این ؛ نامبرده به عنوان سبب حادثه زیانبار مسئول خواهد بود. هر چند فاعل در این قبیل موارد قسمتی از علت مادی است ، ولی عرفاً علت کامل حادثه تلقی می گردد.
ب – فعل منفی :مقصود از فعل منفی ، ترک فعلی است که به موجب قانون یا قرارداد یا وظیفه شغلی بر عهده شخص است .به عنوان مثال ، به موجب قانون مجازات خودداری از کمک به مصدومین ، تکلیفی قانونی مبنی بر کمک به مصدومین برای کلیه اشخاص مقرر شده است.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
با توجه به اینکه ترک فعل همواره با واسطه موجب خسارت می گردد . به عنوان مثال ، اگر پزشک به علت عدم مراقبت لازم موجب فوت بیمار شود در این مورد ترک فعل نامبرده با واسطه امر دیگری که بیماری است موجب فوت بیمار شده است.
همچنین شخصی به عنوان نجات غریق در انجام وظیفه خود کوتاهی می نماید در این مورد نیز ترک فعل نامبرده با واسطه امر دیگری که شنا توسط زیان دیده است منجر به حادثه شده است ؛ بنابر این ، صرفاً در قالب تسبیب قرار می گیرد.
ج – لزوم تقصیر : هر چند فقها ، به لزوم تقصیر در تسبیب اشاره نکرده اند ، ولی انتساب عرفی را لازم دانسته اند.در حالیکه از نظر حقوقدانان تقصیر لازم شمرده شده است . با توجه به مطرح نبودن تقصیر از نظر فقهی ، آیا می توان آن را لازم دانست ؟ در توجیه تقصیر و به تعبیر دیگر جهت جمع نظر فقها و حقوقدانان می توان گفت وقتی فاعل فعل زیانبار ، مقصر است که حادثه به او انتساب عرفی دارد و وقتی تقصیر نداشته باشد ، حادثه به او انتساب عرفی نخواهد داشت؛ بنابر این در تسبیب تفاوتی بین مفهوم تقصیر با انتساب عرفی نمی باشد.
با توجه به توضیحات فوق اگر فعلی بدون واسطه هرچند بدون تقصیر ، موجب خسارت شود ، حادثه به فاعل انتساب عرفی دارد ؛بنابراین ، مرتکب چنین فعلی مسئول است.ولی در موردی که فعل یا ترک فعلی با واسطه موجب خسارت شود، در صورتی حادثه به فاعل آن انتساب عرفی خواهد داشت که فاعل تقصیر داشته باشد.لازم به توضیح است در مبنای قانونی تسبیب نیز ظاهراً تقصیر مطرح نگردیده است به عبارت دیگر ، ظاهر ماده ۳۳۱ قانون مدنی به عنوان مبنای قانونی تسبیب از این جهت اطلاق دارد ، ولی تقصیر در مفهوم تسبیب نهفته است .
به عبارت دیگر تا شخصی ، عملی غیر مجاز انجام ندهد یا عهده دار وظیفه ای نباشد ، فعل و ترک فعل وی را نمی توان به عنوان تسبیب موجب مسئولیت مدنی دانست .ملاک تحقق تقصیر یا به تعبیر فقهی ، انتساب عرفی حادثه در مورد ترک فعل ، عدم انجام فعل یا وظیفه مقرر توسط شخصی است که عهده دار انجام آن می باشد.البته داشتن توان انجام آن لازم است و در صورت سلب توان انجام ، به عمل آوردن اقدام به موقع ، جهت انجام تکلیف توسط دیگری یا جلوگیری از حادثه از هر طریق ممکن لازم است .
به عنوان مثال ، اگر شخصی که عهده دار انجام امری باشد ، به علت بیماری قادر به انجام آن نباشد ، باید اقدام لازم را از قبیل : تعیین جانشین یا اطلاع به موقع به شخصی که در معرض خسارت بعدی ناشی از عدم انجام آن فعل قرار دارد را به عمل آورد .در غیر این صورت به عنوان سبب ضامن جبران خسارت خواهد بود ؛ مگر اینکه سلب توان نامبرده خارج از اراده او بوده و به گونه ای باشد که امکان انجام هر نوع اقدامی را از او سلب نماید که در این صورت به دلیل عدم تقصیر ، مسئول نخواهد بود.
د – لزوم انتساب عمل به فاعل: فعل غیر مجازی که زمینه ساز خسارت می شود در صورتی تحت عنوان تسبیب مسئولیت آور است که به مسبب انتساب داشته باشد.گاهی ممکن است فعل غیر مجازی انجام شده باشد ، ولی به شخص دیگری به جز فردی که عامل حادثه است انتساب داشته باشد .به عنوان مثال ، اگر شخصی در معبر عمومی اقدام به حفر چاله ای نموده باشد و وسیله نقلیه ای در هنگام شب در آن سقوط نماید و در همین حال وسیله نقلیه دیگری بلافاصله با آن برخورد نماید . در این مورد حادثه دوم به وسیله نقلیه اول انتساب ندارد ، زیرا توقف او در محل غیر مجاز ناشی از اراده او نمیباشد ، بلکه توقف نامبرده به حفر کننده چاله ، انتساب دارد. (عباسلو ، ۱۳۹۰ ، ص ۵۶ )
۲-۷-۱-۳- اجتماع سبب ومباشر:
اجتماع سبب ومباشر ممکن است به صورت یکی از اشکال زیر تحقق یابد :
- سبب ومباشر با تاثیر جداگانه
- سبب ومباشر اشتراکی
-سبب ومباشر به نحو مستقل
۲-۷-۱-۳-۱-مفهوم اجتماع سبب ومباشر با تاثیر جداگانه :
در این مورد دو عامل تحت عنوان سبب ومباشر ، هر یک باعث خسارات جداگانه ای نسبت به زیان دیده واحدی شده اند ، ولی خسارت وحادثه از اجتماع واقعی سبب ومباشر ایجاد نشده است، بلکه یکی از آنها به عنوان سبب و دیگری به عنوان مباشر در حوادث جداگانه ای موجب خسارت به زیان دیده گردیده اند.به عنوان مثال شخصی به عنوان مباشر ، ضربه ای به دیگری زده است و آسیبی به او وارد نماید و شخص دیگری به عنوان سبب موجب ورود خسارت دیگری به شخص مصدوم در مسیر انتقال به درمانگاه شود.(عباسلو ، ۱۳۹۰ ، ص۸۶)
۲-۷-۱-۳-۲- مفهوم اجتماع سبب و مباشر اشتراکی:
هرگاه حادثه زیانبار از اشتراک دو فعل ؛ یکی تحت عنوان سبب ودیگری مباشر ایجاد شود ، اصطلاحاً سبب ومباشر اشتراکی نامیده میشود.
در این مورد حادثه زیانبار ناشی از اجتماع فعل شخصی به عنوان مباشر که فعل او بلاواسطه در حادثه زیانبار دخالت داشته و فعل یا ترک فعل دیگری به عنوان سبب که به صورت با واسطه در حادثه زیانبار دخالت داشته ، می باشد.
به تعبیر دیگر حادثه زیانبار در این مورد از ترکیب فعل شخصی به عنوان مباشر و فعل یا ترک فعل شخص دیگری به عنوان سبب ایجاد شده است .
در اجتماع سبب ومباشر گاهی سه عامل دخالت دارند ؛ شخص به عنوان مباشر و دیگری به عنوان سبب و شخص دیگر به عنوان زیاندیده ؛ مثل اینکه کسی چاهی حفر می کند و دیگری عابر را داخل چاه می اندازد .(مباشر شخصی اشت که عابر را داخل چاه انداخته و سبب کسی است که چاه را حفر نموده است.)
گاهی در اجتماع سبب ومباشر اشتراکی ، دو عامل دخالت دارند ؛شخصی به عنوان مباشر ودیگری به عنوان سبب و ممکن است مباشر یا سبب و یا هردو به عنوان زیاندیده باشند؛ مانند اتومبیلی که در محل غیر مجاز متوقف شده و اتومبیل در حال حرکت دیگری با آن برخورد کند.
در این مورد وسیله نقلیه در حال حرکت به عنوان مباشر ، زیرا او بلاواسطه حادثه را بوجود آورده است و اتومبیل متوقف ،سبب است ، زیرا نامبرده با توقف در محل غیر مجاز با ایجاد مانع بر سر راه عبور وسیله نقلیه در حال حرکت ، زمینه ساز حادثه شده است.
۲-۷-۱-۳-۲-۱- توزیع مسئولیت بین سبب ومباشر(فروض مختلف در اجتماع سبب ومباشر) :
با توجه به مبنای قانونی اجتماع سبب ومباشر اشتراکی ، ماده ۳۳۲ قانون مدنی که مقرر می دارد : ((هر گاه یک نفر سبب تلف مالی را ایجاد کند و دیگری مباشر تلف شدن آن مال شود ، مباشر مسئول است نه مسبب مگر اینکه سبب اقوی باشد به نحوی که عرفاً اتلاف مستند به او باشد. ))
و ماده ۳۶۳ قانون مجازات اسلامی که با تکرار همان حکم ماده قبلی است ، در مورد خسارات جانی مقرر میدارد :((در صورت اجتماع مباشر وسبب در جنایت ، مباشر ضامن است مگر آنکه سبب اقوی از آن باشد.))
با توجه به مواد مذکور ، در اجتماع سبب ومباشر اشتراکی صرفاً سه فرض متصور است :
الف : نقش مباشر بیشتر از سبب باشد:
در این صورت تأثیر مباشر در حادثه زیانبار بیشتر از سبب است و تردیدی در تحمیل مسئولیت به مباشر وجود ندارد .به عنوان مثال ، در موردی که ، شخصی عابری را در چاهی می افکند که دیگری حفر نموده است و علی رغم اینکه حادثه برای او قابل اجتناب است ، ولی نامبرده مرتکب حادثه زیانبار میشود .همچنین اگر وسیله نقلیه ای در محل غیر مجاز ، ولی از نظر موقعیت زمانی و مکانی در محل دارای دید وقابل رویت متوقف شده و وسیله نقلیه دیگری که در حال حرکت است، علی رغم قابلیت اجتناب ازحادثه ، با او برخورد نموده است.
ب:ممکن است هر دو نقش یکسانی داشته باشند:
در این صورت نیز مباشر مسئول است ؛ زیرا به موجب مواد فوق ، اصولاً در اجتماع سبب ومباشر ، مباشر مسئول است وسبب صرفاً در صورتی که اقوی باشد ، مسئول است .بنابراین در کلیه فروض اجتماع سبب ومباشراصل بر مسئولیت مباشر است ؛ مگر آنکه استثنائاً سبب قوی تر باشد، تردیدی در تحمیل مسئولیت به او نمی باشد و در صورت تساوی سبب و مباشر ، در تحمیل مسئولیت به یکی یا به هر دو ، تردید میشود و در این صورت با توجه به اصل مسئولیت مباشر باید مسئولیت را به مباشر تحمیل نمود ؛ بنابراین مسئولیت مباشر به عنوان اصل ، بر مسئولیت سبب به عنوان استثنا ترجیح دارد.
تساوی سبب ومباشر وقتی محقق می شود که عرفاً هر دو در حادثه زیانبار تأثیر یکسانی داشته باشند.به عنوان مثال ، وسیله نقلیه ای در معبری که فاقد خط کشی و علایم رانندگی است به وسیله نقلیه دیگری که در حال حرکت است برخورد نماید ، در این صورت وسیله نقلیه ای که به دیگری برخورد نموده ، مباشر و وسیله نقلیه ای که با آن برخورد شده به عنوان سبب محسوب می گردد.با توجه به اینکه به علت نبودن علایم راهنمایی و رانندگی نمی توان نقش یکی از دو وسیله نقلیه را در حادثه بیشتر از دیگری دانست؛بنابر این در این مورد سبب ومباشر دارای نقش یکسانی هستند . بنابه نظر عده ای از حقوقدانان در این مورد ؛ یعنی در صورتی که سبب ومباشر نقشی یکسان داشته باشند ، دارای مسئولیتی یکسان می باشند.(امامی ، ۱۳۶۴ ، ص ۳۹۶ )یا به تعبیر بعضی با توجه اینکه ملاک در این موارد ، رابطه عرفی است و در مواردی خسارت به دو طرف استناد دارد ،اشتراک در ضمان معقول تر می باشد.(ره پیک ، ۱۳۸۷ ، ص ۱۷۴)بعضی از فقها نیز شرکت هر دو را در ضمان ترجیح داده اند.بعضی حکم را به داوری عرف واگذار کرده اند و بعضی این فرض را محال دانسته اند ؛ یعنی امکان تساوی سبب و مباشر را مردود دانسته اند ، بلکه همواره مباشر را قوی تر می دانند و در اجتماع سبب ومباشر در صورت تساوی آن دو در حادثه یا قوی تر بودن مباشر ، نامبرده را مسئول می دانند .(خمینی ، تحریر الوسیله ، ص ۵۶۹)
ج: نقش سبب بیشتر از مباشر است :
با توجه به اینکه در این صورت تاثیر سبب در حادثه زیانبار بیشتر از مباشر است و به عبارت دیگر حادثه به سبب ، انتساب عرفی دارد ؛ بنابر این سبب ، مسئولیت جبران خسارات وارده را عهده دار خواهد بود.
در چه صورت سبب قویتر از مباشر تلقی می شود ؟
در موارد زیر سبب از مباشر قوی تر تلقی می شود:
۱-وقتی که مباشر فاقد تمیز و تشخیص باشد ؛ مثل کودکی که دیگری را در چاهی که توسط فردی در کوچه یا خیابان حفر شده است بیاندازد و یا مباشر نسبت به عمل غیر مجازی که سبب انجام داده است ، جاهل باشد ؛ مانند کسی که چاهی کنده و روی آن را پوشانده در این صورت نیز دافع که مباشر است مسئول نمیباشد.از این مثال که بیشتر فقها آنرا ذکر نموده اند ، مشخص می شود در مواردی که سبب ، حادثه را برای مباشر اجتناب ناپذیر نماید ، مسئولیت بر عهده او خواهد بود .(عباسلو ، ۱۳۹۰ ، ص ۹۰ )
۲-وقتی سبب به گونه ای عمل نموده باشد که اراده مباشر را جهت اجتناب از حادثه سلب نماید . به عنوان مثال ، اتومبیلی که در محل غیر مجاز و فاقد دید پارک شده است و علایم هشداری قرار نداده باشد. در این صورت نامبرده امکان اجتناب از حادثه را از مباشر سلب نموده ، به عنوان سبب قوی تر از مباشر ، مسئولیت حادثه زیانبار را بر عهده دارد.
۳-در صورتیکه سبب، مباشر را مغرور نموده باشد .(جعفری لنگرودی ، ۱۳۷۶ ، ص ۱۰۲ )به عنوان مثال شخصی دیگری را به خوردن طعام متعلق به دیگری دعوت نماید و شخص اخیر به گمان اینکه طعام متعلق به او و مجانی است آن را بخورد .مثال دیگر ، وقتی شخصی به بازاریان اعلام نماید این شخص فرزند من است به او کالاهای خود را بفروشید بعداً مشخص شود که نامبرده فرزند او نیست در این صورت هر کدام از بازاریان که متضرر شده می توانند به شخص فریب دهنده به عنوان سبب مراجعه نماید . البته در این مورد به نظر میرسد هر دو در مقابل زیاندیده مسئول باشند زیرا این مورد را از مصادیق اجتماع سبب و مباشر به نحو مستقل میباشد ، هر چند بعضی معتقد به مسئولیت غار می باشند ، زیرا بین فعل نامبرده و ضرر مناسب ذاتی وجود ندارد.(عباسلو ، ۱۳۹۰ ، ص ۹۱ )
۴-وقتی که سبب مباشر را تحت اکراه قرار دهد و مباشر مکره (به فتح را ) واقع شود.به موجب بند ۱ و ۲ ماده ۲۶۵ قانون مدنی واحد عربی : ((۱- در صورت اجتماع مباشر و سبب ، مباشر مسئول است مگر آنکه سبب نسبت به مسئولیت اولی بر مباشر باشد. ۲- سبب ، نسبت به مسئولیت در موارد زیر اولی از مباشر می باشد ، وقتی که مباشر مبتنی بر سبب باشد یا سبب ، مباشر را مغرور نموده یا موجب اکراه او شودیا سبب دارای سوء قصد باشد و یا مباشر از مسئولیت متعذر باشد یا سبب از نظر تأثیر شدیدتر و قوی تر از مباشر باشد.))وقتی مباشر مبتنی بر سبب است ؛ مانند اینکه مردی در راه ، سوار حیوانی است دیگری آن حیوان را ضربه ای می زند سپس حیوان به دیگری لگد می پراند و باعث مرگ او می شود . در اینجا ضربه زننده ، سبب وکسی که سوار حیوان است مباشر می باشد.(محمد اللهیبی ، ۲۰۰۴ ، ص ۹۵)
۲-۷-۱-۳-۳- مفهوم اجتماع سبب ومباشر به صورت مستقل:
هرگاه شخصی به عنوان سبب با انجام فعل یا ترک فعلی ، زمینه ساز فعل زیانبار دیگری به عنوان مباشر شده باشد یا شخصی مباشر حادثه زیانبار است و دیگری نیز نسبت به همان حادثه به دلیل ترک وظیفه علت عرفی مستقل حادثه زیانبار خواهد بود ، به تعبیر دیگر اگر دو شخص به عنوان سبب و مباشر ، به صورت مستقل از یکدیگر موجب حادثه زیانبار شده باشند با توجه به اینکه حادثه زیانبار به هر کدام به نحو مستقل انتساب دارد ، هردو دارای مسئولیت تضامنی خواهند بود . به عنوان مثال اگر شخصی مسئولیت نگهبانی از مالی را بر عهده داشته باشد و در انجام وظیفه خود کوتاهی نماید و در همین حین دیگری مال را تلف نماید . در این مورد با توجه به اینکه حادثه زیانبار به هر یک از اشخاص فوق به نحو مستقل انتساب دارد ؛ یعنی هر یک مستقل از دیگری موجب حادثه زیانبار شده اند . بنابر این زیاندیده می تواند به هر یک که بخواهد مراجعه نماید و در این صورت نامبردگان دارای مسئولیت تضامنی می باشند.
به تعبیر دیگر مدلول ماده ۳۳۲ قانون مدنی مانع از آن نمی شود که اگر انتساب اضرار به هر دو عرفاً صحیح باشد هر دو در برابر متضرّر از اتلاف ، متضامناً مسئول باشند.
تفاوت سبب و مباشر به صورت مستقل با سبب ومباشر اشتراکی در این است که در مورد اخیر حادثه زیانبار از اجتماع دو فعل جدا از یکدیگر ایجاد گردید ، که یکی از آنها با انجام فعل یا ترک فعلی به عنوان سبب ، زمینه ساز حادثه شده و دیگری با انجام فعلی به صورت بلاواسطه به عنوات مباشر در حادثه نقش دارد.در حالیکه در اجتماع سبب و مباشر به صورت مستقل ، شخصی به عنوان سبب با انجام فعلی غیر مجاز ، زمینه ساز فعل زیانبار دیگری به عنوان مباشر ، گردیده است .در این صورت با توجه به اینکه خسارت به دو شخص ؛ یعنی سبب ومباشر یه نحو مستقل انتساب دارد ، همانند اجتماع غاصبین متعاقب بر مال مغصوب ، هر دو دارای مسئولیت تضامنی هستند.
بعضی از فقها با توجه به همین مبنا ، در صورت اجتماع ذوالید ، متلف وغار ، زیاندیده را در مراجعه به هر یک از اشخاص مذکور مخیر می دا نند .(الحسینی المراغه ای، ۱۳۸۵ ، ص۹۰)یا به تعبیر دیگر ضمان هم بر غار ثابت است و هم بر مغرور ، همانند ضمان ایادی متعاقبه ، در این مورد صاحب مال می تواند به هر کدام از غار ومغرور رجوع کند(موسوی بجنوردی ، ۱۳۶۸ ، ص ۶۹)در این مورد غار به عنوان سبب و متلف به عنوان مباشر تلقی و لازمه اختیار مالک در مراجعه به هر یک ، مسئولیت تضامنی آنها در مقابل زیاندیده می باشد.
با توجه به اینکه مبنای مسئولیت سبب ، قابلیت انتظار یا پیش بینی حادثه زیانبار با واسطه امر دیگری می باشد ، اعم از اینه واسطه مذکور ، امر طبیعی یا انسانی باشد. به عنوان مثال ، وقتی شخصی آتشی روشن مینماید اگر سرایت آن به وسیله باد قابل پیش بینی باشد، در صورتیکه باد آتش را به مال دیگری سرایت دهد ؛ در این صورت روشن کننده آتش به عنوان سبب مسئول است.
به همین گونه است اگر واسطه به جای امر طبیعی ، عامل انسانی باشد؛ در این صورت نیز شخص اول به عنوان سبب تلقی و مسئول خواهد بود و این امر مانع مسئولیت مباشر نیز نمی گردد.به عنوان مثال ، اگر شخصی کاردی را در اختیار فردی قرار دهد اگر گیرنده کارد با آن ، دیگری را بکشد .شخصی که کارد را در اختیار او قرار داده ، مسئول نمی باشد، زیرا قتل توسط شخصی که کارد را گرفته قابل انتظار و پیش بینی نمی باشد.ولی اگر مأمور پلیسی اسلحه ای را در اختیار فردی قرار دهد و تحویل گیرنده با آن ، دیگری را بکشد ، مأمور مسئول است ، زیرا کشتن شخص با اسلحه امری قابل انتظار است .بنابر این در موارد فوق در مسئولیت سبب ، تردیدی نیست . اما شخصی که به عنوان مباشر مرتکب فعل زیانبار شده نیز مسئول است ، زیرا آنچه باعث حادثه زیانبار شده صرفنظر از فعل یا ترک فعل سبب ، فعل بلاواسطه او به عنوان مباشر می باشد؛ بنابراین ، نتیجه مسئولیت هر دو ، مسئولیت تضامنی خواهد بود.
همچنین اگر شخصی وسیله نقلیه خود را در اختیار فرد فاقد صلاحیت رانندگی قرار دهد و راننده مذکور به علت عدم صلاحیت با عابری برخورد نماید و موجب فوت او گردد .با توجه به اینکه وسیله نقلیه به عنوان شیئی خطرناک محسوب میگردد که از دارنده متعارف انتظار می رود نه تنها آن را در اختیار افراد فاقد صلاحیت رانندگی قرار ندهد ، بلکه حفاظت ومراقبت متعارف از آن را بعمل آورد تا در اختیار افراد فاقد صلاحیت قرار نگیرد .بنابراین اگر آن را در اختیار فرد فاقد صلاحیت رانندگی قرار دهد ، با توجه به اینکه وقوع حادثه ناشی از راندن وسیله نقلیه به عنوان شیئی خطرناک توسط شخصی فاقد مهارت ،قابل انتظار وپیش بینی است و حادثه زیانبار توسط راننده به علت عدم مهارت واقع شود ؛ در این صورت نامبرده به عنوان سبب مسئول است و راننده نیز به جهت اینکه فعل رانندگی بلاواسطه موجب حادثه زیانبار گردیده ، به عنوان مباشر مسئول است ، بنابر این دارنده به عنوان سبب و راننده نیز به عنوان مباشر به نحو مستقل موجب حادثه زیانبار گردیده اند و هر دو مسئولیت جبران خسارت را به صورت کامل بر عهده دارند ، که نتیجه آن مسئولیت تضامنی است.(عباسلو ، ۱۳۹۰ ، ص ۹۳)