همبستگی و وابستگی متقابل[۸۲]: فرایند تحلیل سلسله مراتبی وابستگی را به صورت خطی در نظر می گیرد ولی برای حل مسایلی که به اجزا به صورت غیرخطی وابسته اند نیز بکار گرفته می شود.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
ساختار سلسله مراتبی[۸۳]: فرایند تحلیل سلسله مراتبی اجزای یک سیستم را به صورت سلسله مراتب سازماندهی می کند که این نوع سازماندهی با تفکر انسان تطابق داشته و اجزاء در سطوح مختلف طبقه بندی می شود.
اندازه گیری: فرایند تحلیل سلسله مراتبی مقیاسی برای اندازه گیری معیارهای کیفی تهیه کرده و روشی برای تخمین و برآورد اولویت ها فراهم می کند.
سازگار[۸۴]: فرایند تحلیل سلسله مراتبی منطق قضاوتهای استفاده شده در تعیین اولویت ها را محاسبه کرده و ارزیابی می نماید.
تلفیق: فرایند تحلیل سلسله مراتبی منجر به برآورد رتبه نهایی هر گزینه می شود.
تعادل: فرایند تحلیل سلسله مراتبی اولویت های وابسته در فاکتورها در یک سیستم را در نظر گرفته و بین آنها تعادل برقرار می کند و خود را قادر می سازد که بهترین گزینه را براساس اهدافش انتخاب کند.
قضاوت و توافق گروهی[۸۵]: فرایند تحلیل سلسله مراتبی بر روی توافق گروهی اصرار و پافشاری ندارد ولی تلفیق از قضاوت های گوناگون را می تواند ارائه نماید.
تکرار فرایند: فرایند تحلیل سلسله مراتبی فرد را قادر می سازد که تعریف خود را از یک مسئله تصحیح کند و قضاوت را بهبود بخشد.
۲-۷-۴- خصوصیات فرایند تحلیل سلسله مراتبی
تصمیم گیری فرآیندی است که به مقدار زیادی به افراد تصمیم گیرنده وابسته است ضمناً تصمیم خوب تصمیمی است که با توجه به کلیه اطلاعات و معیارهای تعیین شده به موقع اتخاذ گردد. فرایند تحلیل سلسله مراتبی به دلیل داشتن خصوصیات زیر یکی از جامعترین سیستم های تصمیم گیری محسوب می شود.
۱- امکان فرموله کردن مسئله را بصورت سلسله مراتبی فراهم می کند.
۲- امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمّی و کیفی را در مسئله دارد.
۳- گزینه های مختلف را که در تصمیم گیری دخالت دارد بررسی و امکان تحلیل حساسیت روی معیارها و زیر معیارها را دارد.
۴- بر مبنای مقایسه زوجی بنا شده است و قضاوت و محاسبات را تسهیل می کند.
۵- میزان سازگاری و ناسازگاری تصمیم را نشان می دهد.
۶- از مبنای تئوریک قوی برخوردار است و براساس اصول بدیهی بنا شده است.
۷- تلفیق قضاوت ها برای محاسبه نرخ نهایی را می دهد.
۸- نظرات افراد مختلف را در مورد گزینه ها و معیارها لحاظ می کند.
۹- گزینه های مختلف، گزینه های کمّی و کیفی و معیارهای مختلف را در نظر می گیرد.
اما تحلیل سلسله مراتبی با وجود مزایایی که گفته شد دارای محدودیت هایی نیز هست که به آنها اشاره می شود.
۲-۷-۵- محدودیت های فرایند تحلیل سلسله مراتبی
تکنیک تحلیل سلسله مراتبی دارای محدودیتهایی نیز می باشد که از آن جمله می توان به این مورد اشاره داشت که به محض اینکه اندازه سلسله مراتب در مدل افزایش می یابد تابع مقایسات دو به دویی (نیاز به صورت نهایی) افزایش می یابد. اگرچه برای از بین بردن محدودیت روش مقایسات غیرمستقیم به لحاظ عملی مورد استفاده قرار می گیرد ولی انتقاد اساسی به آن وارد شده است که فرصت مستقیم را که در پاره ای از موارد بسیار مهم و حیاتی می باشد از تصمیم گیرنده سلب می نماید و نتیجه حاصله ممکن است منعکس کننده قضاوت واقعی فرد تصمیم گیرنده نباشد و مهمتر از آن این اشکال وجود دارد که معیار میزان سازگاری قضاوت های تصمیم گیرنده در ماتریس مقایسات زوجی که روح اساسی مدل تحلیل سلسله مراتبی را تشکیل می دهد مخدوش می شود.
در عمل برای از بین بردن این محدویتها پیشنهاداتی از سوی صاحبنظران همچون میلت، هارکر و توماس آل ساعتی صورت پذیرفته است که برای مطالعه بیشتر در این زمینه می توان به مقاله مدل تعادل شده تحلیل سلسله مراتبی برای نظرسنجی و تصمیم گیریهای گروهی نوشته دکتر اسماعیل مشیری چاپ شده در مجله دانش مدیریت در سال ۱۳۸۰ مراجعه نمود.
۲-۷-۶- ساخت درخت سلسله مراتبی با بهره گرفتن از تکنیک تاپسیس فازی
بنا کردن سلسله مراتبی و طبقه بندی مسئله مورد نظر به این ترتیب است که در راس سلسله مراتب، هدف کلی و کلان موضوع تصمیم گیری و در مراتب پایین تر صفات و معیارهایی که به نحوی از انحاء در کیفیت هدف تأثیر دارند (چنانچه لازم باشد می توان معیارها را به زیر گروه های جزئی تقسیم کرد) و بالاخره در آخرین سطح، گزینه ها و انتخاب های تصمیم گیری قرار می گیرند. این وضعیت یک چارچوب کلی استاندارد به شرح شکل زیر را بوجود می آورد که صرف نظر از نوع مسئله برای کلیه مسائل یکسان خواهد بود.
نمودار ۲-۱۰- تصمیم کلی مساله (هدف)
۲-۷-۷- حل مسائل از طریق تکنیک سلسله مراتب
ابتدا برای مقایسه معیارها باید اهمیت و وزن آنها را در گزینه های مختلف تعیین کرد که این کار شامل چهار مرحله زیر است:
۱- بیان معیار به صورت کمّی و قابل اندازه گیری
۲- همگون کردن یا نرمال کردن معیارهای متفاوت یک گزینه
۳- تعیین اوزان یا اهمیت هر معیار در گزینه ها
۴- اخذ مقدار مناسب معیار از جامعه یا نمونه
اوزان در روشی که توسط آل ساعتی بدست آمده مساوی است با:
که در آن
ماتریس تصمیم D:
ماتریس ستونی که بردارهای آن یک می باشد
در ماتریس تصمیم نسبت هر معیار نسبت به معیار دیگر هر عدد را که انتخاب کردیم نسبت معیار دوم به معیار اول عکس عدد قبلی باید باشد تا ماتریس سازگار باشد.
پس از بدست آوردن وزن مراحل مختلف؛ آنها را در ماتریس (مقایسات زوجی) به شکل زیر قرار می دهیم.
و رابطه زیر برقرار است.
که در آن بردار وزن های واقعی، n تعداد عوامل یا عناصر می باشد.
در روش AHP بعد از تعیین اوزان معیارها نوبت به انتخاب گزینه ها با توجه به آن (اوزان) است که با بهره گرفتن از روش تاپسیس (تکنیکی برای بررسی ترجیحات یکسان توسط راه حل های ایده آل) است.
در این روش علاوه بر در نظر گرفتن فاصله یک گزینه Aj از نقطه ایده آل، فاصله آن از نقطه ایده آل منفی هم در نظر گرفته می شود. به آن معنا که گزینه انتخابی باید دارای کمترین فاصله از راه حل ایده آل بوده و در عین حال دارای دورترین فاصله از راه حل ایده آل منفی باشد.
الگوریتم